ملت افغانستان، قربانی جهالت نوین!

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً دیدگاه این وب‌سایت نیست.

نزدیک به پنج دهه است که افغانستان شاهد تهاجم گسترده ابرقدرت‌های شرق و غرب به خاک پاک خود بوده است، که در این تهاجمات ارتش قدرت‌مند شوروی سابق و هم‌پیمانانش سال‌های‌سال علیه مردم بی‌گناه افغانستان جنایت‌های بسیاری انجام دادند. چه بسیار عزیزانی که به صورت دسته‌جمعی اسیر شده و از جمع خانواده ربوده شدند و تا هنوز هم مفقود بوده و از سرنوشت‌شان خبری نیست. چه بسیار جوانانی که به شهادت رسیده یا اعضای بدن خود را از دست دادند و چه بسیار انسان‌هایی که مجبور به هجرت شده و کاشانه و سرمایه خود را از دست دادند؛ اما ایمان، باور و عقیده درست مردم این خطه مجاهدپرور سبب شد که دست به اسلحه برده و لباس رزم پوشیده و در میدان جهاد و مبارزه به نبرد علیه اشغال‌گران بپردازند و با هزینه‌های مالی و جانی فراوان، اشغال‌گران را با ذلت و خواری از کشور بیرون انداخته و این سرزمین را از لوث وجود آن‌ها پاک کنند.

 

پس از پیروزی مجاهدان، متاسفانه با دخالت بیگانگان، زیاده‌خواهی رهبران احزاب و اختلاف و چنددستگی سران گروه‌های جهادی، بار دیگر برادرکشی شروع شد و کشور به سمت جنگ‌های طایفه‌ای و قبیله‌ای پیش رفت، و امنیت جانی و آرامش و آسایش همه مردم و آحاد ملت به خطر افتاد، تا جایی که حتی زنان عفیفه و پاکدامن در خانه‌های خود امنیت نداشته و بازرگانان و تجار در محیط کاری و مغازه‌های خود احساس خطر می‌کردند.

 

تا اینکه مردی عالم، فقیه، دلسوز، مهربان و فداکار قیام کرد و بساط همه جنگ‌سالاران و جنگ‌طلبان را جمع کرده و آرامش و امنیت را برای همگان به ارمغان آورد و یک حکومت اسلامی را بر مبنای شریعت محمدی، در کشور حاکم ساخت. هنوز پایه‌های این حکومت مستحکم و مضبوط نشده بود که جهان غرب به سرکردگی آمریکا و به بهانه مبارزه با خشونت‌طلبان و افراط‌گرایان، به همراه حامیان خارجی و سرسپردگان داخلی به کشور حمله کرد، ده‌ها هزار نفر از مردم این کشور را به قتل رساند، هزاران فرد بی‌گناه را به زندان انداخت، صد‌ها هزار نفر را آواره کرد و…؛ اما باز هم جوانان مجاهد و غیور آرام‌آرام گرد هم آمده و در سایه رهبری انسان‌های فرهیخته، دانش‌آموخته، تربیت‌شده و تزکیه‌یافته، به جهاد و مبارزه ادامه دادند، هزاران شهید و ده‌ها هزار مجروح را تقدیم کرده و هزینه‌های بسیاری را متحمل شدند تا اینکه باز لطف خدا شامل حال مردم افغانستان شد و اشغال‌گران با وجود قدرت نظامی فوق‌العاده و نیروی جنگی قوی‌شان، شکست را پذیرفته و از کشور بیرون انداخته شدند.

 

و پس از سال‌ها جهاد و مقاومت و تقدیم ده‌ها هزار شهید و مجروح و هزینه‌های بی‌شمار مادی و معنوی، یک حکومت اسلامی و یک نظام دینی روی کار آمده و در حد توان خود تلاش دارد تا با تکیه بر قوانین اسلام و مطابق با شریعت حکومت کند و به ملت مسلمان خدمت‌رسانی نماید؛ نظامی که تلاش دارد تا امارت اسلامی را احیاء کرده و امنیت و عافیت در سایه دین و شریعت را برای مردم به ارمغان بیاورد؛ نظامی که با غیرت دینی و حمیت ملی خود تلاش می‌کند نه وابسته به کشورهای غربی باشد و نه سرسپرده‌ی کشورهای شرقی؛ نظامی که در سایه آن، امن‌ترین بستر برای فعالیت‌های دینی و مذهبی مسلمانان فراهم شده است و هر مسلمانی به راحتی می‌تواند برای پیشرفت و توسعه و ترقی دینی مسلمانان تلاش کند و زحمت بکشد.

 

آری، در این نظام مسلمانان با آزادی کامل به فعالیت‌های دینی و عبادی خود می‌پردازند. نمازگزاران در امنیت کامل به مساجد می‌روند و با آرامش و آسایش کامل نماز خود را ادا می‌کنند. روزه‌داران مشغول روزه‌داری هستند و حجاج با سلامتی و عافیت، عازم سرزمین حرمین شریفین می‌شوند، و دیگر عبادات نیز با آزادی کامل ادا می‌شوند.

 

اما افسوس و صد افسوس که دشمنی جدید، این بار در لباس دین و با شعار ایمان و اعتقاد به باورهای اساسی و بنیادی شریعت، سر برآورده و با حملات کورکورانهٔ انتحاری و بمب‌گذاری به جان مردم افغانستان افتاده و هرازگاهی مردم مومن، مسلمان و فقیر را به صورت بسیار بی‌رحمانه‌ای هدف قرار داده و به قتل می‌رساند. این گروه که ادعای زنده‌کردن سنت و شریعت را هم دارد، متاسفانه دست به عملیات‌هایی می‌زند که در آن بیشتر مردم ملکی و افراد عادی آسیب می‌بینند، زیرا اکثر حملات آن‌ها علیه مردم غیرنظامی و در میان مردمان ملکی انجام می‌گیرد.

 

اعضای این گروه به حدی افراطی هستند که هر نوع عملیات در هر مکان و زمانی را مقدس دانسته و برای رسیدن به کسب ثواب و پاداش و راه‌یافتن به بهشت -به گمان خود- اقدام به انجام عملیات می‌کنند، و آنقدر تکفیری هستند که هر فردی غیر خود (هر کس هم که باشد) را کافر، بی‌دین، نامسلمان و مستحق مرگ و سزاوار کشته‌شدن می‌دانند. متاسفانه برای این افراد گرفتار در جهالت، کشتن یک خطیب در مسجد و در جمع نمازگزاران، کشتن یک عالم در کلاس درس و در جمع شاگردان، کشتن وزیر در دفتر کار و در جمع ارباب رجوع و کشتن کارمندان در صف گرفتن حقوق ماهیانهٔ خود، شیرین‌تر و لذت‌بخش‌تر از کشتن کفار در میدان نبرد است.

 

آری، متاسفانه ملت افغانستان در این روزهای اخیر با چنین گروه جاهل و غافلی رو به‌رو شده است که در لباس دین و به نام اسلام و قرآن، دست به کشتار گروهی و ترور فردی مسلمانان به صورت جسورانه و بی‌باکانه می‌زند، و ریختن خون آنان را برای خود حلال و عین عبادت می‌داند و با افتخار تمام از این کشتار فیلم گرفته و در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارد و پیامدهای آن را به عهده می‌گیرد.

 

گروهی‌ست که به نام مبارزه و جهاد، جوانان مومن و متدین را جذب نموده و آنان را به سبک و روش افراطی و تکفیری خود تربیت کرده و به جان مردم بی‌دفاع و مظلوم می‌اندازد و جان و مال مردم مسلمان را هدف قرار می‌دهد. افراد جذب‌شده در این گروه آنقدر نسبت به تعالیم و آموزه‌های دین، جاهل و بی‌خبر هستند که با برداشت سطحی خود در مورد حکام و مردم عادی قضاوت کرده، آنها را پیش خود محاکمه نموده و به اعدام محکوم می‌کنند و به راحتی تمام آنان را ترور کرده و به قتل می‌رسانند.

 

در حالی که در تاریخ جهاد افغانستان با ابرقدرت‌های شرق و غرب و هنگام جانفدایی و جانبازی مردم این سرزمین، هیچ نشانی از آنان نبوده است، اکنون در برابر حکومت مردمی و نظام اسلامی قرار گرفته و آنان را مورد هدف قرار می‌دهند، اما در مقابل جنایت‌های جنگی اسرائیل در برابر مسلمانان مجاهد و مبارز غزه و جنایات صورت‌گرفته در میانمار و… سکوت کرده و حتی واکنش و بیانیه رسمی هم از خود نشان نمی‌دهند.

 

جوانان عزیز و مردم فهیم افغانستان باید متوجه این فتنه جدید باشند که چگونه با لباس دین و شعار اسلام در حال پیداکردن افراد و جذب نیرو هستند. گروهی که فعالیت‌ها و اقدامات آن کاملاً در راستای خواست و خوشنودی دشمنان اسلام است و در حال از بین‌بردن سرمایه‌های ملی و رجال سیاسی و علمی جامعه ما است. گروهی که از حمایت دشمنان خارجی برخوردار است و برخی از منافقان داخلی هم اقدامات آن را تایید و تحسین می‌کنند و در این میان فقط مردم و ملت افغانستان هستند که قربانی این جاهلیت مدرن می‌شوند.