فلسطین

مقاومت غزه رو به پیروزی‌ست!

به کسانی که اشک تمساح می‌ریزند، و در پیروزی مجاهدین حماس تردید دارند، می‌گوییم: «ایمان خود را دریافته و در آن تجدیدنظر کنید و در قرآن بیاندیشید». چون‌که قهرمانان فلسطینی و مجاهدینی که در غزه و در کنار دشمن، به نبرد پرداخته‌اند، به‌یقین و اطمینانی که لایق‌شان است، پایدار ماندند و واقعاً که مستحق مدد […]

به کسانی که اشک تمساح می‌ریزند، و در پیروزی مجاهدین حماس تردید دارند، می‌گوییم: «ایمان خود را دریافته و در آن تجدیدنظر کنید و در قرآن بیاندیشید».

چون‌که قهرمانان فلسطینی و مجاهدینی که در غزه و در کنار دشمن، به نبرد پرداخته‌اند، به‌یقین و اطمینانی که لایق‌شان است، پایدار ماندند و واقعاً که مستحق مدد و یاری‌اند. آنان با وجود این‌که از لحاظ تعداد و آمادگی، در سطح پایین‌تری هستند و در یک محاصرهٔ تنگ و تاریک قرار دارند، و دشمن تمام سعی خود را می‌کند تا آن‌ها را ریشه‌کن نمودن و اثری از ایشان باقی نگذارد؛ و با وجود این‌که بیراهه‌روان به‌خاطر این‌که مجاهدین در برابر دشمن قرار دارند، زیاد خرسند شده‌اند، و بی‌دین‌های دیگر، مردم را در تردید می‌اندازند و تخریب‌کاری می‌کنند، با وجود تمامی این‌ها و صدها حیله و نیرنگ و ستم‌های دیگر، بازهم آن‌ها در میدان نبرد ثابت‌قدم بسر می‌برند، و به خاطر دفاع از سرزمین، ملت و عفت‌شان، جان‌های شیرین خود را قربان نموده و از مرکز اسلام و از مقدسات آن، به‌دفاع می‌پردازند.

آنان همواره درحال گسستن پایه‌های رژیم اشغال‌گر صهیونیستی هستند و به برکت مبارزه‌ی مبارک‌شان، این رژیم ستم‌گر با از دست‌دادن سربازان و سست‌شدن، رو به سوی نابودی می‌باشد؛ اما برخی افراد فتنه‌انگیز، بلند شده و گفتگوهایی راه می‌اندازند و می‌گویند: یاری و همکاری خداوند که وعده داده بود، کجاست؟! چه زمانی کمک خدا به‌سراغ ایشان می‌رسد؟! چگونه می‌آید؟!
از کجا خواهد آمد؟! پس از این ویرانی‌ها و خون‌ریزی‌ها آیا نصرت الهی معنایی دارد؟! آیا غلبه‌یافتن بر کشوری همچون اسرائیل، که از سوی آمریکا، اروپا و سایر ابرقدرت‌های جهانی حمایت می‌شود، امکان‌پذیر است؟! آیا در عقل می‌گنجد که تمامی کشورهای مزبور (آمریکا و سایر ابرقدرت‌ها) در برابر «حماس» با شکست روبه‌رو شوند و عاجز گردند؟!

پاسخ قطعی این پرسش‌ها و شبهات به‌طور صریح و روشن در قرآن پیدا می‌شود؛ اما قبل از آن، بهتر است چند نکته را متذکر شوم. بدون تردید، جهاد و در لابه‌لای آن، نصرت پروردگار در دو چیز نهفته است:

اول؛ این‌که توفیق و مدد پروردگار نصیب رهروان گردد؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» [آل عمران: ۱۲۶]؛ یعنی: و پیروزى جز از جانب خداوند تواناى دانا، نیست.

دوم؛ این‌که آمادگی کامل برای آن‌چه که در میدان نبرد نیاز است -چه برای قبل از نبرد باشد و چه بعد از آن و چه در خلال آن- گرفته شود و در این راستا از تعداد سربازان مورد نیاز و چگونگی تهیه‌ی وسایل، آماده‌سازی روحیه از لحاظ مادی و معنوی، نقشه‌سازی، نتایج و پیامدهای نبرد به معنای کامل بایستی اطمینان حاصل کرد.

بدون تردید، موجودیت این دو عنصر را به وضوح در مقاومت مجاهدین فلسطین می‌بینیم‌ که به صورت بالا متحقق گردیده است.

اما جهاد کنونی فلسطین که تحت نام «طوفان‌الأقصٰی» از ۷ اکتبر سال گذشته آغاز گردیده، از همان روز نخست، نصرت‌ها و پیروزی‌های زیادی را دربر داشته است که این متن گنجایش تمامی آن‌ها را ندارد و پس از این نیز شاهد کامگاری‌هایی خواهیم بود و کسی که این پیروزی‌ها را نمی‌بیند و یا درک نمی‌تواند، مشکل در اندیشه و دید خودش است، نه مجاهدین حماس و مقاومت غزه.

در ادامه به پاسخ افراد فوق‌الذکر می‌پردازیم که قرآن‌کریم به‌گونهٔ صریح پاسخ‌گوی آن‌هاست.

اول؛ گردآمدن و انسجام گروه‌ها و احزاب، ستم رژیم اشغال‌گر صهیونیستی و صهیونیست‌پرستان و لابی‌گرایی کشورهای مستعمره و رهروان‌شان، در برابر فلسطین و ملت آن، نه قادر است که مؤمنان و مجاهدین را در هراس اندازد، و نه‌هم می‌تواند آنان را از جهاد مقدس و جنگیدن در برابر اشغال‌گران متجاوز باز دارد، بلکه بیش از پیش آنان را مطمئن می‌سازد که مبارزه و مقاومت ایشان برحق بوده و تنها آنان رهروان راه مستقیم‌اند؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا» [الأحزاب: ۲۱ – ۲۲].

یعنی: سرمشق و الگوى زیبایى برای شما در (شیوۀ پندار و گفتار و کردار) پیامبر خدا است. براى کسانى که داراى سه ویژگى باشند؛ امید به خدا داشته، جویاى قیامت باشند، و خدا را بسیار یاد کنند.

دوم؛ قلت و کثرت، گرچه در پیروزی مبارزه نقش بسزایی دارد، اما هرگز مانع غلبه‌یافتن لشکر کوچک بر لشکر بزرگ نگردیده و بازدارندهٔ پیروزی ضعیفان بر قوت‌های متکبر جهانی، نمی‌باشد؛ زیرا برای پیروزی و سرفرازی، علاوه بر قلت و کثرت، اسباب دیگری نیز وجود دارد که قرآن کریم با صراحت زیاد، چنین اعلام می‌دارد: «وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.» [آل عمران: ۱۲۳ – ۱۲۶]؛ یعنی خداوند شما را در بدر پیروز گردانید، حال آن‌که (نسبت به کافران) ناچیز (و از سازوبرگ اندکى برخوردار) بودید، پس از خدا بترسید تا شکر (نعمت او را بتوانید) به‌جاى آورید.

سوم؛ یکی از بزرگ‌ترین اسباب پیروزی و نصرت الهی، این است که رزمندگان به‌رغم کم‌بودن‌شان، بهترین صبر را داشته و شکیبا باشند؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: «… قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّه …» [البقره: ۲۴۹ – ۲۵۱] یعنی: امّا آنان که یقین داشتند که با خداى خویش ملاقات خواهند کرد (و در روز رستاخیز پاداش خود را دریافت خواهند نمود) گفتند: چه بسیارند گروه‌هاى اندکى که به فرمان خدا (توفیق نصیب‌شان شده است و) بر گروه‌هاى فراوانى چیره شده‌اند. و خداوند با شکیبایان (و در صف استقامت‌کنندگان) است. و هنگامى که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند (و لشکریان فراوان و سازوبرگ مجهّز جنگى ایشان را دیدند، به آفریدگار خویش پناه بردند و) گفتند: پروردگارا! (بر دلهای‌مان آب) صبر و شکیبایى فروریز و گام‌های‌مان را ثابت و استوار بدار و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان!. سپس به فرمان خدا ایشان را (مغلوب کردند و) فرارى دادند..

چهارم؛ این‌که در رزمیدن و روبه‌روشدن با متجاوزان اشغال‌گر، بر مبارزان راه حق، مشکلات، خون‌ریزی‌ها، شهادت و زخم وارد می‌شود، چیزی آشکار و انکارناپذیر است؛ چون این‌چنین موارد، ناگزیر در جنگ‌ها و میدان‌های نبرد به وقوع می‌پیوندند و هیچ راه فراری از آن‌ها وجود ندارد؛ زیرا به قول مشهور: «در جنگ حلوا تقسیم نمی‌شود». اما به‌خاطر نگهداری عقیده، دین و آزادی سرزمین خویش از سلطهٔ استعمارگران، و نگهداری عزت و عفت انسانی خویش، لازم است تا این راه پرخار را بپیماییم.

پروردگار متعال برای‌مان برخی از مصیبت‌ها و مشکلاتی را که از سوی دشمن بر رسول‌الله -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- و یاران پاکش وارد شده‌اند، این‌گونه بیان می‌دارد: «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا وَإِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ یَاأَهْلَ یَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَیَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَهٌ وَمَا هِیَ بِعَوْرَهٍ إِنْ یُرِیدُونَ إِلَّا فِرَارًا وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَهَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا یَسِیرًا وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا.» [الأحزاب: ۹ – ۱۵]

یعنی: اى مؤمنان! به یاد آورید نعمت خدا را در حق خودتان، بدان‌گاه که لشکرها به سراغ شما آمدند (تا کار اسلام را براى همیشه یک‌سره کنند. یعنى پیامبر را بکشند و مسلمانان را درهم بکوبند و مدینه را غارت کنند، و بالاخره چراغ اسلام را خاموش سازند). ولى ما تندباد ( سردی سختی) را بر آنان گماشتیم و لشکرهایى (از فرشتگان) را به‌سوی‌شان روانه کردیم که شما آنان را نمى‌دیدید. (فرشتگان رعب و هراس را به دل‌های‌شان انداختند و طوفان باد، خیمه و خرگاه ایشان را بازیچه قرار داد و بدین وسیله آنان را درهم کوبیدیم).

خداوند مى‌دید کارهایى را که مى‌کردید. (به خاطر بیاورید) زمانى را که دشمنان از طرف بالا و پایین (شهر) شما، به‌سوى شما آمدند (و مدینه را محاصره کردند)، و زمانى را که چشم‌ها (از شدّت وحشت) خیره شده بود، و جانها به لب رسیده بود، و گمان‌هاى گوناگونى دربارۀ (وعدۀ) خدا داشتید (قوى‌الایمان به وعدۀ الهى مطمئن، و ضعیف‌الایمان نامطمئن بود). در این وقت مؤمنان (در کورۀ داغ حوادث جنگ، مبارزه، هلاک و هراس) آزمایش شدند و سخت به اضطراب افتادند. و (به یاد آورید) زمانى را که منافقان و آنان که در دل‌های‌شان بیمارى (نفاق) بود مى‌گفتند: خدا و پیامبرش جز وعده‌هاى دروغین، به ما نداده‌اند. و (به یاد آورید) زمانى را که گروهى از آنان (که منافق و ضعیف‌الایمان بودند) گفتند: اى اهل یثرب! اینجا (کنار خندق) جاى ماندگارى شما نیست (و ایستادگى در کارزار، همگان را زیانبار مى‌سازد)، لذا (به منازل خود) برگردید. دسته‌اى از ایشان هم از پیامبر اجازۀ (بازگشت به خانه‌هاى خود) خواستند و گفتند: واقعا خانه‌هاى ما بدون حفاظ و نااستوار است (و باید براى نگهبانى از آن‌ها برگردیم.) درحالى‌که بدون حفاظ و نااستوار نبود و مرادشان جز فرار (از جنگ) نبود.

(آنان آن اندازه سست‌اراده و ایمانند که نه آمادۀ پیکار با دشمن و نه پذیراى شهادتند) و اگر احزاب از جوانب مدینه وارد آن شوند (و شهر را اشغال کنند) و بدیشان پیشنهاد نمایند که از دین برگردید (و بت‌پرستى و شرک را بپذیرید) به سرعت مى‌پذیرند و جز مدّت کمى براى انتخاب این پیشنهاد درنگ نخواهند کرد!. آنان قبلا با خدا عهد و پیمان بسته بودند که پشت به دشمن نکنند و نگریزند (و در دفاع از اسلام و مسلمین بایستند). عهد و پیمان خدا پرسش دارد (و از وفاى بدان بازخواست مى‌شود).

همچنان پروردگار متعال یکی از نمونه‌ها و مثال‌های امت‌های گذشته را برای ما و آنان (مجاهدین حماس) بیان می‌کند: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ.» [البقره: ۲۱۴] یعنی: آیا گمان برده‌اید که داخل بهشت مى‌شوید بدون آن‌که به شما همان برسد که به کسانى رسیده است که پیش از شما درگذشته‌اند؟ (شما که هنوز چنین رنج‌ها و دردهایى را ندیده‌اید و باید چشم‌به‌راه تحمّل حوادث تلخ و ناگوار در راه کردگار باشید و بدانید: نخست رنج سپس گنج). زیان‌هاى مالى و جانى (و شدائد و مشکلات، آن‌چنان ملّت‌هاى پیشین را احاطه کرده است و) به آنان دست داده است و پریشان گشته‌اند که پیامبر و کسانى که با او ایمان آورده بوده‌اند (همصدا شده و) مى‌گفته‌اند: پس یارى خدا کى (و کجا) است‌؟! (لیکن خدا هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعلیم فداکارى به مؤمنان و آبدیدگى ایشان که رمز تکامل است، به وعدۀ خود وفا کرده و بدیشان پاسخ گفته است که:) بى‌گمان یارى خدا نزدیک است.

علامه محمدرشید رضا در تفسیر خود «المنار» در مورد آیهٔ فوق‌الذکر چنین می‌گوید: «أی: إنهم وصلوا إلى درجه حدوث الاضطراب والإشراف على الزلل فی مجموعهم، کما قال تعالى فی المؤمنین یوم الأحزاب: (وزلزلوا زلزالا شدیدا) (۲۳: ۱۱)»

یعنی: در کل، آنان به درجهٔ نهایی اضطراب و تزلزل رسیده بودند، چنان‌که خداوند متعال در مورد غزوهٔ احزاب می‌گوید: وَزُلۡزِلُواْ زِلۡزَالࣰا شَدِیدࣰا.»؛ یعنی: و (مؤمنان) سخت به اضطراب افتادند.

آیه‌ای را که ما در صدد تفسیر آن آستین بالا زده‌ایم، به صراحت بیان می‌دارد که برخی از امت‌های گذشته در سخت‌ترین حالت نسبت به آنچه که در غزوهٔ احزاب رخ داد، گرفتار بودند، یعنی امکان دارد به حالتی رسیده باشند که پیشینیان‌مان به آن نرسیده‌اند و همان حالت را خداوند متعال چنین اظهار می‌کند: «… حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ ..»؛ یعنی: تا این‌که به‌سختی‌ها و مشکلات زیادی روبه‌رو شدند، چنان‌که هیچ راه بازیابی سبب پیروزی را نمی‌یافتند؛ چون دشمنان حق، با تمامی نیروی خود آنان را محاصره کرده، و قریب بود آنان را از گلو خفه کنند.

در این حال ایشان معتقد بودند و می‌پنداشتند که زمان آن رسیده که باید نصرت الهی‌ وعده داده شده، شامل حال‌شان گردد؛ بنابراین، در طلب کمک از شتاب کار گرفته، گفتند: «متی نصرالله؟» که پاسخ از سوی پروردگار آمده، گفته شد: «ألا إن نصر الله قریب.» یعنی: آنان را یاری می‌کند، آنان را از شر متجاوزان و دشمنان باز می‌دارد، دعوت و مبارزهٔ آنان را مورد تأیید خود قرار داده و پیروزی نصیب‌شان می‌گرداند. پرچم و شعار آنان را بلند ساخته و در مقابل، شعار و پرچم کفار را نابود خواهد کرد؛ چون خداوند متعال قوی و غالب است.

در جایی دیگر از قرآن کریم همانند این سختی و بلکه بیشتر و شدیدتر از آن، سختی‌هایی را ذکر می‌کند و می‌گوید: «حَتَّىٰٓ إِذَا ٱسۡتَیۡـَٔسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ کُذِبُواْ جَآءَهُمۡ نَصۡرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَّشَآءُۖ وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُنَا عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ.»؛ یعنی: (سنّت ما در گزینش پیامبران و گسیل آنان به میان مردمان تغییر نکرده است، و از جمله در انتخاب تو به عنوان خاتم‌الانبیاء نیز مرعى شده است) و ما پیش از تو پیامبرانى نفرستاده‌ایم، مگر این که مردانى از میان شهریان بوده‌اند و بدیشان وحى کرده‌ایم. (دسته‌اى از انسان‌ها بدانان گرویده و گروهى هم از ایشان بیزارى جسته‌اند. آیا قوم تو از این بى‌خبرند که پیامبران، نه فرشته و نه زن بوده‌اند و بلکه مردانى از شهرها بوده و در میان مردمان همچون ایشان زندگى کرده‌اند و تنها فرق آنان با دیگران این بوده که حاملان وحى و پیام‌آوران آسمانى بوده‌اند، و بعضى راه چنین راهنمایانى را انتخاب و به بهشت رسیده‌اند، و برخى هم عناد ورزیده و کفر پیشه کرده‌اند و به دوزخ واصل شده‌اند؟). مگر در زمین به گشت‌وگذار نمى‌پردازند تا ببینند که سرانجام کار گذشتگان پیش از ایشان چه بوده و به کجا کشیده شده است‌؟ بى‌گمان سراى آخرت، بهتر (از سراى این جهان) براى پرهیزگاران است. (اى معاندان افسارگسیخته و آرزوپرستان سرگشته!) آیا خرد و اندیشۀ خویش را به کار نمى‌اندازید (و نمى‌دانید که هستى خود را ناآگاهانه مى‌بازید و توشه‌اى براى آخرت فراهم نمى‌سازید؟!).

پنجم؛ باوجود این‌که، چیره‌شدن و پیروزی بر دشمن، در زمانی که تمامی شرایط آن برآورده شده باشد، نزدیک و حتمی است؛ اما باز هم خداوند متعال مجاهدین را به یک‌چیز بعید و سعادتمند (شهادت) که پیروزی بزرگ و متداوم می‌باشد، متوجه می‌سازد. و پس از آن، نصرت و پیروزی دنیوی به‌سراغ آنان می‌رسد؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» [الصف: ۱۰ -۱۳].

یعنی: اى مؤمنان! آیا شما را به بازرگانى و معامله‌اى رهنمود سازم که شما را از عذاب بسیار دردناک (دوزخ) رها سازد؟. (و آن این است که) به خدا و پیامبرش ایمان مى‌آورید، و در راه خدا با مال و جان تلاش و جهاد مى‌کنید. اگر بدانید این براى شما (از هر چیز دیگرى) بهتر است. (اگر این تجارت را انجام دهید، خدا) گناهان‌تان را مى‌بخشید، و شما را به باغ‌هاى بهشتى داخل مى‌گرداند که از زیر (کاخ‌ها و درختان) آن جوی‌بارها روان است، و شما را در منازل و خانه‌هاى خوبى جاى مى‌دهد که در باغ‌هاى بهشت جاویدان ماندگار، واقع شده‌اند. کامیابى و رستگارى بزرگ همین است. (گذشته از این نعمت‌ها) نعمت دیگرى دارید که پیروزى خدادادى و فتح نزدیکى است (که در پرتو آن مکّه به دست شما مى‌افتد) و به مؤمنان مژده بده (به چیزهایى که قابل توصیف و بیان نیست، و فراتر از آن است که با الفباى انسان‌ها به انسان‌ها شناساند).