نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ادعای تمام رهبران و قدرتهای حال حاضر دنیا در سراسر این کره خاکی، آبادی و پیشرفت دنیوی رعیتشان است؛ ادعایی که برخی از حاکمان، به آن جامهٔ عمل میپوشانند و عدهای دیگر از انجام آن شانه خالی میکنند.
در افغانستان نیز از زمانههای دور و نزدیک حاکمیتهای مختلفی قدرت را به دست گرفته و بعضا در مسیر پیشرفت این سرزمین گامهایی هرچند اندک برداشتهاند.
نظام سابق، آخرین نوع حکومت تحمیلشده بر ملت افغانستان بود که رهبران و سیاسیون آن با شعارهای توخالی آبادسازی افغانستان، بر مسند قدرت نشستند و چندصباحی حکمرانی کردند.
نظام فرسوده سابق با آن که همهجانبه توسط دنیای کفر حمایت میشد تا در مقابل بهبود وضعیت معیشتی مردم، بُعد روحی و ایمانی آنها را قربانی سازد، بازهم فساد موجود در آن زمان باعث شده بود تا در کنار دین، دنیای مردم این دیار نیز با آیندهای تاریک روبهرو گردد.
این وضعیت اسفبار بعد از کوتاهشدن دست اشغالگران از افغانستان و برچیدهشدن بساط مزدورانشان، خاتمه یافته و رهبری و زعامت ملت مجاهدپرور این خطه به دوش سربازان واقعی اسلام افتاد.
با رویکارآمدن امارت اسلامی شاید تعدادی بر این نظر بودند که مسئولین این نظام، جز مسائل اخروی به امور مادی و دنیوی مردم نخواهند اندیشید، و از این رو افغانستان بیش از پیش در باتلاق عقبماندگی فرو خواهد رفت.
اما بطلان این نظریه، در همان روزهای آغازین حاکمیت امارت اسلامی بر افغانستان، نمایان گشت؛ زیرا مردم این سرزمین با چنان پیشرفت و بازسازیای روبرو شدند که نظیرش را نه تنها در زمان حکومت سابق، بلکه در سالیان دور نیز کسی یاد نمیداد.
بلی! اکنون با گذشت تنها سهسال از حاکمیت امارت اسلامی، علیرغم تمام مشکلات و موانع پیش روی نظام نوپای اسلامی، بازهم مسئولین نظام توانستند که نه تنها جنبه دینی، بلکه بعُد دنیوی افغانان را نیز به صورت بیسابقهای مورد توجه قرار داده و این کشور را الگویی برای دیگر کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی قرار دهند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.