مسئولیت علماء انتشار رهمنودهای نبوی است!

از سوی دیگر، متون دینی ما نیز گواه بر این‌ست که علماء وارثان پیامبران اند و مسئولیت بسیار سنگینی در قبال ابلاغ دین؛ و اخلاص کامل و مجاهدت جدی در این راه را به عهده دارند. یعنی وظیفه آن‌ها رساندن پیام‌های خداوند به بندگان اوست که انبیای الهی در انتشار آن‌های متحمل زحمات زیادی شده‌اند و اکنون مسئولیت بر عهده علماء می‌باشد.

شکی نیست که علمای دین در تمام امت اسلامی و به‌ویژه ملت مسلمان افغانستان جایگاه بسیار بالا و نفوذ عمیقی دارند؛ تا حدی که به اساس فرموده‌های این بزرگان دینی، مردم عادی برای انجام هر نوع خدمت و فداکاری آماده هستند و حتی به عرصه‌ی از خودگذری وارد می‌شوند که این حقایق در تاریخ افغانستان ثبت شده و نمونه‌های زیادی دارد.

 

از سوی دیگر، متون دینی ما نیز گواه بر این‌ست که علماء وارثان پیامبران اند و مسئولیت بسیار سنگینی در قبال ابلاغ دین؛ و اخلاص کامل و مجاهدت جدی در این راه را به عهده دارند. یعنی وظیفه آن‌ها رساندن پیام‌های خداوند به بندگان اوست که انبیای الهی در انتشار آن‌های متحمل زحمات زیادی شده‌اند و اکنون مسئولیت بر عهده علماء می‌باشد.

 

پس از پایان سلسله نبوت و رسالت، این بار سنگین بر دوش علمای دین نهاده شده است و آنان موظف اند تنها راهبردی را که پیامبران برای نشر شریعت برگزیده بودند، دنبال کنند؛ یعنی با درایت و بصیرت کامل، دل‌های غافل را به سوی خالق و پروردگارشان فرا خوانند، با شفقت فراوان وحشت‌ها و کینه‌ها را از بین ببرند و آن‌ها را با پروردگارشان آشتی دهند. البته برای پیروی از این راهبرد، ضروری است که بر اصول، مبانی و موضوعات مهم دینی مانند توحید، اتباع، سنت و آخرت بیشتر تمرکز شود.

 

نتیجه‌اش این خواهد بود که عقاید و باورهای عوام از شرکیات، بدعات و خرافات پاک می‌شود، حس اتباع از سنت قوی می‌گردد و به‌دلیل یقین جازم به آخرت، حس مادی‌گرایی و هوس‌پرستی ضعیف و نابود می‌شود.

 

همچنان اگر در دعوت به راه و روش نبوی توجه شود و حس للهیت قوی گردد، میل به شهرت در میان علما و پیشوایان از بین می‌رود، فکر أنانیت و بزرگی در کسی نخواهد بود و اجتناب از حسادت به دیگران نیز آسان‌تر می‌شود.

 

خلاصه اینکه وقتی یک عالم دینی دارای ویژگی‌های واقعی بوده و با روح دین و شریعت خود آشنا باشد، معلوم است که نه روایات نادر یا شاذ را برای کسب شهرت نقل می‌کند، نه بر آن‌ها اصرار می‌ورزد و نه برای بحث با دیگران به دعوا و مجادله حاضر می‌شود؛ بلکه در عوض همواره سعی در تبیین واجبات و فضایل دارد و مردم را از مهلکات و نواهی برحذر می‌دارد.

 

اصرار عده‌ای از علماء بر برخی از اقوال شاذ و محدود و بحث نمودن در مورد موضوعات اختلافی؛ در نهایت باعث نفرت و حسادت بین مخصلان، پیروان و شاگردان آن‌ها می‌شود و سپس عوام را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد که در نتیجه منجر به اختلاف و جنگ بین جامعه اسلامی می‌شود. این همان فساد و فتنه‌ای است که بانیان آن خود علمای دین می‌باشند اما سود آن به دشمنان اسلام می‌رسد؛ به همین دلیل رهبران امارت اسلامی بر ممنوعیت چنین مباحثی اصرار جدی دارند و این عمل در عین حال یک دستاورد بزرگ امارت محسوب می‌گردد.