مدیریت بحران

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً دیدگاه این وب‌سایت نیست.

سال گذشته دو رویداد بزرگ در افغانستان به وقوع پیوست که هرکدام از آن‌ها امتحان سخت الهی بود و مسئولان و سربازان امارت اسلامی را به چالش کشید و آن‌ها را به سختی در بوته آزمایش قرار داد؛ زلزله هرات و اطراف آن و سیلاب‌های ویرانگر در گوشه‌وکنار که هرکدام از آن‌ها تلفات انسانی و خسارت‌های مالی بسیاری از خود به‌جای گذاشت.

 

نبود امکانات کافی از یک طرف و کمبود تجربه از طرفی دیگر و حمایت‌نکردن سازمان‌های خیریه و نهادهای حقوق بشر بین‌المللی از طرف دیگر، سبب شده بود که امدادرسانی و مساعدت به نیازمندان با کندی و آهستگی بسیار انجام شود. کندبودن آواربرداری و دیررسیدن مساعدت‌های دولتی، گرچه کاملاً ناخواسته و از روی کمبود امکانات و نبود تجربه کافی بود، متاسفانه سبب شد که عده‌ای از دشمنان و برخی از دوستان کوتاه‌فکر و تنگ‌نظر تبلیغات گسترده علیه امارت اسلامی به راه انداخته و آنان را به کم‌کاری و کم‌توجهی متهم کنند و آنان را فاقد لیاقت و صلاحیت برای اداره کشور بدانند. آن‌ها می‌گفتند کسانی که نمی‌توانند یک بحران را مدیریت کنند، چگونه می‌توانند کشوری به وسعت افغانستان را با چالش‌ها و کمبودهای بسیار زیاد مدیریت و کنترل کنند؟

 

با وجود تمام این تبلیغات شوم و هدف‌مند دشمن، مسئولان امارت اسلامی از ولسوال و والی گرفته تا وزیر و همه سربازان خدمت‌گزار و زحمتکش، دلسوزانه و مخلصانه در بین آسیب‌دیدگان حضور یافته و در کنار آن‌ها شبانه‌روز حضور داشتند و به مشکلات و مصایب آنان بسیار فراتر از حد توان رسیدگی نمودند. بسیاری از آنان بیل‌‌به‌دست و کلنگ‌به‌دست همانند یک کارگر ورزیده در آواربرداری و سدکردن سیلاب کار می‌کردند و زحمت می‌کشیدند.

 

آری، این مسئولان شخصاً عملیات مساعدت و همکاری را در منطقه مصیبت‌زده اداره نموده و توزیع و پخش کمک‌های مردمی و مساعدت‌های دولتی را نظارت و مراقبت می‌کردند تا به صورت عادلانه بین آسیب‌دیدگان تقسیم و توزیع گردد و هیچ چیزی از آن‌ها بی‌جا تقسیم نشود و به سرقت نرود.

 

آری، در این دو حادثه با وجود عملکرد قابل قبول مسئولان و مدیریت درست آنان که توسط مردم آسیب‌دیده مورد تحسین و تمجید قرار گرفت و هنوز هم در یاد و خاطره آنان باقی مانده است، برخی از افراد غافل تنها به دلیل کندبودن مساعدت و همکاری چه تهمت‌ها که نزدند، چه تمسخرها که نکردند و چه تبلیغات سوئی که راه نینداختند.

 

اما آسیب‌دیدگان و خویشاوندان و وابستگان آنان به خودی خود زحمت‌ها، تلاش‌ها، مجاهدت‌ها و دلسوزی‌های مسئولان و سربازان امارت اسلامی را فراموش نکرده و نخواهند کرد.

 

امروزه هم در پیشرفته‌ترین کشور دنیا که از نظر امکانات و داشتن ابزارها و وسایل مورد نیاز از همه کشورهای دنیا برتر است، آتش به جان شهرها افتاده است و گران‌قیمت‌ترین شهرها در حال سوختن و خاکسترشدن هستند و خانه‌های بسیار شیک و مدرن طعمه آتش مهیب گشته و از بین می‌روند. مسئولان این کشور ابرقدرت و سرمایه‌دار ابتدا در برابر حجم گسترده و وسیع این آتش‌سوزی غافل‌گیر شده و عملیات اطفای حریق با کندی و آهستگی آغاز شد. این کندی و آهستگی چنان غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی آغاز شد که مهار آتش را بسیار سخت و پیچیده کرده و دامنه آتش‌سوزی را بسیار گسترده نمود، و هنوز هم عملیات اطفای حریق از هر سو ادامه دارد.

 

آری، آن‌چه مشخص است این است که چنین حوادثی چون به صورت ناگهانی و غیرمنتظره و برخلاف پیش‌بینی بشر رخ می‌دهند و ابعاد و گستردگی و میزان خسارت و تعداد تلفات آن نامشخص و نامعلوم است، قطعاً کار امداد و نجات و کمک‌رسانی و مساعدت را با کندی و آهستگی مواجه می‌کند و در روزهای اول، سراسیمگی و پریشانی و عدم اجرای کارهای مطلوب را به دنبال دارد. فرقی نمی‌کند که اتفاق در یک کشور جنگ‌زده و تحریم‌شده و بدون کوچک‌ترین زیرساخت‌های مورد نیاز رخ داده باشد یا در کشوری پیشرفته با داشتن اقتصاد بسیار قوی، ارتشی قدرتمند و ثروت بسیار عظیم.

 

اما آن‌چه که مهم است تلاش‌های صادقانه و زحمت‌های مخلصانه و مدیریت دلسوزانه و مدبرانه است که در سایه آن، چنین بحران‌ها مدیریت شده و آسیب‌دیدگان مورد تفقد و دلجویی قرار گرفته و تلفات سنگین آرام‌آرام جبران می‌شوند.