نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در بسیاری از کشورها با ادعای حمایت از حقوق بشر، مجازات قصاص به طور کلی لغو و یا بسیار کم شده است. یکی از بزرگترین دلایل مخالفان این است که اِعمال این مجازات موجب تقویت حس انتقامجویی و تشدید قساوت قلب مردم میشود و آنان را از خوی معتدل انسانی دور میکند. ازهمینرو، این عمل کیفری، خشن و غیرانسانی است و ضرورت و مشروعیت خود را از دست داده است.
این نوع تفکر، درست و منطقی نیست؛ زیرا وقتی سخن از قصاص میشود، تنها کشتن شخص مجرم مدنظر نیست، بلکه منظور دفاع از خون یک انسان بیگناه (مقتول) از خانوادهای مظلوم است که بچههایش یتیم و زنش بیوه شده و کاخ آرزوهایش نابوده شده است.
پس نمیتوان قضیه را یکطرفه در نظر گرفت و اِعمال قانون مجازات را در حق مجرم تعدی و تجاوز به حقوق بشر قلمداد کرد و از توجه به حق مسلّم خانوادهی مقتول کاملاً سکوت کرد.
در اسلام مال، جان، ناموس و آبروی همهی مسلمانان -حتی غیرمسلمانان- محترم شمرده شده است و هیچکس حق تعدی به حریم دیگران را ندارد؛ چون تجاوز به حقوق مشروع دیگران، اصلا جواز نداشته و ظلم آشکار محسوب میشود.
اسلام برای تضمین درست و عادلانهبودن احکام خود در درجهی اول بر ایمان و اعتقاد پیروانش پافشاری میکند و سپس با تسخیر دلهایشان نیرومندترین ضمانت اجرایی را در جامعه ایجاد و اجرا میکند. تکیهی اسلام در کاهش جرم و بزهکاری در جامعه، بیش از هر چیز بر تکامل روحیات، تعالی اخلاقی و تقویت ایمان و اعتقاد مسلمانان استوار است و در این راه از هر مکتبی دیگر موفقتر عمل کرده است.
مسلمان، خداوند را همیشه و در همهجا ناظر میداند و به خود اجازه نمیدهد در حضور خدا از قانونش سر برتابد و خلافورزی کند. اعتقاد به معاد و کیفر و پاداش اعمال نیک و بد انسان، جرم و خیانت را در جامعه به حداقل میرساند؛ زیرا اسلام شدیدترین عذابها و مجازاتهای اخروی را دربارهی تجاوز به حقوق دیگران ذکر کرده است.
با وجود این، روشن است که تنها با تکیه بر ایمان و ذکر کیفر و پاداش اخروی نمیتوان حریم افراد جامعه را از دستبرد متجاوزان و جنایتکاران به طور کلی ایمن کرد و آسایش و امنیت جامعه را تأمین نمود. در متمدنترین جوامع بشری نیز اشخاصی یافت میشوند که نه به زندگی پس از مرگ معتقدند و نه از انسانیت بهره وافی بردهاند. آنان وحشیانه حریم انسانهای ضعیف و بیدفاع را مورد حمله قرار میدهند، خونشان را میریزند و خانوادهها را بیسرپرست مینمایند. اینجاست که در کنار تقویت ایمان و ارتقای شخصیت انسانها از نظر اخلاقی و فضایل انسانی، ضرورت ایجاب میکند که در این جهان نیز برای متجاوزان و جنایتکاران کیفر و مجازاتی عادلانه و متناسب با جرم و جنایتشان در نظر گرفته شود که از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
الف: در حد ممکن مجرم را از ارتکاب دوبارهی جرم باز دارد؛
ب: بیشترین بازدارندگی را در جلوگیری از ارتکاب آن جرم داشته باشد؛
ج: خسارتهای وارده را در حد ممکن جبران نماید.
بنابراین اگر عدالت رعایت نشود و انسانهای مجرم محاکمه نشوند، جامعه دچار نابسامانیهای متعدد و ناهنجاریهای شدیدی خواهد شد. ازهمینرو، پیامبر اکرم -صلیاللهعلیهوسلم- هشدار داده است: «کسانی که پیش از شما هلاک شدند، به این دلیل بود که اگر فردی شریف در میانشان مرتکب جرم میشد، او را رها میکردند؛ اما اگر فردی ضعیف مرتکب جرم میشد، او را مجازات میکردند». (صحیح البخاری، ۱۷۵/۴).
همچنین نباید فراموش کرد که نظام اسلامی در اجرای حکم قصاص فقط در جایگاه مجری ظاهر میشود و دخالتی مستقیم در آن ندارد، بلکه اولیای دم هستند که تصمیم میگیرند قاتل را ببخشند یا قصاص کنند یا از او دیه بگیرند.
اگر خودِ قصاص را واکاوی کنیم، قصاص یک حکم بسیار مترقی است و در عین حال برای دفاع از حقوق بشر اجرا میشود؛ زیرا جلوی ازدیاد جرم را میگیرد و از آمار آن میکاهد و از حقوق پایمالشدهٔ ستمدیدگان دفاع میکند و در سایر ادیان و مذاهب چنین حکم مترقی وجود ندارد.
باید در نظر داشت که در حکومت اسلامی حاکمان مجری احکام الهی هستند و قصاص هم جزو احکام الهی است و همچنین حق خانوادهی مقتول است، پس حکومت در صورت درخواست خانوادهی مقتول، تنها زمینهی قصاص را فراهم میکند و هیچ دخالتی دیگر در خصوص آن ندارد و این حکم عین رعایت و حفاظت حقوق بشر است.
مدعیان حقوق بشر آدرس اشتباهی به بشریت میدهند و دنبال این هستند که نگذارند احکام نورانی اسلام در دنیا به درستی معرفی و اجرا شوند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.