فریضه‌ی حج؛ نماد وحدت و مظهر بندگی

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

دین اسلام همان‌طور که پیروان بسیاری دارد، بدخواهان و مغرضان فراوانی نیز دارد که عظمت، گسترش و سیل گرایش نومسلمانان به آن را تاب نمی‌آوردند و خوره‌ی جان‌شان می‌شود، لذا از هر وسیله و ابزاری برای تشویه چهره‌ی آن استفاده می‌کنند؛ حتی گاهی این بدخواهی و تا‌ب‌نیاوری باعث بروز دشمنی‌های کلان و خون‌ریزی‌ها می‌شود و مثل آبله‌ای چرکین در بدن نومسلمانان در کشورهای غربی پدیدار می‌گردد و روح و جان‌شان را در معرض خطرات جانی و مالی قرار می‌دهد‌.

 

گاهی نیز این تعصبات دینی و کوته‌نظری‌های بی‌خردانه و افراط‌گرایی‌های جاهلانه در شکل پراکنده‌سازی شبهات و اشاعهٔ سخنان بی‌پایه و اساس در رسانه‌ها و شبکه‌ها درباره‌ی آموزه‌های دینی مشاهده می‌شود، که اصول و فلسفه‌های آن‌ها را زیر سؤال می‌برند، غافل از اینکه عقل سلیم و وجدان هوشیار سقف کاذب آن‌ها را تشخیص می‌دهند و خویش را زیر آن پنهان نمی‌کنند‌ و آن‌جا را برای خود نقطه‌ی امن نمی‌دانند؛ زیرا آنچه برحق باشد و سستی در بنیه‌‌اش وجود نداشته باشد، از بادها و لرزه‌ها نمی‌هراسد و مقاوم و استوار در مقابل‌شان می‌ایستد.

 

یکی از شبهات همیشگی، دوروبر فریضه‌ی حج می‌چرخد و همواره در موسم حج جان می‌گیرد و بازارهای رسانه‌ای‌اش گرم می‌شوند. در ادامه به بررسی و رد همین شبهه می‌پردازیم.

 

یک شبهه و رد آن؛

 

حج و فلسفه‌ی واجب‌بودن آن مطلبی است که این‌ روزها، یعنی در ماه‌های مبارک ذی‌القعده و ذی‌الحجه که حجاج و مسلمانان خودشان را برای عبادات و اعمالی خاص آماده می‌کنند، مورد سؤال قرار می‌گیرد که اصلاً چرا باید به حج برویم، چرا باید اعمال سخت و طاقت‌فرسایی را در ایام حج انجام دهیم، آیا نمی‌شود به‌جای حج کار دیگری کنیم و…؟

 

حج یکی از فرایض و ارکان مهم دین اسلام است که پروردگارمان برای ما در نظر گرفته و آن را مشروع قرار داده است، اما به راستی چه دلیلی دارد و چه حکمتی در کنه آن نهفته است؟

فلسفه‌ی حج چیست؟ چرا باید به حج برویم؟

 

فلسفه‌ی حج و مشروعیّت آن

 

حج عبادتی است که در آن حکمت‌های فراوانی وجود دارد، همچون بندگی، یکرنگی، وحدت و…

 

قرآن کریم درباره‌ی فلسفه‌ی حج می‌فرماید: «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ». (حج: ۲۸) «تا شاهد منافع گوناگون خویش باشند». این منافع شامل همه‌ی منافع مادی، معنوی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌شوند.

 

یکی دیگر از حکمت‌های حج، بررسی و حل مسائل و مشکلات مهم امت اسلامی و تبادل اطلاعات و سبک‌وسنگین‌کردن دیدگاه‌های فرهنگی و… است.

 

این عبادت اسلامی همچون سایر عبادات، دارای حکمت‌های سودمندی است و سود آن عاید فرد و جامعه می‌گردد. در این‌جا به صورت مختصر، به بیان و شمارش بعضی از حکمت‌های حج می‌پردازیم:

 

مهم‌ترین و سودمندترین حکمت حج، اظهار بندگی در پیشگاه خداوند متعال است. مظهر این عبدیّت در تمام اعمال حج، نظیر احرام‌بستن، طواف‌کردن اطراف کعبه، سعی بین صفا و مروه، قربانی، حلق، تقصیر و… مشهود و مشخص است. علاوه بر این، منافع روحی، روانی و اخلاقی بسیاری به شخص حاجی و به جامعه‌ی اسلامی می‌رسد، از جمله:

 

شخص با پوشیدن احرام و قطع کامل وابستگی خود از تعلقات مادی و دنیوی، از تمام قیودات و وابستگی‌های خسران‌آور رها گشته و آماده‌ی عروج و پرواز در فضاهای معنوی و عرفانی می‌گردد.

 

از همین خاطر، بررسی ابعاد گوناگون حج نشان می‌دهد که این عبادت بدنی و مالی یکی از مهم‌ترین مظاهر اسلام و از شاخص‌ترین برنامه‌های جهانی اسلام برای نشان‌دادن وحدت و یکپارچگی امت اسلام است و همگانی و همیشگی‌بودن آن سند گویای کلیّت و دوام دین الهی است.

 

اما از سوی دیگر، هر ساله در ایام برگزاری مراسم حج، پیام­‌ها و شبهاتی در شبکه­‌های مجازی منتشر می­‌شود که حج‌رفتن مهم‌تر است یا رسیدگی به فقرا و محرومان کشور؟ فقرا در کشور نان خشک برای خوردن پیدا نمی‌کنند، اما اغنیا کمر همت را با مصارف هنگفت برای رسیدن به حرمین شریفین می‌بندند، به‌جای رفتن و ماندن و دوباره بعد از چند روز برگشتن به خانه، و بازهم صرف مصارف اضافی برای دیدار اقوام و خویشان، همان هزینه‌ها را در تأمین زندگی و معاش چند خانواده مصرف‌کردن بهتر و به حصول قرب الهی نزدیک‌تر است: «هم ثواب هم خرما».

 

اعزام حاجیان به حج در این پیام‌های شبهه‌افکن زیر سؤال برده می‌شود و در مقابل، صرف هزینه‌ی حج برای رسیدگی به فقرا توصیه می‌شود.

 

روشن است که برخی با اغراض خاص به تولید و نشر چنین پیام­ هایی مغرضانه می­‌پردازند.

 

حج، فریضه‌ای قرآنی؛

 

طبق کلام خدای متعال، حج فریضه­‌ای الهی است. انسانی که شرایط و استطاعت لازم را داشته باشد، بر وی فرض است که انجامش دهد و تبدیل آن به انفاق و مانند آن درست نیست. در آیه‌ی ۹۷ سوره‌ی آل‌عمران می‌خوانیم: «… وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ؛ و خدا را حقّی ثابت و لازم بر عهده‌ی مردم است که [برای ادای مناسک حج] آهنگ آن خانه کنند. [البته] کسانی که [از جهت سلامت جسمی و توانمندی مالی و بازبودن مسیر] بتوانند به‌سوی آن راه یابند و هر که ناسپاسی ورزد [و از رفتن به آن‌جا خودداری کند به خود زیان زده]، زیرا خدا از جهانیان بی‌نیاز است».

 

طبق روایات نیز فریضه‌ی حج از مهم­‌ترین واجبات و یکی از ارکان پنج‌گانه‌ی اسلام در کنار نماز، روزه و زکات بوده و از جمله احکام ضروری اسلام است، به‌گونه­‌ای که انکار آن دست‌کم در صورتی که به تکذیب پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بینجامد، موجب کفر و ارتداد است. بنابراین نمی‌توان حج را به بهانه‌ی کمک به فقرا تعطیل کرد. این دو هیچ منافاتی با هم ندارند؛ این‌گونه نیست که یا باید به فقرا کمک کرد یا باید به حج رفت. می‌توان هر دو تکلیف را با هم انجام داد و اساساً باید این‌گونه باشد.

 

تجربه نشان داده است، کسانی که این پیام‌های شبهه‌افکن را نشر می­‌کنند، معمولاً خودشان نه اهل حج‌اند و نه انفاق، نه اهل خیر و خیرات هستند و نه دل‌شان به حال یتیمان و بی‌نوایان می­‌سوزد. آن‌ها در ایام حج با حج و در ایام عید با قربانی مخالفت می‌کنند و نوبت به انفاق که می‌رسد، با شعار «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» قید کمک به دیگران را می­‌زنند.

 

سفر حج یک سفر معنوی و فوق‌العاده است که انسان می‌تواند به خوبی از آن استفاده کند و روحانیّت آن را تا آخر عمر در خود نگه دارد. در عین حال، افرادی هم هستند که نه برای معنویت این سفر، بلکه برای فخرفروشی این کار را انجام می‌دهند که البته ممکن است در هر عبادتی نیت غیر خدایی داشته باشند. لذا این مشکل ناشی از درون این افراد است که قطعاً تعدادشان چندان زیاد هم نیست!

 

اما کم نبودند و نیستند کسانی که با یک سفر حج و دل‌دادن به عظمت خانه‌ی خدا و معنویت نهفته در سرزمین وحی و ارتباط برقرارکردن با روح تعالیم انسان‌ساز حج، تحولی عمیق را در زندگی خود حاصل کرده و مسیر زندگی خویش را به سمت سعادت و بندگی مؤمنانه‌ی خدا و خدمت خالصانه نسبت به خلق تغییر داده‌اند.

 

لذا در دین اسلام هر عبادتی، چه فرض و واجب چه نفل و مستحب، جایگاه خودش را دارد و با انجام یکی، آن دیگری معطل نمی‌شود یا نیازی به ادغام هر دو در یک وقت نیست. برعکس، کسانی توفیق انجام عبادات متعدد را دارند که همیشه در اندیشه‌ی انجام آن‌ها هستند و از هر فرصتی برای رساندن خیر به خود و هم‌نوعان‌شان استفاده می‌کنند.