خبر

فتح کابل و چند دست‌آورد تاریخی 

مجاهدین امارت اسلامی با فتح کابل به چند دست‌آورد تاریخی رسیدند؛ نخست آنکه اشغالگران را از نظر فیزیکی بیرون راندند و عملا دست آنها را کوتاه ساختند، کاری که به نظر بسیاری از مردم دنیا مخصوصا کسانی که مزدور آمریکا بودند غیرممکن و چه‌بسا محال پنداشته می‌شد و آنان فکر می‌کردند که تا ابد بر کُرد مردم سوار خواهند بود و کسی نمی‌تواند آنان را از جای به اصطلاح محکمشان تکان دهد.

تا سه سال قبل در خیال کسی نمی‌آمد که مجاهدان امارت اسلامی افغانستان را فتح خواهند نمود و آمریکای ابرقدرت و مغرور را از کشور بیرون خواهند نمود، اما دقیقا سه سال پیش، در چنین روزی، کابل پایتخت افغانستان بدست مجاهدین امارت اسلامی فتح و افغانستان وارد صفحهٔ جدیدی شد و عملا اشغال‌گری اشغالگران به پایان رسید و کشور از قدم‌های پر نحس اشغالگران پاکسازی گردید.

 

مجاهدین امارت اسلامی با فتح کابل به چند دست‌آورد تاریخی رسیدند؛ نخست آنکه اشغالگران را از نظر فیزیکی بیرون راندند و عملا دست آنها را کوتاه ساختند، کاری که به نظر بسیاری از مردم دنیا مخصوصا کسانی که مزدور آمریکا بودند غیرممکن و چه‌بسا محال پنداشته می‌شد و آنان فکر می‌کردند که تا ابد بر کُرد مردم سوار خواهند بود و کسی نمی‌تواند آنان را از جای به اصطلاح محکمشان تکان دهد.

 

دوم اینکه برنامه‌های آنها را که سال‌ها برای عملی کردن آنها هزینه کرده بودند از بین بردند. همه می‌دانیم که اشغالگران و استعمارگران همواره بعد از شکست و خروج از کشور اشغال شده سعی می‌کردند حضور خود را به اشکال دیگر مثل استفاده از پیمان‌های امنیتی، فعال کردن گروه‌های نیابتی، اختلاف‌های لاینحل و غیره، حفظ می‌کردند و بعد از خود اثرات شوم خود را بجای می‌گذاشتند، چنانکه آثار بریتانیای استعمارگر را هنوز که هنوز است در کشورهای مستعمره‌اش می‌توان دید، اما با توفیق خدا و تلاش‌های مجاهدین جان‌برکف امارت اسلامی آثار بجامانده از آنها از کشور پاک گردید.

 

اهمیت این شکست آنجا بیشتر می‌شود که بدانیم آمریکا در این بیست یا سی سال مشغول کار در افغانستان نبوده است؛ برنامه‌های آمریکا برای حضور در افغانستان حداقل بعد از جنگ جهانی دوم شروع شده بود و آمریکای‌ها بیش از هفتاد سال است که برای حضور و اشغال افغانستان برنامه‌ریزی کرده بودند، حامد کرزای، اشرف غنی، زلمی خلیل‌زاد و غیره از دست‌آورده‌های برنامه‌های آمریکا برای افغانستان بودند.

 

شاید باورش سخت باشد اما این حقیقت است که اشغالگران و استعمارگران برای اجرای برنامه‌هایشان سال‌ها صبر می‌کنند و روی افراد مشخص و غیر مشخص کار می‌کنند. اشرف غنی و خلیل‌زاد از همان افرادی هستند که از بچگی در مدارس آمریکایی‌ها تربیت شدند و احمقانه است فکر کنیم این چند نفر اتفاقی به قدرت رسیدند و اتفاقی پلان‌های آمریکا را یکی پس از دیگری پیش بردند. حالا با توجه به فتح کابل در چنین روزی امارت اسلامی یک شاهکار انجام داد و برنامه‌های یک قرن آمریکا را به باد فنا داد.

 

یادمان نمی‌رود که آمریکایی‌ها هنگام خروج خفت‌بار خود بسیار سرخ و سفید می‌شدند و خشم و غیظ کاملا آنها را احاطه کرده بود و هر وسایل و تجهیزات که باقیمانده بود را از شدت عصبانیت از بین می‌بردند، این عصبانیت‌ها ریشه در تاریخ دارد و بسیار ساده‌لوحانه است که فکر کنیم که عصبانیت آنها بخاطر چند تکه آهن یا تجهیزات نظامی بود،آنها هیچگاه این شکست استراتژیک را فراموش نخواهند کرد.

 

سوم ضمن استقلال ارضی زمینه استقلال سیاسی و اقتصادی کشور را علی‌رغم مشکلات فراهم نمودند، همه می‌دانیم که افغانستان در طول نیم‌قرن گذشته هیچگاه استقلال سیاسی ارضی و سیاسی و اقتصادی را با هم تجربه نکرده بود، این نخستین باری است که کشور با همچنین وضعیت خوبی روبروست و می‌تواند در سیاست و اقتصاد خود تصمیم بگیرد.

 

آمریکای‌ها و متحدانش از همان روز اول تحریم‌های اقتصادی و سیاسی را بر حکومت و مردم افغانستان وضع نمودند تا هم سیاست و اقتصاد کشور را به چالش بکشند و مردم را از زندگی در افغانستان ناامید سازند که به لطف خدا و همت مسئولان خدمت‌گذار این تیر سهمگینشان هم به سنگ خورده است.

 

چهارم قدرت آمریکا و ائتلافش را به چالش کشید و برای دنیا ثابت ساخت که جهاد یگانه راه برای درهم‌شکستن ابرقدرت‌ها است و با صبر و شکیبایی و تلاش و اتحاد می‌شود به استقلال رسید و لازم نیست که به دشمن در برابر استقلال باج داد، از این رو، بسیاری از ملت‌ها بعد از فتح کابل به این نتیجه رسیدند که می‌شود آمریکا و مزدوران داخلی‌اش را شکست داد، آمریکا دیگر قدرت یکِ جهان نیست و امارت اسلامی با جهاد و فداکاری راه شکست آمریکا را به مردم دنیا نشان داد.

 

پنجم: ثابت شد که می‌شود بدون حمایت سران کفر اقتصاد خود را ساخت و زمینه کار را برای مردم خود ایجاد نمود. در فکر مردم دنیا جا افتاده است که بدون حمایت کشورهای بلوک غرب و مشخصا آمریکا نمی‌شود زندگی کرد اما امارت اسلامی در این سه سال نشان داد که این مفکوره اشتباه است آنچه می‌تواند یک کشور را به پیشرفت و توسعه سوق دهد از بین بردن فساد و ظلم در جامعه است کاری که با جهاد به خوبی انجام شد.

 

به گفته خلیفه سراج‌الدین حقانی وزیر داخله امارت اسلامی که گفته بود ما آمریکا را با شیرینی و حلوا بیرون نکردیم که حالا انتظار داشته باشیم که آنها به ما روی خوش نشان بدهند. این سخن نشان‌دهندهٔ همین امر که آنها یک شکست استراتژیک خورده‌اند و برای ضربه زدن به ما از هیچ فرصتی دریغ نخواهند کرد.