فتح عظیم و آزمون بزرگ!

وحید روستایی زمانیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در سال هشتم هجری مکه مکرمه را فتح نمود عفو عمومی اعلان کرد و همه مردم را با اعلان «اذهبوا فأنتم الطلقاء» بخشید. درین روز تاریخی حسب روایات کتاب‌های سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم سرش را از شدت تواضع پائین انداخته بود. این روز […]

وحید روستایی

زمانیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در سال هشتم هجری مکه مکرمه را فتح نمود عفو عمومی اعلان کرد و همه مردم را با اعلان «اذهبوا فأنتم الطلقاء» بخشید. درین روز تاریخی حسب روایات کتاب‌های سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم سرش را از شدت تواضع پائین انداخته بود. این روز روز افتخار بود و استعلاء و بزرگ جلوه دادن خود در مقابل دشمن سفاک بود؛ ولی رسول الله صلی الله علیه وسلم با این عمل خود به امت تعلیم داد تا در هر موقع و در هر جای متواضع باشند و همه دست آوردها را به الله عزوجل منسوب کنند چون ما بدون کمک و همکاری الهی هیچ کاری را از دست مان ساخته نیست.

نکته ای دیگری که باید به آن متوجه بود این است که فتح مناطق و گشایش شهرها در پهلوی خوشحالی و خورسندی به انسان مسئولیت و مکلفیت را نیز می‌سپارد. اداره مناطق و کنترول شهرها کار آسان و ساده نیست. تنظیم امور مردم و حل و فصل مشکلات شان عرق خستگی را بر جبین جاری می‌سازد.

سال جاری ان‌شاء‌الله سال فتح و پیروزی برای مجاهدین امارت اسلامی می‌باشد؛ هر روز ما شاهد سقوط ولسوالی‌ها، وسعت مناطق مجاهدین و فرار دشمن می‌باشیم. پس از فتح مکه مردم گروه گروه به اسلام داخل شدند. این وضعیت تنها نتیجه مساعی رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابه کرام رضی‌الله‌عنهم نبود؛ و اگر الله عزوجل نمی‌خواست این تحول بزرگ در مکه اتفاق نمی افتاد؛ الله عزوجل  در سورۀ نصر به این نکته لطیف اشاره دارد و می فرماید: «اِذَا جَآءَ نَصْرُ اللّٰهِ وَ الْفَتْحُۙ ۞وَ رَاَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُوْنَ فِیْ دِیْنِ اللّٰهِ اَفْوَاجًاۙ ۞». درینجا الله عزوجل نصرت و پیروزی را به خود نسبت می‌دهد؛ مساعی بندگان بدون نصرت الهی ره به جای نمی‌برد و گره از کاری نمی‌گشاید؛ درین وقت است که مردم گروه گروه به اسلامی می درآیند؛ گروهی از صف طاغوت جدا می‌شوند، گروهی سلاح بر زمین می گذارند، گروه گروه عهد و تعهد همکاری می‌بندند.

این آیت کریمه مسلمان را تنبیه می‌کند که از خود بالیدن و نازیدن و افتخار نمودن و کارها و پیشرفت‌ها را به خود نسبت دادن بپرهیزد؛ و همه را به رب آسمان‌ها موکول نموده برای وی سر کرنش و تواضع فرود بیاورد؛ « فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُﳳ-اِنَّهٗ كَانَ تَوَّابًا۠». عبودیت و بندگی به‌معنای غلامی کامل به رب آسمان‌ها و آزادی کامل از قید و بند خواهشات، افتخارات، قوم، قبیله، زبان، رنگ، وطن و…. می‌باشد. در زمان غلبه بر دشمن باید تسبیح وی را بگوئیم. نه تنها تسبیح؛ یعنی تسبیح به تنهایی کفایت نمی‌کند؛ بایست استغفار نمود.

سنت بندگی همین است؛ پس از هر عبادتی استغفار لازم است. استغفار به خاطر تکمیل نواقص در عبادت قبلی؛ توفیق به عبادت بعدی و قبولیت عبادت به درگاه رب العزت می باشد. سپس الله عزوجل مژده می‌دهد؛ بنده را نا امید نمی‌کند؛ به وی می‌فهماند؛ تنبیه‌اش می‌کند سپس برایش تعلیم می‌دهد و در اخیر مژده می‌دهد که پس ازین همه تلاش و زحمات عبادتت پذیرفته می‌شود چون او ذات توبه‌پذیر و بخشنده است.

این ادبیات پیروزی‌ها است؛ داستان پیروزی‌ها و خوشحالی‌ها برای بندگان صالح در طول تاریخ چنین است؛ یوسف علیه السلام وقتی به وزارت در مصر می رسد، پدرش و برادرانش نزدش می آیند. در سوره یوسف الله عزوجل از آمدن آنها چنین خبر میدهد:«وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا» یعنی یوسف پدر و مادرش را بر تخت نشاند و در برابرش سجده کردند. سپس یوسف علیه السلام نه بالید و همه را به خود نسبت نداد بلکه فرمود: «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ». ‌یوسف علیه السلام رو به الله عزوجل کرد و گفت‌:‌  پروردگارا!  (‌سپاسگزارم  که  بخش  بزرگی‌)  از  حکومت  به  من  داده‌ای  و  مرا  از  تعبیر  خواب‌ها  آگاه  ساخته‌ای‌. ای  آفریدگار آسمانها و زمین‌!  تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی‌. (‌همۀ امور خود  را به تو وا می‌گذارم و خویشتن را در پناه تو می‌دارم‌)‌. مرا مسلمان  بمیران و به صالحان ملحق  گردان.

فتح عظیمی را که امروز ما شاهد هستیم در حقیقت ما را به سوی آزمون و امتحان بزرگ سوق میدهد. آزمون معامله با بندی ها، آزمون انتقام و نحوۀ آن از دشمنان و قومندان ظالم، آزمون ایجاد حکومت سالم، آزمون تعین افراد لایق و شایسته در حکومت، آزمون برخورد با ملت، آزمون خدمت به خلق الله، آزمون آبادی و بازسازی راه ها، نهرها، پل ها، مکاتب، مدارس، پوهنتون ها، شهرها و …، آزمون گذشت و از خود گذری، آزمون مقابله با دشمنان داخلی و خارجی که حل و جواب به هر کدام دشوار و مشکل است.

پیروزی شکوهمندی را که به فضل و نصرت الله عزوجل در مقابل اشغالگران به دست آوردیم نتیجه سعی، تلاش و قربانی های بی دریغ گلگون کفنان بود که در سخت ترین شرایط و در دشوارترین حالات سینه برای مقابله زدند، نهراسیدند، معامله نکردند و برای به اهتزاز در آوردن درفش توحید در خون خود تپیدند. و نیز نتیجه قربانی های بی دریغ آن فدایان سر به کف بود که دنیا را پشت کردند و با شهامت و دلیری یا بر موتر مملو از مواد منفجره نشستند و یا واسکت مملو از باروت را به تن نمودند و برای اعادۀ نظام اسلامی در صف دشمن در آمدند و تکبیر گویان دکمۀ انفجار را فشار دادند؛ این پیروزی ما را به سوی آزمون حراست، پاسداری و فراموش نکردن آرمان های آنها سوق میدهد و نیز ما را وادار می سازد تا خانواده، ایتام و متعلقین آنها را فراموش نکنیم و برای شان نیکی نمائیم.

آری! اکنون بار سنگینی بر شانه های مان گذاشته شده است که حمل آن دشوار است. وقتی به نوار های تصویری جوانان استشهادی می نگرم آنه همگی به بزرگان امارت اسلامی صدا زده میگویند: ای بزرگان! متوجه باشید تا مسیر را کج نکنید؛ معامله ننمائید و تا رسیدن به آرمان پاک و مقدس ثابت قدم و پا برجای ایستاده شوید.

این کلمات کوتاه موی را بر بدن سیخ میکند و انسان را به لرزه می اندازد. این کلمات کسانی است که برای پیروزی اسلام و شکست کفر بر بدن های نازک خود بمب و باروت بستند. آری! آنها چون دیگر انسان ها آرزوها و خواهشاتی داشتند؛ به زن و أولاد علاقه مند بودند، پدر و مادر را دوست داشتند؛ ولی همه فدای اسلام کردند. الله عزوجل ما را توفیق دهد و در امتحانات دنیا و آخرت کامیاب مان سازد. الهم آمین