عبد‌الرشید دوستم و عطا محمد نور؛ رهبران مردمی یا فرومایگان شعاری؟

احمد راشد قطغنی خروج ننگین و مفتضحانه‌ی نیروهای اشغال‌گر خارجی، پیروزی‌های مجاهدین امارت اسلامی در میدان‌های جنگ و دیپلوماسی و پایان حکومت مافیایی، اجیر و فاسد کابل، مایه‌ی نگرانی و دست‌و‌پاچه شدن تعدادی از چهره‌های خبیث‌الاوصاف، منفور و سر‌گروه‌های حلقات جنایت‌پیشه و مافیایی شده است. به تناسب افزایش محبوبیت اجتماعی، استقبال مردمی و فتوحات مجاهدین […]

احمد راشد قطغنی

خروج ننگین و مفتضحانه‌ی نیروهای اشغال‌گر خارجی، پیروزی‌های مجاهدین امارت اسلامی در میدان‌های جنگ و دیپلوماسی و پایان حکومت مافیایی، اجیر و فاسد کابل، مایه‌ی نگرانی و دست‌و‌پاچه شدن تعدادی از چهره‌های خبیث‌الاوصاف، منفور و سر‌گروه‌های حلقات جنایت‌پیشه و مافیایی شده است. به تناسب افزایش محبوبیت اجتماعی، استقبال مردمی و فتوحات مجاهدین امارت اسلامی، نیز شاهد افزایش فضا‌سازی، تبلیغات و نمایش‌های کاذبانه‌ی گروهکِ مست و مدهوش و نفرین شده‌گان هستیم. کارنامه‌ی سیاه این مزدوران بیگانه و ظالمان خانه، در طول بیست سال اخیر، به وضاحت نشان می‌دهد که نه تنها عامل خیر، پیشرفت، اتحاد مردمی و خدمت به مردم و کشور نبوده اند، بلکه با بر‌انگیختن احساسات قومی، سر‌سپردگی به سفارت‌خانه‌های خارجی، اخذ قرار‌داد‌ها، قبضه نمودن گمرکات و بنادر، غارت بیت‌المال، قاچاق مواد مخدر، اختطاف و آدم ربایی؛ به ثروت‌اندوزی‌های هنگفت و بی‌حساب پرداخته و خود را به قارون‌های کشور تبدیل کرده اند. این گروهکِ خود‌شیفته، هنوز خود را در جایگاه رهبران مردمی تصور نموده و هر از گاهی بانگ‌ها و جیغ‌های تهوع‌آور تحت عناوین حمایت مردم، دفاع از خاک و ارزشهای بیست سال اخیر، سر می‌دهند. به نظر می‌رسد که این حلقه‌ی خبیثه و مافیایی تیل و مواد مخدر، در بی‌خبری و بی‌اطلاعی محض نسبت به اوضاع زندگی مردم و جایگاه سقوط کرده‌ی شخصیت‌های زشت و بد‌نام خود، در میان مردم بسر می‌برند. این حلقه‌ی عاری از شرف، عزت و منفور، با راه اندازی و پخش موج از تبلیغات زهر‌آگین در تلاش جذب نیرو، تحریک افکار عامه، به هدف در صحنه ماندن چهره‌های مسخ شده و اعتبار باخته و حفاظت از ثروت‌های باد‌آورده خود دارند. این گروهک دلال ثروت و قدرت، به خوبی می‌دانند که دیگر قادر به کشانیدن مردم، به دنبال خود و برای حفاظت و حراست از ثروت‌های مافیایی و قدرت خانوادگی خود نیستند. ممکن است، با توزیع و تزریق پول، مجموعه‌ی را در دستگاه تبلیغاتی و عده‌ی را در اطراف قصر‌های مجلل و موتر‌های زرهی خود، مسلح و استخدام نمایند. اما من، با استناد بر شرایط زندگی حلقه‌ی فاسد شده، کار‌نامه سیاه دلقک‌های روز‌گار، و همچنان خواسته‌ها، آرزو‌ها و اوضاع و شرایطی زندگی پر از محنت، نا‌داری و نا‌بسامان عامه مردم، با قاطعیت بیان می‌کنم که سر‌دسته‌های مافیایی و قاچاق مواد مخدر، فرصت‌های کسب حمایت و جلب رضایت مردم را از دست داده اند. این‌ها کسانی‌ها هستند که با تحریک احساسات قومی و بازی با کارت قومی، امتیازات، حقوق و سهم هر قوم را برای خود، خانواده و در نهایت تعدادی معدودی از مزدوران، اختصاص داده اند. این عناصر و چهره‌های خیانت‌کار که تا قبل از تجاوز آمریکا، چیزی در چانته و سفره خود نداشتند، امروز‌ه صاحبان خانه‌ها و قصر‌های مجلل در داخل و خارج، صد‌ها جریب زمین، مارکیت‌ها، تانک‌های تیل، قطار‌ موتر‌های زرهی و گران‌قیمت، و شرکت‌های ساختمانی… شده اند. این در حالی است که بسیاری‌ها، در محله، ولسوالی، شهر، ولایت و کشوری که ادعای کاذبانه و عوام‌فریبانه‌ی رهبری دارند، از فرط گرسنگی و نا‌داری جان می‌دهند. شهر و ولایتی که مدعی نمایندگی آن هستند، در بد‌ترین شرایط قرار دارد. از چگونگی اوضاع زندگی مردمان شهر، ولایت و ولسوالی که این گروهکِ بزدل با صدا‌های نفرت‌آمیز شان ادعای رهبری و نمایندگی دارند، می‌گذریم. فقر، محرومیت، فساد، قتل، تجاوز به ناموس دیگران و …  در کوچه و خیابانی محل اقامت و زندگی این بزرگان خود خوانده اوج گرفته است. با کدام آبرو؟ کدام دستاورد؟ کدام خدمت؟ کدام همدلی و همسویی بامردم؟ شعار‌های کاذبانه نمایندگی و دفاع از مردم را می‌زنند؟. مردم پیش روی اینها از فرط نا‌داری و گرسنگی جان می‌دهد و مرتکب ده‌ها عمل مذموم و نا‌شایست می‌شوند، و این رهبران خود‌خوانده، در پایان هر هفته و حد اقل هر ماه، جهت خوش‌گذرانی و عیاشی به کشور‌های خارج می‌روند. این چگونه رهبری و از کدام مودل رهبری خواهد بود؟. با آشنایی نسبی که از تاریخ جهان و اوضاع جهان داریم، این‌گونه رهبری و این نوع نمایندگی را تاریخ در خود ثبت نکرده است. تاریخ بی‌رحمانه در مورد کارنامه‌ها، خیانت‌ها و معاملات ننگین شان داوری خواهد کرد.  این نوشته در پاسخ به حرف‌های کاذبانه و خود‌شیفته‌ی عطا محمد نور و تعدادی از قاچاق‌بران اسلحه و مواد مخدر نگاشته شده است که، این روز‌ها، گاه و نا‌گاه حرف از نمایندگی از مردم و مقاومت برای مردم، می‌زنند. عطا محمد که به دلال معامله قدرت و ثروت شهرت دارد، پس از در‌یافت مقدار پول و وعده و وعیدهای از جانب قاتل فرزندان ملت و حاکم اجیر کابل اشرف‌غنی، طی سخنان در شهر مزار شریف، از ایجاد جبهه‌ی مقاومت و باز‌پس‌گیری پنجاه فیصد مناطق تحت تصرف مجاهدین امارت اسلامی افغانستان، سخن گفت. یقینا در بی‌خبری محض و توهّم ناشی از ثروت‌های باد‌آورده خود نسبت به جایگاه مردمی و اجتماعی اش، قرار‌دارد. چهره‌ی شکست‌خورده و به زمین‌خورده‌ی وی، از جانب ارباب امروزی اش اشرف‌غنی و رقیبان داخلی اش، بر هیچ کسی پوشیده نبوده و نخواهد بود. برایش پیش‌نهاد می‌کنم، برای درک جای‌گاه و محبوبیت مردمی اش، حد اقل به کامنت‌ها و تبصره‌هایی که پای پست‌های فسبوکی اش درج می‌شود، نگاهی بیاندازد. به یقین بیان می‌کنم که نفرین و انزجار جمعی را نسبت به شخصیت فرومایه، حقیر شده و طرد شده اش را درک خواهد کرد. مگر این‌که وجدان‌اش بصورت کامل سیاه شده و چشم‌های حقیقت‌بینش کاملا بینایی اش را از دست داده باشد. این چهره‌ی متوهّم هنوز نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند که مردمان ساکن در کوچه، ناحیه و شهر وی، غرض حل مشکلات حقوقی، قضایی و امنیتی شان، به مجاهدین امارت اسلامی، مراجعه می‌کنند. این چهره‌ی کاذب و شخصیت نفرین شده، نه تنها نماینده‌ی مردم، حامی مردم، همکار و خادم مردم نبوده، بلکه از جمله جنایت‌کاران، فاسدان، معامله‌گران و قارون‌های می‌باشد که تاریخ و مردم، از وی و چهره‌های قاتل، غاصب و مافیایی مثل وی، مانند رشید دوستم، به عنوان فرومایگان زمان، یاد خواهد کرد. سخن اخیر این‌که این سر‌دسته‌های گروه‌های مافیایی و گرو‌گان‌گیر سرنوشت مردم، نه تنها توانایی مقاومت، ایستادگی و ایجاد جبهه و سنگر را در مقابل مجاهدین امارت اسلامی افغانستان ندارند، بلکه به زودی و با حاکمیت نظام اسلامی مورد محاکمه قرار گرفته و پاسخ‌گویی جنایات شان خواهند بود.