طلوع صبح سعادت

سیره‌نگار و اندیشمند معروف جهان اسلام، حضرت علامه ابوالحسن ندوی -رحمه‌الله- در توصیف چهره‌‌ی واقعی جامعهٔ جاهلی می‌نگارد: «در این قرن انسان خالقش را فراموش کرده بود و در نتیجه‌ی آن، از خویش و سرنوشتش نیز غافل شده بود.

قبل از بعثت رسول‌الله -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- جهان را تاریکی محض و سرتاسری فرا گرفته‌ بود. انسانیت رو به انحطاط، تنزل و نابودی رفته بود و ارزش و بهای انسانیت به باد نسیان سپرده شده و گامی بیشر تا پرتگاه هلاکتش نمانده بود، به‌طوری‌که هر اندازه از نور رسالت حضرت عیسی -علیه السلام- فاصله می‌گرفت، بیشتر در امواج انحراف و گمراهی فرو می‌رفت، تا این‌که به نقطه‌ای رسید که در تمام مراحل زندگی خویش، خوی و عادت درندگان به خود گرفته بود.

 

سیره‌نگار و اندیشمند معروف جهان اسلام، حضرت علامه ابوالحسن ندوی -رحمه‌الله- در توصیف چهره‌‌ی واقعی جامعهٔ جاهلی می‌نگارد: «در این قرن انسان خالقش را فراموش کرده بود و در نتیجه‌ی آن، از خویش و سرنوشتش نیز غافل شده بود. قدرت تشخیص خیر ‌و ‌شر را از دست داده بود. مدت‌ها بود که دعوت انبیا -علیهم‌السلام- به فراموشی سپرده شده بود، و چراغ‌هایی را که آنان روشن کرده بودند با وزیدن گردبادهای سنگین خاموش شده بودند، و اگر نوری هم باقی مانده بود، چنان ضعیف‌ و ‌کم‌سو بود که فقط می‌توانست برخی از قلب‌ها را روشن نماید؛ نه خانه‌ها و شهر‌ها را». اما چه خوب گفتند: شب برای همیشه شب باقی نمی‌ماند و روزی خورشید طلوع خواهد کرد.

 

آری دیری نگذشت که در روز دوشنبه، ۱۲ ربیع‌الاول، آفتاب عالم‌تاب بشر طلوع کرد و با درخشش نورش، جهان ظلمانی را به روشنایی محض مبدل ساخت و به قول معروف «ستاره‌ای بدرخشید و نور عالم شد» و با الهام و وحی رب‌العلمین:

 

در شبستان حـرا خلوت گزید

قوم و آئین و حکومت آفرید

 

نبی رحمت و پیام‌آور رأفت، از همان دوران کودکی، نجابت، صلابت، صداقت و امانت‌داری در جبینش هویدا بود، و این نمایان‌گر آن بود که ایشان نه در زمان چندان دور، حامل رسالت و رهبریت تمام جامعهٔ بشریت می‌شود و چنین هم شد.

 

در همان دوران طفولیت و نوجوانی با از دست‌دادن والدین و حامیانش، مصائب و مشکلات سخت و طاقت‌فرسایی به سراغ ایشان آمد. البته به باید داشته باشیم که این امتحانات و آزمایشات از ویژگی‌های انسان‌های بزرگ و برگزیدهٔ خداوند هستند، که خداوند متعال می‌خواهد آن‌ها را برای امر عظیمی چون رسالت و زعامت برگزیند. از این رو خداوند دوستان خود را امتحان می‌کند، همانطور که در کلام خود می‌فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ» همین امتحان و ابتلاست که خالص را از ناخالص، خوب را از بد، جدا می‌سازد. از این جهت خداوند متعال، نه تنها رسول‌الله -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- بلکه بسیاری از انبیا، اولیا و دوستان خود را در تمام ادوار تاریخ آزموده و مورد امتحان قرار داده است.

 

با این‌همه مشکلات و سختی‌ها، خداوند متعال چنان صفات طیبه و طاهره‌ای به ایشان عنایت کرده بود و چنان عشق و محبت ایشان در دل‌های یارانش جا باز کرده بود که حاضر بودند جان خود را برای رسول‌الله -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- فدا نمایند؛ ولی حاضر نبودند اندک‌ترین آسیبی به ایشان برسد. نمونهٔ این عشق و محبت را می‌توان در غزوه‌هایی چون، بدر، احد، حنین، احزاب و… مشاهده کرد، و نمونه‌ای از محبتشان را می‌توان در اصحابی چون ابوبکر، عمر، عثمان، علی، سعد، سعید، طلحه، زبیر و… دید.

 

همین است که اقبال عشق و محبت نسبت به پیامبر -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- را این‌گونه وصف می‌کند:

 

هـرکــه عشق مصطفی سامان اوست

بــحر و بــر در گوشهٔ دامان اوست

زانکه مــلت را حیات از عشق اوست

بــرگ ساز کــاینات از عشـق اوست

روح را جــــز عـشــق او آرام نیست

عشق او روزی است کو را شام نیست

 

خدواند نبیش را به رحمت وصف کرده و در رابطه به او چه زیبا می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ» ای پیامبر! رحمتت مخصوص عمرو و زید نیست؛ بلکه تو رحمت همهٔ جهانیان هستی.

 

آری! نبی مکرم اسلام دل‌سوز همگان بود، رحمتش شامل هر شاه و گدا بود، از صفت مذموم و ناپسند کاملا به دور بود، چنان متواضع بود که خانهٔ خود را خود جارو کرده و گوسفندان را می‌دوشید. از کاخ‌های مجلل به دور و در کلبه‌های غریبانه زندگی می‌کرد.

 

رسول پاک -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- در تمام زمینه‌های زندگی، برای تمام اقشار جامعه، الگو و نمونهٔ جامع و کاملی بوده‌، و تا قیامت الگویِ به‌تمام‌معنا می‌باشد، که هرکس سیرت و سنت ایشان را الگوی زندگی خویش قرار بدهد، رستگار دنیا و آخرت می‌شود.

 

اقبال دراین عصر پر از فتنه و فساد، دردهای درونی و بیرونی امت را بررسی کرده و درک کرده که سبب انحطاط و سراشیبی امت اسلامی جدایی و دوری از دین است، و صحنه را این‌گونه بررسی می‌کند:

 

ای تهی از ذوق و شوق سوز و درد

می‌شناسی عصر ما با ما چه کرد؟

عصر ما ما را ز ما بیگانه کرد

از جمال مصطفی بیگانه کرد

سوز او تا از مان سینه رفت

جوهر آینه از آینه رفت

 

> حساب پنجم:

امروز گرچه از ابو جهل و ابولهب خبری نیست و امت اسلامی از دست شر و فساد آن‌ها راحت گشته؛ اما با این وصف، امت اسلامی را چندین برابر مضطرب و پریشان‌تر از زمان پیامبر می‌بینیم، البته این اضطراب از خود می‌توان علل و اسبابی داشته باشد، و علت‌العلل این نابسامانی‌ها و ذلت امت اسلامی، دوری از قانون قرآن و سیرت و سنت پاک رسول‌الله -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- می‌باشد، و یگانه راه نجات و برون‌رفت امت اسلامی از این بحران و مهلکه، برگشتن به قانون الهی و سنت نبوی می‌باشد و تا ما دامی که امت اسلامی به دین و آئین خود تمسک نجوید، هرگز فلاح و رستگاری را نمی‌بیند.

 

پس بیایید سر در گریبان فرو برده و خود را واکاوی نماییم و ببینیم که چقدر با سنت و سیرت رسول‌الله -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- مطابق هستیم و اگر نیستیم خود را مطابق با آن بسازییم.

 

وصلی الله علی محمد وعلی آله وصحبه اجمعین!