یادداشت

شیفتگان خدمت، نه تشنگان قدرت!

خدمت به آحاد ملت -بدون در نظرگرفتن قوم و نژاد و زبان و...- را افتخار خود دانسته و همواره در تلاش‌اند تا در حد توان خود به مردم نیازمند و غریب کمک و مساعدت نمایند.

پس از پیروزی ملت مجاهد و قهرمان افغانستان در برابر آمریکا، ناتو و هم‌پیمانان آن، نسلی بر اریکهٔ قدرت نشست که اخلاق، رفتار و عمل‌کردشان بسیار متفاوت‌تر از حاکمان و فرمان‌روایان پیشین است.

این نسل، یک نسل خودساخته، تزکیه‌شده، مخلص و خدمت‌گذار به مردم و ملت است که در این دوسال و اندی که از پیروزی‌شان می‌گذرد، نشان داده‌اند که علاقهٔ چندانی به رفاهیات و تصاحب امکانات ملی و دولتی نداشته و با زهد و ساده‌زیستی وصف‌ناپذیری، زندگی نموده و کشور را اداره می‌کنند. آنان نه دنبال ساختن قصر و کاخ‌های سربه‌فلک کشیده‌اند و نه دنبال سفرهای تفریحی به…، و در این مدت کوتاه ثابت کرده‌اند که آبادانی کشور، تأمین امنیت و آرامش شهروندان، اولویت اول آن‌ها بوده، و حفظ و پاس‌داشت از وطن، مسئولیت نخستین آن‌ها است.

خدمت به آحاد ملت -بدون در نظرگرفتن قوم و نژاد و زبان و…- را افتخار خود دانسته و همواره در تلاش‌اند تا در حد توان خود به مردم نیازمند و غریب کمک و مساعدت نمایند. اوج خدمت‌رسانی به مردم را در حادثهٔ زلزلهٔ هرات و برف و باران شدید در مناطق شمالی کشور، شاهد بودیم، هنگامی که مسئولان رده‌پایین و بالای کشور، آستین همت را بالا زده و شبانه‌روز در کنار مردم (آن‌هم در شب‌های سرد زمستان) بودند تا اوضاع را کنترل نموده و بحران را مدیریت کنند.

 

در این حوادث، والیان، معاونین و همکاران آن‌ها، عمل‌کرد بسیار درخشانی از خود نشان دادند که مورد رضایت اکثریت مردم قرار گرفت، گرچه از سوی برخی، مورد انتقاد قرار گرفتند!

 

در سیلاب ویران‌گر اخیر نیز از همان ساعات اولیه شاهد آن بودیم که مسئولین رده‌بالای ولایات آسیب‌دیده در کنار مردم حضور یافته، و شخصاً مدیریت بحران و کنترل اوضاع را به دست گرفته بودند، و بسیاری از آن‌ها تا کمر در گل‌و‌لای فرو رفته و فراتر از توان خود به مردم خدمت کردند.

قطعاً حضور مسئولان و رهبران رده‌بالا در کنار مردم، از یک‌سو موجب دل‌گرمی شدید و تسلی خاطر مردم آسیب‌دیده شد، و از سوی دیگر، خدمت‌رسانی به مردم آسیب‌دیده، رسیدگی به نیازمندان و تقسیم کمک‌های ارسالی بین آسیب‌دیدگان را سهل و آسان‌تر نمود، و زمینهٔ خدمت به مردم را فراهم کرد.

همهٔ این موارد، نشان‌دهندهٔ این هستند که بزرگان‌مان تشنهٔ قدرت نیستند، بلکه همواره در تلاش این هستند که در خدمت مردم خود بوده، و دردی از دردهای‌شان را بکاهند.