نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
مختصری از زندگینامهٔ شیخالاسلام
در جهان هستی همواره با بزرگان و مشاهیر علمای خویش به دو صورت میتوانیم ملاقات نموده و با آنان آشنایی پیدا نماییم:
۱. ملاقات حضوری و حاضرشدن در درگاه ایشان؛
۲. با مطالعهکردن زندگینامه و تفتیش آثار علمیشان.
نوشتن و خواندن زندگینامه و آثار علمی بزرگان دینی، علما و فقهای امت، از اهمیت بس بزرگی برخوردار میباشد، بنابراین ما نیز در این راستا به زندگی شیخالاسلام مولانا جلیلالله -رحمهالله- که صبح امروز دار فانی را وداع گفتند، میپردازیم.
تولد و نسب:
ایشان در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی، در منطقه کارتهٔ درب قندهار ولایت هرات، در خانوادهٔ دیندوست و دینپرور خواجه صدیقی چشم به جهان گشود. وی از نوادگان نخستین خلیفهٔ اسلام، ابوبکر صدیق -رضیاللهعنه- میباشد.
سلسلهنسب ایشان:
خواجه مولانا جلیلالله بن خواجه مولانا ولیالله، معروف به مولانا برخوردار بن خواجه مولانا احمد، معروف به علامه ملاحاجی آخند بن خواجه مولانا محمد بن خواجه مولانا کمالالدین، معروف به پیر نمدپوش بن خواجه مولانا فضلالله، معروف به خواجه غریبان بن خواجه مولانا ابوالحسن بن خواجه مولانا محمد.
سلسلهنسب ایشان با چهارده واسطهٔ دیگر به حضرت ابوبکر صدیق -رضیاللهعنه- میرسد که تمامی ایشان صاحبان علم و عرفان بودند.
ایشان تعلیمات ابتدایی را تا آخر نزد پدر بزرگوار خویش فرا گرفته و سپس جهت فراگیری بیشتر علوم به کشورهای دیگر؛ هند و پاکستان سفرهایی داشتند و علوم مختلف را از اساتید بینظیر زمان خود فرا گرفتند.
اساتید ایشان:
. خواجه مولانا محمدنذیر چکیسری قدس سره؛
. خواجه مولانا خانصاحب مولانای بنو قدس سره؛
. حضرت علامه مولانا خانبهادر مارتونگی قدس سره؛
. خواجه مولانا محمدایوب تیلوسی قدس سره؛
و دورهٔ حدیث و دورهٔ تخصص خویش را نزد دو تن از اساتید برجستهٔ دارالعلوم دیوبند فرا گرفتند که نامهایشان قرار ذیل است:
۱. حضرت مولانا محمدادریس کاندهلوی رحمهالله؛
۲. شیخ المنقول والمعقول علامه رسولخان رحمهالله.
فعالیتهای حضرت شیخالاسلام مولانا جلیلالله رحمهالله:
ایشان پس از اینکه از دوره حدیث و تخصص در علوم مختلف فارغالتحصیل گردید، دوباره به زادگاه خویش، ولایت هرات باستان تشریف آورده و آستین خدمت بر زد تا اینکه مرجعی برای عوام و خواص قرار گرفت.
ایشان در ولایت هرات، در دارالعلوم عالی هرات، در مسجد علامه سعدالدین تفتازانی که دانشمند بزرگ جهان اسلام و صاحب تألیفات عدیدی میباشد و نیز کتاب گرانسنگ «مطول» خود را در همانجا نگاشته است، مشغول خدمت گردیده و با تدریس علوم عقلی و نقلی، صدها تن از دانشمندان را به جامعهٔ اسلامی تقدیم نمود.
اما با اشغال افغانستان از سوی اتحاد جماهیر شوروی، تحت تعقیب حکومت دستنشاندهٔ کمونیستی قرار گرفت، تا اینکه مجبور به ترک وطن گردیده و در سال ۱۳۵۷ ه.ش، عازم هند شد. در آنجا با حضرت مولانا شیخ عبدالله شاه بخاری ملاقات نموده و در مورد فعالیتها و مبارزه در برابر رژیم اشغالگر در افغانستان، گفتوگو و مذاکره نمودند.
پس از آن عازم پاکستان شده و در آنجا با رهبران احزاب جهادی ملاقاتهایی داشتند، تا اینکه بر اساس نبوغ علمی و بصیرت سیاسیای که داشتند، در حرکت انقلاب اسلامی افغانستان، تحت رهبری مولوی محمدنبی محمدی، به حیث معاون عمومی این حرکت تعیین گردید.
حضرت مولانا خواجه جلیلالله رحمهالله، در سال ۱۳۶۰ ه.ق، به کشور همسایه، ایران سفر نموده و در زاهدان مشغول فعالیتهای علمی و جهادی گردید.
بالآخره احساس علمی و جهادی ایشان آرام نشده و در سال ۱۳۶۱ ه.ش، با مشورهٔ ۱۲۰ تن از دانشمندان و علمای متخصص، نهاد و دارالعلومی را به نام «جامعهٔ روحانیت» بنیان گذاشت که هدف اصلی این نهاد مقابله و مبارزه با تهاجم فکری و نظامی شوروی بود، و نیز مهاجرین و مجاهدین زیادی را در آغوش علمی خویش پرورش داد. این نهاد در زمان اشغال آمریکا نیز فعالیتهای خود را ادامه داد تا اینکه آمریکا شکست خورده و فرار را بر قرار ترجیح داد و بلآخره با روی کارآمدن بار دوم امارت اسلامی افغانستان از طرف بزرگان شورا این نهاد منحل اعلام گردید.
خدمات سیاسی
حضرت مولانا خواجه جلیلالله رحمهالله، بعد از پیروزی مجاهدین در عرصهٔ سیاست نیز جایگاه ویژه و بلندی داشته و خدمات شایانی را انجام دادند که مسئولیتهای ایشان به شرح ذیل میباشند:
۱. وزیر وزارت معارف افغانستان؛
۲. لوی څارنوالی (دادستانی کل)؛
۳. سرپرست ریاست محکمه (دیوان عالی کشور).
تألیفات و آثار علمی
ایشان با وجود اینکه در زمان جهاد و بعد از آن، مصروفیتهای زیادی داشت و در چندین مکان به خدمت میپرداخت؛ باز هم قلم را کنار نگذاشته و آثار و تألیفاتی را از خود بهجای گذاشت که جامعهٔ اسلامی شدیداً نیازمند آن است. در ذیل به چند مورد آن اشاره میشود:
۱. تفسیر مشارق؛ به زبان فارسی در ده جلد؛
۲. العرفان فی علوم القرآن؛ در اصول تفسیر؛
۳. رحمه الباری شرح صحیح البخاری؛ در ۳۰ جلد؛
۴. البضاعه المزجاه شرح مشکاه؛ در ده جلد؛
۵. ختامه مسک؛ تحقیقی بر حدیث آخر بخاری؛
۶. انتصار الدین فی أحکام الزنادقه والمرتدین؛
۷. اختلاف المطالع؛
۸. حدود در سنگر جهاد؛
۹. سفرنامهٔ مجاهد؛
۱۰. الرساله الجزیله فی مال المفقود والحلیله.
تدریس:
چنانکه قبلاً بیان کردیم که حضرت خواجه مولانا جلیلالله رحمهالله، در دارالعلوم عالی هرات، مصروف تدریس گردیده و به خدمت پرداخت، لازم به ذکر است که ایشان در این دارالعلوم چندین دهه مصروف تقدیمنمودن دانشمندان به جامعهٔ اسلامی بوده و هر سال بیش از دوصد تن از محضرشان فارغالتحصیل میگردیدند.
ویژگیهای اخلاقی:
حضرت مولانا خواجه جلیلالله رحمهالله، در حقیقت مصداق این آیه: «أشداء علی الکفار رحماء بینهم» قرار گرفته بود؛ چون در برابر دشمنان خدا، ملت و سرزمین اسلامی افغانستان، چنان سختگیر و فطرتاً در سرشت ایشان سختمزاجی نهادینه شده بود که تا اخرین لحظات به مبارزه میپرداختند؛ اما در مقابل، با مسلمانان و اهل علم و عرفان طبیعتاً نرممزاجی داشتند؛ این ویژگی ایشان سبب شده بود تا عموم مردم بهسوی وی جلب شده و مرجع عام و خاص قرار گیرد و نیز رعب و هیبت ایشان در دل دشمنان و اهل باطل چنان جایگزین شده بود که هیچکس نمیتوانست جواب رد بدهد.
وفات:
چنانکه رسولالله -صلیاللهعلیهوسلم- میفرماید که هر چیز را خاتمهای میباشد؛ حضرت مولانا جلیلالله رحمهالله نیز بعد از یک عمر تلاش فراوان و تقدیمکردن خدمات شایانی برای امت اسلامی و ملت رنجدیدهٔ افغانستان، بالآخره در تاریخ ۷ رجب ۱۴۴۶ ه.ق، مصادف با ۱۹ جدی ۱۴۰۳ ه.ش، دار فانی را وداع گفته و راهی آخرت شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد!
إنا لله وإنا إلیه راجعون
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.