نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بیشتر اختلافات و درگیریهای داخلی قدیمی افغانستان ممکن است دلایل زیادی داشته باشد؛ اما دخالتهای بیمورد کشورهای همسایه، حفظ منافع نامشروع، نگرانیهای سیاسی بیجا در مورد آینده، ایجاد و حمایت از گروهها و افراد به نام قومیت، مذهب و منطقه برای شروع نمودن یک جنگ نیابتی و حاکم بودن خودشان بر وضعیت را میتوان به عنوان یکی از دلایل اصلی این معضل نام برد. شکی وجود ندارد که باز هم انگشت اتهام و سرزنش در این بازی هنوز هم به سوی افغانها گرفته میشود زیرا ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: “مال خود را محکم بگیر همسایه خود را دزد مگیر”.
این وضعیت وجود ما را نیز به عنوان یک ملت واحد و جغرافیای واحد زیر سوال برده بود که چگونه یک ملت چند هزار ساله میتواند به حوزه نفوذ کشورهای همسایه بیتاریخ، ضعیف و بینفوذ تبدیل شود؟ آن ام حوزهای که در گذشته تا اصفهان و دهلی حکومت کرده بود.
متأسفانه زمانی که دولتهای قبلی به اینجا میآمدند، حاکمان همواره سعی میکردند قدرت خود را یا با اتکا به یک قوت قوی و بینالمللی نگهدارند و خود را تابع آنها سازد و یا با همسایهای خود، متفاوت از دیگران، ارتباطات غیرمتوازن برقرار نماید که نتایج منفی آن به همهگان هویدا میباشد. این بحران آنقدر عمیق بود که در سالهای آخر جمهوری به دلیل حمایت مستقیم و غیرمستقیم اشغالگران، صحبت از تجزیه افغانستان با شعار بدبوی فدرالیسم در اینجا و آنجا مطرح میشد، هویت افغانی زیر سوال رفته بود و سخن تا تقسیم سیاسی رسیده بود، اما با آمدن امارت اسلامی، امیدهای فئودالیسم و فدرالیسم بر باد رفت و سرزمین افعان را از شرق تا غرب متحد ساخته و رویای تشکیل ملت واحد را به واقعیت تبدیل نمود، به طوری که امروز حتی یک شهروند در این مورد نیازی به تفکر نمیبیند و روز به روز به دولت فعلی اعتماد میکند.
این اولین بار در تاریخ معاصر افغانستان خواهد بود که با آمدن امارت اسلامی، یک توازن سیاسی اقتصادیمحور بین همسایگان ما ایجاد شده است، راه برای روابط حسنه همه کشورهای همسایه با یکدیگر باز شده است و تشویق داده شدهاند تا روابط خود را با افغانستان از حیث تعامل و رقابت مثبت بازتعریف کنند و علیرغم تهدیدهای آمریکا به تعامل مثبت با دولت نماینده مردم بپردازند. این موازنه روابط خارجی افغانستان با کشورهای همسایه واقعاً منحصر به فرد است، زیرا امارت اسلامی بر این قول خود استوار است که در امور داخلی هیچ کس مداخله نخواهد کرد و به هیچ کس دیگری اجازه دخالت در امور داخلی افغانستان را نخواهد داد.
علاوه بر این، وعده معاهده دوحه نیز به خوبی عملی شده است که افغانستان برای هیچ کشوری خطری نخواهد بود و هیچ کس نمیتواند از این سرزمین علیه دیگران استفاده کند اما یک فرد در حملاتی که توسط داعش و سایر خوارج انجام شده است، شهروند افغانستان نبوده است، همه مهاجمان حمله اخیر در مسکو تاجیک بودند.
از آنجائیکه افغانستان تقریباً در تمام کشورهای همسایه در سطح سفارتخانهها حضور فعال و رسمی دارد به این معناست که افغانستان همواره متعهد به تعامل مثبت با کشورهای همسایه و منطقه بوده و هست. پس از سه سال کشورهای همسایه به ویژه ایران و پاکستان متوجه شدند که دولت کنونی، نماینده تامالاختیار و دولت شایسته افغانستان و مردم آن است؛ از یکسو بر صد درصد خاک سرزمین حاکمیت دارد و از سوی دیگر علیرغم تحریمهای جهانی، پروژههای بزرگ اداری و انکشافی را با تکیه بر مالیات و عواید داخلی به سطحی راه انداخته است که حتی در زمان جمهوریت، در طول پروژههای چند میلیارد دالری نیز اجرا نمیشد. اکنون باید کشورهای همسایه و منطقه علاوه بر استفاده از تاریخ روابط مثبت، این نکته را درک نمایند که ملت افغانستان هرگز روز بد همسایهگان خود را نمیخواهد بلکه یک ملت قدرشناس و نیکوکار است.
علیرغم اینکه ایران و پاکستان در دو سال اخیر بسیاری از پناهجویان افغان حتی دارای مدارک قانونی را به زور از کشور خود اخراج کردند اما در سایه سیاست خارجی صحیح امارت اسلامی، چنین اتفاقی رخ نداد که این رویداد بر روابط کشورهای مذکور تأثیر منفی داشته باشد بلکه به جای رفتار عاطفی، مدیریت خوب و اسکان خانوادههایی که به کشور بازگشتهاند این پیام را به وجود میآورد که دولت فعلی میتواند به خوبی مهاجران خود را مدیریت و رسیدگی کند و بازگشت شان را به سود افغانستان میداند.
اکنون در پرتو سیاست اقتصاد محور و مناسبات امارت اسلامی، همسایهگان باید اشتباهات گذشته خود را جبران کنند و از بهترین فرصتها برای سرمایهگذاری در کشور ما از طریق روابط تجاری با دولت مسئول افغانستان استفاده کنند زیرا افغانستان از یکسو بازار باز برای محصولات آنها میباشد و از سوی دیگر میتوانند کالاهای مورد نیاز خود را با کیفیت بالاتر و قیمت پایینتر از هر کشور دیگری پیدا کنند.
از نظر اقتصادی نیز تکمیل دهلیز اقتصادی (واخان) با چین به حاکمان کراچی و چابهار این پیام را میدهد که اکنون افغانستان از نظر اقتصادی تنها به یک کشور متکی نیست، بلکه از راههای دیگر نیز میتواند با کشورهای همسایه و آسیای مرکزی تجارت داشته باشد. کار ساخت و ساز سریع و امنیت کامل در شاهراههای کشور فرصت دیگری برای توسعه تجارت و ثبات اقتصادی است. از آنجائیکه تمام نگرانیهای غیرضروری کشورهای همسایه برطرف شده و با توجه به قدرت نظامی و حاکمیت امارت اسلامی، هیچ گروه یا حزب نیابتی نمیتواند در افغانستان قیام کند؛ امکان ندارد که همسایهگان دور و نزدیک در قلمرو افغانستان به یکدیگر آسیب برسانند اما میتوانند با حفظ منافع اقتصادی مشروع به یکدیگر نزدیکتر شوند که نمونههای آن را عملاً مشاهده میکنیم و با یک چشمانداز روشن آینده مرفه افغانستان ثابت میشود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.