نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در تاریخ معاصر، همواره جهان غرب پیش از هر اقدام مهم، با استفاده از رسانههای ارتباط جمعی و برنامههای خبری و تحلیلی، برای قانعسازی افکار عمومی و جلب حمایت سازمانهای بینالمللی و تودههای مردم، زمینهسازی میکند.
نمونه بارز آن پس از حادثه ۱۱ سپتامبر بود؛ زمانی که رسانههای مشهور و تأثیرگذار جهانی به صورت هماهنگ در مورد خطر بالقوه تروریسم و ضرورت مبارزه با آن، شبانهروزی برنامههای مختلف خبری و تحلیلی تولید و نشر کردند. این تبلیغات هماهنگ سبب شد که کشورهای مختلف، سازمانها و نهادها، خواسته یا ناخواسته، به حمایت از آمریکا برخیزند و از حمله آن به افغانستان استقبال کنند. حتی افکار عمومی مردم عادی و مسلمانان نیز تحت تأثیر این تبلیغات مسموم شده و از حملات آمریکا به افغانستان خوشحال بودند.
در حمله به عراق نیز بار دیگر از قدرت رسانهها برای حمایت از این تجاوز استفاده شد. رسانهها افکار عمومی را به گونهای مدیریت کردند که این لشکرکشی، همراه با سکوت یا حمایت جامعه جهانی، صورت گرفت. در این حمله، جنایات جنگی فراوانی رخ داد؛ اما کمتر کسی آن را محکوم کرد.
یک سال پیش، پس از حمله حماس به مرزهای اسرائیل و وقوع معرکهٔ طوفانالأقصی، رسانههای جهانی بار دیگر در اختیار لابیگری صهیونیستها قرار گرفتند. آنها با استفاده از اخبار جعلی و تصاویر ساختگی، چهرهای مظلوم از اسرائیل و چهرهای خشن از مسلمانان به جهان نشان دادند. این تبلیغات باعث شد که بسیاری از مردم جهان، حتی تعدادی از مسلمانان، به حمایت از اسرائیل برخیزند و کشتار فلسطینیان را توجیه کنند.
با دقت در این حوادث –از حمله به افغانستان به بهانه ۱۱ سپتامبر، لشکرکشی به عراق به بهانه سلاحهای کشتار جمعی و حمله به فلسطین به بهانه حادثه ۷ اکتبر– میتوانیم بفهمیم که چگونه رسانهها بهعنوان ابزاری برای فریب افکار عمومی و زمینهسازی برای تجاوز به کشورهای اسلامی استفاده شدهاند. غرب همیشه از ابزارهای رسانهای و فضای مجازی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده و مردم به دلیل نداشتن سواد رسانهای، توان تشخیص اخبار دروغین و تصاویر ساختگی را ندارند و گاهی در برابر حقیقت ایستادگی کرده و از باطل حمایت میکنند.
در شرایط کنونی، افغانستان به شدت به سواد رسانهای نیاز دارد. مردم باید توانایی تشخیص اخبار دروغین و شایعهپراکنیهای رسانههای دشمن را داشته باشند تا تحت تأثیر آنها قرار نگیرند.
پس از پیروزی مجاهدین و رویکارآمدن امارت اسلامی، پیشرفتهای چشمگیری در کشور دیده میشود؛ از جمله در زمینههای سدسازی، استخراج نفت و گاز، خودکفایی در تولید آهن و فولاد و ثبات اقتصادی؛ اما دشمن باز هم به جنگ رسانهای روی آورده است و رسانههای وابسته به آنها، این دستآوردها را با سیاهنمایی، کوچک و ناچیز نشان میدهند. در مقابل، کمبودهای جزئی را بزرگ جلوه میدهند و علیه امارت اسلامی تبلیغات میکنند.
مردم افغانستان باید آنقدر سواد رسانهای داشته باشند که بتوانند میان حق و باطل، واقعیت و شایعه، تفاوت قایل شوند و تحت تأثیر جنگ روانی دشمن قرار نگیرند. آنها باید با تحلیل درست اوضاع، اخبار واقعی را پذیرفته و اخبار دروغین را نادیده بگیرند و با آگاهی و تحلیل صحیح، برای آینده تصمیمگیری کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.