سلسله هم‌رکاب سپاهیان راه جهاد/ بخش پانزدهم

آن شب را که مجاهدین ولسوالی مرغاب در خانهٔ ما سپری نمودند یک شب به یادماندنی و پُر از خاطره بود. تک‌تک مجاهدین بی‌قرار بودند تا هر چه زودتر به میدان جهاد رسیده و در مقابله با دشمن سهیم شوند

برج جوزای ۱۳۹۴ ه‍.ش، بود که مجاهدین امارت اسلامی افغانستان تصمیم گرفتند تا بر ولسوالی چهارسدهٔ ولایت غور عملیات انجام دهند و گلیم اجیران حکومت را از آن ولسوالی برچینند. مجاهدین ولسوالی مرغاب به خاطر مشارکت در عملیات اول به منطقهٔ غلمین آمدند و بعد از یک شب اقامت در غلمین دوباره به راه خود ادامه دادند و از مسیر «بندخفک» رهسپار ولسوالی چهارسده شدند.

 

آن شب را که مجاهدین ولسوالی مرغاب در خانهٔ ما سپری نمودند یک شب به یادماندنی و پُر از خاطره بود. تک‌تک مجاهدین بی‌قرار بودند تا هر چه زودتر به میدان جهاد رسیده و در مقابله با دشمن سهیم شوند. یکی از دیگری مخلص‌تر، متعهدتر، شجاع‌تر و با دیانت‌تر بودند، و همه به آرزوی شهادت از خانه‌ها بیرون آمده بودند. در مجلس‌شان صحبتی از دنیا نبود، و فقط سخن از جهاد و شهادت بود. از اینکه فردا راهی عملیات می‌شدند، خیلی خوش‌حال بودند، گویا فردای آن شب، عروسی این غازیان است، و در حقیقت هم باید هر مجاهد چنین شادی کند؛ چون لذتی که در جهاد وجود دارد، در هیچ نعمتی از نعمت‌های دنیا و جود ندارد.

 

شب سپری شد و مجاهدین بعد از ادای نماز صبح کم‌کم آمادهٔ سفر می‌شدند و از طریق مخابره مجاهدین غلمین را صدا نمودند. بنابراین تعداد زیادی از مجاهدین غلمین هم حاضر شدند تا با مجاهدین ولسوالی مرغاب یک‌جا شده به ولسوالی چهارسده بروند. هنگام حرکت جهت عملیات، هر مجاهدی از همراهانش معافی می‌طلبید و از دوستان خود می‌خواست تا برایش دعا کنند تا از شهادت محروم نشود. سپس کاروان موترسایکل‌های مجاهدین به سمت ولسوالی چهارسده به راه افتاد و بعد از ساعت‌ها سفر از راه صعب‌العبور بندخفک عازم ولسوالی چهارسده شدند.

 

عملیات مجاهدین امارت اسلامی بر ولسوالی چهارسدهٔ ولایت غور شروع شد و مجاهدین از هر طرف بر مرکز ولسوالی چهارسده (کمرک) حمله نمودند. جنگ شعله‌ور شد و همچنان به طول انجامید، تا اینکه برای غلامان اجیرشدهٔ آمریکا از طرف اربابان‌شان توسط طیاره‌ها نیروی کمکی رسید و اطراف مرکز ولسوالی چهارسده، نیروهای کماندوی دشمن پایین شدند و جنگ مجاهدین با نیروهای کماندوی دشمن آغاز شد، و از آن‌جایی که مجاهدین چندین روز را بدون وقفه جنگیده بودند مهمات‌شان رو به تمام بود و شهید و زخمی نیز شده بودند، و بعد از آن بنابر دستور رهبری عقب‌نشینی نمودند، و بدین ترتیب ولسوالی چهارسده در آن جنگ از سقوط نجات کرد.

 

مجاهد قهرمان، شهید «خداداد عزیزی» که در عملیات مذکور به شدت زخمی گشته بود، به ناچار جهت تدوای به مرکز ولایت غور (فیروزکوه) انتقال داده شد، در حالی که مرکز در تصرف دشمن قرار داشت و به محض اینکه شهید عزیزی را به شفاخانه رساندند، دشمن اطراف آن را محاصره کرد تا مبادا بعد از بهبود، مجاهدین وی را ببرند.

 

سرانجام «عزیزی» در روز دهم جوزای ۱۳۹۴ ه‍.ش، در حالی که در شفاخانه مرکزی ولایت غور تحت تداوی بود، جام شهادت را نوشیده و به‌سوی دیار همیشگی عروج کرد.

 

شهید «خداداد عزیزی» مجاهدی نترس و دارای اخلاق نیکو بود. کارنامهٔ جهادی وی در این چند سطر نمی‌گنجد. از رشادت‌های او کتاب‌ها باید نوشت. «مردان می‌روند و تاریخ‌شان باقی می‌ماند».

 

شهید «عزیزی» مردانه رزمید و بلآخره به شهادت که آرزوی دیرینه‌اش بود، رسید و به‌سوی رفیق اعلی شتافت.

 

إنا لله وإنا إلیه راجعون!

 

روحش شاد و راهش پررهرو باد!

 

ادامه دارد…