سلسله هم‌رکاب سپاهیان راه جهاد/ بخش بیست‌وسوم

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

به مقصد منطقهٔ «هفت‌گله» از «کبگان بالا» به راه افتادیم تا اینکه بر فراز بندِ «پوت» بالا شدیم، و از آن‌جایی که در آن مکان، گوشی‌ها آنتن می‌دادند، برخی از مجاهدین برای لحظاتی مصروف تماس شدند و برخی دیگر نیز با تفنگ‌های‌شان مشغول نشانه‌زنی -هدف‌گیری- شدند، و پس از آن با موترسایکل‌های خود به راه افتادیم و از راه‌های پرپیچ‌وخم و کوه‌های سربه‌فلک‌کشیده پایین رفته وارد درّهٔ «هفت‌گله» شدیم و از آن‌جایی که هدف‌مان از سفر، دیدار با مجاهدان و همسنگران‌مان بود که به تازگی خانه، زندگی و شهر خود را ترک کرده و به دره‌های بیابان «هفت‌گله» مهاجر شده بودند، نخست به قریهٔ «رضوان» رفتیم، تا از یک طرف و به نوبت از همهٔ مجاهدین دیدار نماییم.

 

چنان‌که در بخش‌های قبلی نیز گفته شد، گروه بزرگی از علمای ولسوالی پشتون‌زرغون ولایت هرات با تعداد زیادی از شاگردان‌شان، که در رأس همه مولوی فضل‌احمد خاموش قرار داشت، مدرسه، زندگی و شهر خود را به مقصد جهاد و مبارزه علیه اشغال‌گران ترک گفته و هم‌رکاب مجاهدین گشتند.

 

ایشان بعد از قدعلم‌کردن در مقابل اشغال‌گران به منطقهٔ «هفت‌گله» مهاجرت نمودند و در آن زمان ما در ولسوالی پشتون‌زرغون ولایت هرات، به فرماندهی شهید ملا حسن مسعود جهاد می‌کردیم.

 

در نزدیکی مسجد قریهٔ رضوان موترسایکل‌های خود را متوقف نمودیم و بلافاصله مردم قریه و مجاهدینی که در آن قریه بودند، به استقبال و خوش‌آمدگویی ما آمدند. خوش‌حالی از برق چهره‌های‌شان هویدا بود. از آن‌جایی که در بیشتر جاها، مساجد مراکز مجاهدین بودند، این‌جا نیز، مرکز مجاهدین، مسجد بود.

 

بعد از احوال‌پرسی و… وارد مسجد و اتاق‌های مجاهدین شدیم و سرگرم صحبت‌ها و قصه‌های جهادی شدیم. در مجلس مذکور و همانند آن، سخن از جهاد و شهادت بود، فضای اخوت و محبت حاکم بود و حرفی از غیبت، حسادت و تعصب به میان نمی‌آمد.

 

به استثنای مولانا فضل‌احمد خاموش و حاجی مولوی عبدالله‌خیل، دیگر مجاهدین در قرارگاه‌شان حضور داشتند؛ لذا با آن‌ها دیدار نموده و مجلس کردیم.

 

مولانا خاموش و حاجی عبدالله‌خیل برای خرید سلاح و مهمات، عازم ولسوالی تولک ولایت غور شده بودند، زیرا آن‌ها به تازگی به صفوف جهاد پیوسته بودند و از لحاظ سلاح و مهمات، تکمیل نبودند. آن‌ها در تلاش بودند تا مجاهدین همراه خود را، قبل از رسیدن بهار و شدت‌گرفتن عملیات‌های مجاهدین علیه اشغال‌گران، مجهز سازند.

 

ادامه دارد…