نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سکوت شکست، مجاهدین امارت اسلامی افغانستان با عزم، اراده و ایمان مصمم بر آن شدند که عملیات را علیه نیروهای متجاوز آمریکایی در سرتاسر کشور آغاز نمایند، و چنین هم کردند. بر پایگاهها و کاروانهای دشمن حملات شروع شد و مجاهدین در کنار جهاد نظامی خویش، مردم افغانستان را بهسوی این قیام مقدس ترغیب مینمودند، […]
سکوت شکست، مجاهدین امارت اسلامی افغانستان با عزم، اراده و ایمان مصمم بر آن شدند که عملیات را علیه نیروهای متجاوز آمریکایی در سرتاسر کشور آغاز نمایند، و چنین هم کردند. بر پایگاهها و کاروانهای دشمن حملات شروع شد و مجاهدین در کنار جهاد نظامی خویش، مردم افغانستان را بهسوی این قیام مقدس ترغیب مینمودند، تا در جهت حمایت از مجاهدین و نابودی و شکست متجاوزین، مردمان متدین و مجاهدپرور افغانستان سهیم باشند و از اجر دنیوی و اخروی بهرمند گردند.
مجاهدین امارت اسلامی افغانستان بدون در نظرداشت قلّت و کثرت نیرو، نبود امکانات و تجهیزات و حمایتهای مادی دیگر، قدم به عرصۀ جهاد گذاشتند و با نیروی ایمان و اخلاص علیه تجاوز ناتو و ۴۸ کشور همپیمانش قد علم نمودند و سنگر گرفتند، و در اکثر ولایتهای افغانستان حملات مجاهدین شروع شد. ولایت غور از جملهٔ ولایتهایی بود که مجاهدین آن در سال ۱۳۸۳ ه.ش، به فعالیتهای جهادی رویآوردند و در همین سال بود که از سوی مجاهدین، حملاتی بر پایگاههای دشمن صورت گرفت.
شهید قاری «احمدشاه مخلص» یکی از چهرههای مشهور جهادی ولایت غور و از جملهٔ شخصیتهای پیشتاز صف مقدس امارت اسلامی محسوب میشد، که در ساحهٔ مرکز این ولایت جهاد را علیه اشغالگران و مزدوران داخلی آنها شروع کرد.
یکی از فعالیتهایی که شهید مخلص و مجاهدین همراهش در سالهای اوایل اشغال بر پایگاه متجاوزین انجام دادند، این بود که شبهنگام شهید مخلص همراه با مجاهدین دو میزایل را بردند و پایگاه متجاوزین را در میدان هوایی ولایت غور هدف قرار دادند. اگرچه آن دو میزایل به دشمن خسارات مادی و ظاهری نرساند؛ ولی در حقیقت چنان رعب و وحشتی در قلب دشمنان بزدل انداخته بود که جرأت گشت در مناطق را از آنها گرفته بود.
مدتی از حمله بر پایگاه متجاوزین گذشت و کمکم آوازهاش خاموش میشد و دشمن هم با وجود تحقیقات، به هیچ نتیجهای نرسید و ندانست که آن حمله توسط چه کس و گروهی صورت گرفت. شهید مخلص، با پلان دیگری خواست پایگاه متجاوزین را با راکت هدف قرار دهد. وی به بهانۀ خرید خانهای که در نزدیکی پایگاه آنها قرار داشت، به آنجا رفت و آن سرای و اطرافش را با دقت نگاه کرد و راههای حمله بر پایگاه را مشخص و معین کرد.
سپس نزد مجاهدین رفت و ترتیب حمله را آماده ساخت و شبهنگام به همراه مجاهدین، خود را به نزدیکی پایگاه رساند و پیرهخانۀ قرارگاه را هدف قرار داد و با گفتن «اللهاکبر» ماشه را فشار داد؛ ولی به دلیل خراببودن سوزنک راکت، به مشکل مواجه شد و با وجود اینکه چندمرتبه امتحان کرد نتیجه نداد؛ بنابراین از روی ناچاری، شهید مخلص به مجاهدین گفت: «عقبنشینی میکنیم». در همان شب به منطقۀ «غلمین» برگشته و چند روز بعد راکت را به ولسوالی چهارسده بردند و سوزنکش را ترمیم نموده و بازگرداندند.
وقتی که از ترمیم راکت اطمینان حاصل شد، تصمیم گرفتند تا بار دیگر بر پایگاه دشمن حمله کنند، تا اینکه شبهنگام به قصد حمله بر پایگاه به راه افتادند؛ اما متاسفانه دشمن از پلانشان مطلع شده بود و در مسیرشان کمین کرده بود. مجاهدین اینبار فقط توانستند خود را از دامی که دشمن برایشان از قبل گذاشته بود بیرون کنند.
ادامه دارد…
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.