زندگی نامه شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد منصور – رحمه الله –

بازنشر به مناسبت پنجمین سالروز شهادت شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد منصور – تقبله الله – ترتیب : بخش تاریخ کمیسیون فرهنگی امارت اسلامی افغانستان که در عصر کنونی سنگر مستحکم جهاد و مبارزه علیه کفر و استبداد در سطح جهان پنداشته می‌شود، لله الحمد مؤسسان آن به شکل موهوبی از صلاحیت‌ها و مهارت‌های فوق‌العاده‌یی […]

بازنشر به مناسبت پنجمین سالروز شهادت شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد منصور – تقبله الله –

ترتیب : بخش تاریخ کمیسیون فرهنگی

امارت اسلامی افغانستان که در عصر کنونی سنگر مستحکم جهاد و مبارزه علیه کفر و استبداد در سطح جهان پنداشته می‌شود، لله الحمد مؤسسان آن به شکل موهوبی از صلاحیت‌ها و مهارت‌های فوق‌العاده‌یی برخوردار بوده اند.

مؤسس امارت اسلامی مرحوم ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله، مجموعه‌ی زنده‌ای از صلاحیت‌های رهبری بود. او توانست صلاحیت قیادت مسلمانان را در میدان جهاد و مبارزه علیه کفار جهان عملا به برخی از آن مجاهدانی تلقین کند که برای حاکمیت نظام خداوندی با او همراه بودند.

مدرسه‌ی جهادی عمری به سرکردگی او، اشخاص زیادی را تربیه کرد که هر یکی شان توانایی کامل قیادت مسلمان‌ها و رهبری جهاد و مقاومت در حساس ترین شرایط زمان را دارا بودند و هستند.

در نهضت‌های جهادی و فکری، نقش بنیادهای مذهبی بیشتر از شخصیت‌ها محوری بوده و سائر امور بر اساس انگیزه‌های جهادی و فکری تنظیم می‌شود. ارشادات قرآنی، کارنامه‌های پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین؛ رهبرد اساسی رهروان چنین نهضت‌ها می‌باشد.

زعیم شهید امارت اسلامی ملا اختر محمد منصور رحمه‌الله نیز یکی از شخصیت‌های صاحب بصیرت و از شاگردان متین مدرسه عمری بود، که امور قیادت امارت اسلامی را در حیات مرحوم عالیقدر امیرالمؤمنین عملا به پیش می‌برد و پس از اعلان وفات او، از جانب اهل الحل والعقد امارت اسلامی (شخصیت‌های معتبر علمی، جهادی و ملی) به حیث زعیم جدید امارت اسلامی تعین گردید و تا شهادت با کمال دیانت، متانت، تدبیر و دلاوری وظیفه‌ی رهبری این کاروان بزرگ را انجام داد.

در سطور ذیل، مختصرا نگاهی می‌کنیم به زندگی و کارنامه‌های شهید منصور رحمه الله.

ولادت:

شهید ملا اختر محمد منصور – رحمه الله – فرزند الحاج محمد جان در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی – ۱۹۶۸ میلادی – در قریه بند تیمور ولسوالی میوند ولایت قندهار به دنیا آمد.

چون خانواده‌ی شهید منصور – رحمه الله – خانواده متدین و علم‌پرور در سطح منطقه و پدر گرامی‌اش شخصیت علم دوست بود، نخستین انتخاب آن‌ها برای تربیه‌ی سالم شهید منصور آراستن به آموزش‌های دینی بود.

آموزش:

شهید منصور – رحمه الله – در سن ۷ سالگی به رهنمایی پدر گرامی‌اش شامل مکتب ابتدائیه منطقه شد و برای تعلیمات ابتدایی دینی به مسجد قریه می‌رفت. چون از خوردسالی علائم دانش، ذکاوت و بصیرت در چهره وی نمایان بود، او بر علاوه از پدر گرامی‌اش، مورد تربیه و پرورش خاص استادان نیز قرار گرفت.

خانواده‌ی شهید منصور صاحب چون در زمان هجرت در کمپ گردی جنگل (بلوچستان، پاکستان) سکونت داشتند، او چند مدت در همانجا و سپس در منطقه پنجپای به آموزش‌های دینی پرداخت. سپس به شهر کویته رفت و در یک مدرسه دینی در منطقه عبدالله خان کراس به درس‌های دینی دوام داد. ازان پس برای فراگیری علوم دینی به پشاور سفر نمود و دران‌جا در کمپ کچه‌گری و مناطق دیگر به روند آموزشی خود دوام داد. او دوره‌ی خورد را در کمپ جلوزی، پشاور خواند.

زمانی‌که او هنوز مشغول تعلم بود، قدرت افغانستان به دست کمونیست‌ها افتاد و مردم مجاهد کشور در برابر آن‌ها به قیام اسلامی آغاز نمودند.

جهاد و مبارزه سیاسی:

پس از تهاجم شوروی‌های اشغالگر بر افغانستان در سال ۱۹۷۸ میلادی، مردم مجاهد افغانستان بر ضد آن‌ها به مقاومت اسلامی پرداختند.

شهید منصور – رحمه الله – در سال ۱۹۸۵ میلادی، جبهه‌ی قومندان معروف جهادی قندهار شهید قاری عزیزالله را به حیث سنگر جهادی خود انتخاب نمود و فعالیت‌های جهادی اش را در برابر شوروی‌های اشغالگر و کمونیست‌های داخلی در منطقه پاشمول ولسوالی پنجوای زیر سرپرستی شخصیت مشهور جهادی الحاج ملا محمد حسن آخند که در زمان حاکمیت امارت اسلامی معاون ریاست الوزراء بود، دوام داد. جبهه‌ی جهادی شهید قاری عزیز الله وابسته به تنظیم حرکت انقلاب اسلامی مرحوم مولوی محمد نبی محمدی بود و پس از شهادت قاری صاحب، به قیادت قومندان ملا حاجی محمد آخند به حزب اسلامی مرحوم مولوی محمد یونس خالص پیوست.

شهید منصور – رحمه الله – آن زمان هژده ساله بود و همچون جوان نیرومند و با شهامت و به حیث مجاهد غیور به هدف دفاع از دین و میهن، راه جهاد و مبارزه در برابر اشغالگران و کمونیستان داخلی را انتخاب نمود. وی در جریان سال تعلیمی درس می‌خواند و در ایام فراغت به جبهات جهادی می‌رفت.

شهید منصور صاحب در عملیات‌های زیادی نظامی علیه اشغالگران شوروی و حامیان داخلی آنان سهم فعال داشت. او یکبار در سال ۱۹۸۷ میلادی در ساحه سنزری ولسوالی ژری ولایت قندهار در جریان عملیات مستقیم بر مرکز استراتژیک شوروی‌ها چنان زخمی شد که بدنش سیزده زخم برداشت، اما خداوند متعال شفا داد. او بار دوم در سال ۱۹۹۷ میلادی در زمان حاکمیت امارت اسلامی در میدان هوایی مزار شریف زخمی شد و دران حالت زخمی به دست مخالفان اسیر گردید.

نقش اساسی شهید منصور صاحب در تحریک اسلامی طالبان:

شهید منصور – رحمه الله – در سال ۱۹۹۲ میلادی با فروپاشی نظام کمونیستی در افغانستان و آغاز جنگ های داخلی، همانند مجاهدین مخلص جبهه خود، سلاح را به زمین گذاشت و در جنگ های نامشروع قدرت خواهی، از هیچ جهتی حمایت نکرد.

شهید منصور صاحب که آن زمان مجاهد مشهور و در میان مجاهدین شهرت نیکی داشت، مانند دیگر شخصیت های جهادی و قوماندانان نظامی منطقه (مرحوم ملا محمد ربانی، شهید حاجی ملا محمد و شهید ملا بورجان) با انتخاب زندگی عادی از هر نوع فعالیت های تنظیمی دست گرفت و به امور علمی و تربیوی مشغول شد.

هرگاه تحریک اسلامی طالبان در سال ۱۴۱۵ هجری قمری – مصادف با ۱۹۹۴ میلادی – از سوی مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد تاسیس شد، شهید منصور صاحب آن زمان در مدرسه امینیه در کمپ مهاجرین جلوزیی، پشاور نزد شیخ الحدیث مولوی شهاب الدین دلاور و استاد نامدار مرحوم مولوی سید قریش بابا درس می خواند. طلبای زیادی حوزه جنوب غرب نیز با او هم درس بودند. هرگاه آن ها از طریق رسانه ها از تاسیس تحریک اسلامی طالبان آگاه شدند بین خود مشوره کردند که باید چند نفر را برای معلوم کردن حقیقت این حرکتِ تازه به قندهار بفرستند. آن ها دو رفیق خود هر یک ملا محمد قاسم آخند و ملا عبدالسلام محبور را به قندهار روان کردند. ایشان با رهبر و بزرگان تحریک اسلامی دیدند و پس از اطمینان و قناعت کامل به رفقای مدرسه خبر آوردند که آن واقعا حرکت طالبان و مجاهدین واقعی است. همان بود که شهید ملا اختر محمد منصور با دیگر رفقای خود به سوی قندهار روان شدند. شبی که آن ها به بولدک رسیدند، طالبان منطقه تخته پل را تصرف کرده بودند و به سوی شهر قندهار پیشروی داشتند.

شهید ملا اختر محمد منصور – رحمه الله – و رفقای همراه او در بولدک در بین خود مشوره نمودند تا یکی را به حیث امیر خود تعیین نمایند. در بین آن ها چهره های زیادی بودند که بعدا خدمات بزرگی را در امارت اسلامی انجام دادند. مثلا ؛ صدر محمد ابراهیم صاحب (مسئول کمیسیون نظامی حوزه غربی) ، والی پیشین ولایت هلمند شهید ملا عبدالمنان آخند، مسئول پیشین میدان هوایی قندهار ملا محمد قاسم آخند، مسئول پیشین میدان هوایی شیندند ملا عبدالسلام محبور، والی پیشین هلمند ملا محمد نعیم آخند، والی پیشین زابل مولوی مطیع الله، شهید مولوی احمد جان و……..، آن ها پس از مشوره شهید ملا اختر محمد منصور را به حیث امیر خود تعیین نمودند و همه به سرکردگی او به تحریک اسلامی طالبان پیوستند و خدمات خود را آغاز نمودند.

شهید منصور رحمه الله در زمان حاکمیت امارت اسلامی وظائف و مسئولیت های ذیل را ایفا نمود:

  • ۱ : پس از فتح شهر قندهار، مسئول میدان هوایی قندهار تعیین گردید.
  • ۲ : پس از فتح ولایت قندهار، مسئولیت نیروهای هوایی و مدافع هوایی قندهار به او سپرده شد.
  • ۳ : پس از فتح کابل، وزیر هوانوردی و سیاحت مقرر شد.
  • ۴ : و همزمان به اساس حکم خاص مرحوم امیرالمؤمنین مسئولیت فرماندهی عمومی مدافع هوایی وزارت دفاع نیز به او سپرده شد.

شهید منصور رحمه الله در زمان پیشبرد وزارت هوانوردی و توریزم فعالیت های زیادی عمرانی و بازسازی انجام داد که بعضی آن را مختصراً یادآور می شویم:

زمانی که شهر کابل در تصرف امارت اسلامی درآمد تاسیسات و ملکیت های وزارت هوانوردی به سبب جنگ های داخلی شدیدا متضرر شده بود. آن زمان امارت اسلامی با مشکلات سخت اقتصادی و محدودیت های جهانی نیز روبرو بود، اما شهید منصور صاحب در همان شرائط نامناسب اقتصادی، نخست میدان هوایی بین المللی کابل و تمام تأسیسات آن را بازسازی نمود و سپس خط بین المللی هوایی آریانا افغان را برای پرواز های داخلی و خارجی به ستندرد جهانی فعال و مجهز ساخت.

به تعقیب آن، میدان های هوایی ولایات قندهار، هرات، ننگرهار، مزارشریف و قندوز را برای هر نوع پروازهای ملکی و نظامی آماده و با وسایل پیشرفته مجهز ساخت. همچنان سهولت پرواز های شبانه روزی را در داخل افغانستان مهیا و بعد از سال ها، دوباره زمینه ادای حج را برای هزاران حجاج افغان از طریق شرکت هوایی آریانا افغان مساعد ساخت.

شهید ملا اختر محمد منصور که در طول حاکمیت امارت اسلامی وزیر هوانوردی بود، برای احیاء و پیشبرد امور وزارت هوانوردی ملکی کشور سعی و تلاش های زیادی نمود.

شهید منصور صاحب بخاطر رهنمایی بهتر هوانوردی ملکی و پروازهای ترانزیتی سایر کشورهای که از فضای افغانستان می گذشتند «دستگاه ویست» را در میدان های بین المللی مهم افغانستان مانند کابل، قندهار، ننگرهار، مزار و هرات نصب نمود که اکنون نیز مردم شاهد آن اند، و در آن زمان ملیون ها دالر از مالیات مرور طیاره های خارجی به بودجه افغانستان می آمد که تا کنون ادامه دارد. بر اساس یک راپور آن وقت وزارت هوانوردی و مدافع هوایی کشور، تقریبا ۴۴ طیاره های ترانسپورتی و هلیکوپتر های جنگی که در دوران جنگ ها متضرر شده بوده و از پرواز باز مانده بودند، در زمان وزارت شهید منصور صاحب دوباره ترمیم و قابل استفاده برای هوانوردی ملکی و نیروهای هوایی گردیدند، که تفصیل مختصر آن قرار ذیل است :

۴۴ طیاره های مختلف النوع که در زمان وزارت منصور صاحب دوباره ترمیم و بازسازی شد عبارت اند از :

  • طیاره های ترانسپورتی: سه N 12 ، چهار N 32 و دو N 26
  • طیاره های جنگی : هشت جیت میگ ۲۱، سه جیت سو – M420، پنج جیت سو – ۲۲
  • هلیکوپتر : شش می ۸، هشت می ۳۵ و پنج ایل ۳۹.

علاوه بر این، دو طیاره مربوط به ترانسپورت ملکی ساخت روسیه نوع ۴۱ و ان ۲۴ و طیاره بوینگ امریکایی شرکت هوایی آریانا افغان نیز در زمان وزارت شهید منصور صاحب در کشورهای خارجی ترمیم و قابل استفاده گردید. همچنان ۵ طیاره ترانسپورتی ساخت روسیه را از بازار آزاد خریداری نموده به خدمات هوایی کشور سپرد.

علاوه برین، افغانستان در آن زمان ده ها طیارات دیگر جنگی، ترانسپورتی و هلیکوپترها نیز داشت که نقش نیروی کامل هوایی را ایفا می کرد و بهترین نمونه فعالیت آن اکمال و کمک هوایی دوامدار نیروهای محاصره شده مجاهدین در قندوز و ساحات دورافتاده و خط های مقدم جبهات، و نیز پروازهای منظم طیاره های مسافربری میان شهرهای بزرگ کشور و خارج از کشور بود. اما تمام این سرمایه ملی ما با اشغال امریکایی و بمباردمان میدان های هوایی کشور از بین رفت.

شهید ملا اختر محمد منصور در زمان حاکمیت امارت اسلامی در نتیجه غدر جنرال مالک در شمال کشور بیش از شش ماه اسیر ماند، اما بعدا به فضل خداوند متعال زمانی رها گردید که با برگشت جنرال دوستم، جنرال مالک از فاریاب فرار کرد و زمینه فرار زندانیان مساعد شد.

مقاومت مسلحانه علیه تهاجم امریکایی:

پس از تهاجم امریکایی ها بر افغانستان به تاریخ ۷ اکتوبر ۲۰۰۱ میلادی، شهید منصور صاحب به جهاد مسلحانه علیه آنان آغاز نمود.

مقاومت شهید منصور صاحب در برابر بمباران امریکایی ها در اطراف میدان هوایی شهر قندهار و درگیری های مستقیم او با مزدوران امریکا که تا مدت زیادی دوام کرد، از مراحل قابل ذکر جهاد و مقاومت او بر ضد امریکا است. قابل یادآوری است که امریکایی ها تهاجم و بمباران خود را از میدان هوایی قندهار آغاز کرده بودند. بار اول دستگاه مدافع هوایی به نام پیچور را در ساحه میدان هوایی قندهار هدف قرار دادند، سپس خانه مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد، رادارِ میدان هوایی و خانه شهید منصور صاحب را در ساحه میدان هوایی و به ویژه اوطاق او را آماج قرار دادند، اما چون دران جا کسی نبود تلفاتی رخ نداد.

سپس مجاهدین به شمول کابل پایتخت کشور از بیشتر ولایت ها عقب نشینی نمودند، اما در ولایت قندهار باز هم مقاومت تا یک ماه جریان داشت. دران اثنا مزدوران امریکا به سرکردگی گل آغا شیرزی از طرف پل ارغسان به گونه پیهم حمله می کردند و طیارات امریکایی نیز بمباران می کردند، اما منصور صاحب و رفقایش تا آخرین لحظات مقاومت کردند و بارها تعرضات دشمن را عقب راندند.

شهید منصور صاحب در اثنای که بمباران شدید امریکایی ها جریان داشت، تا زمانیکه بزرگان امارت اسلامی تصمیم به عقب نشینی از شهر قندهار نگرفتند، همواره در اطراف میدان هوایی حضور داشت و به مقاومت خود در برابر دشمن دوام می داد.

مولوی مطیع الله صاحب می گوید : آن زمان کسی از طرف امریکایی ها و گل آغا شیرزیی به او نامه یی آورد که در آن به منصور صاحب نوشته شده بود : دیگر باید تسلیم شوی، سرت مصئون می گردد، وگرنه تاب زور ما را نداری و شکست می خوری. منصور صاحب به آن نفر گفت که برو به آن ها بگو : همه زور خود را به خرج بدهید و در فکر تسلیمی من نباشید، شما توان خود را صرف کنید و من توان خود را صرف می کنم.

مولوی مطیع الله می گوید که منصور صاحب تا لحظات اخیر، اراده مقاومت در خط دفاعی قندهار را داشت. یکروز یکی از رفقا به او گفت که مهمات و مرمی های ثقیل را از میدان به ساحات ریگ و میوند انتقال بدهیم. منصور صاحب جواب داد ؛ ازان جا پس آورده نمی توانیم، تا زمانیکه هستیم همین جا مصرف می کنیم.

ملا عزیزالرحمان نیز یکی از خاطره های خود را چنین ذکر می کند : در آن زمان دشوار، بیشتر ساحات کشور از کنترول امارت اسلامی برآمده بود و تنها شهر قندهار باقی مانده بود. بمباران ها به شدت جریان داشت. یکروز از پل ترنک تا شهر در داخل موتر با منصور صاحب همراه بودم، او می گفت : اوضاع بسیار دشوار است، اما نباید عزم ما را متزلزل سازد، این تقدیر الهی است که گاهی کسی بادشاه می باشد و گاهی گدا. این همه برای آزمون بنده گان است، ما باید عقیده و عزم خود را از دست ندهیم و متعهد بمانیم.

جهاد بر ضد امریکا دورهء پر از مشکلات و آزمون های بزرگی در زندگی جهادی شهید منصور صاحب بود. مرحوم امیرالمؤمنین علاوه بر عضویت شورای رهبری امارت اسلامی، مسئولیت جهادی ولایت قندهار را نیز به او سپرده بود.

در آن هنگام ولایت قندهار نیز مانند سایر ولایات افغانستان برای جهاد علیه امریکایی ها به یک مسئول ورزیده و ماهر جهادی نیاز داشت، زیرا امریکایی ها همه پلان های جنگی شان را به سطح تمام زون جنوب غرب از همین ولایت علیه مجاهدین طرح می کردند و به سطح زون، بعد از ولایت هلمند بیش ترین امریکایی، کانادایی و دیگر خارجی های اشغالگر در این ولایت مستقر بودند و بعد از بگرام بزرگ ترین پایگاه خود را نیز در میدان هوایی قندهار فعال کرده بودند. اما منصور صاحب با بصیرت جهادی خود چنان برنامه های جهادی را علیه اشغالگران در قندهار طرح نمود که جنرالان و آگاهان نظامی دشمن از مقابله و جلوگیری آن عاجز ماندند.

در سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۸ میلادی دوبار شکستاندن خارق العاده محبس مرکزی ولایت قندهار به دست مجاهدین که در نتیجه آن در مجموع تقریبا یک و نیم هزار مجاهدین از اسارت نجات یافتند، در زمان مسئولیت شهید منصور صاحب انجام یافت. همچنان آغاز قیام جهادی در مناطق نزدیکی شهر قندهار و ولسوالی های جنوبی و شمالی، بیرون ساختن مناطق اطرافی از کنترول دشمن، دوام جنگ های چریکی در شهر قندهار و عملیات های بزرگ استشهادی بر مراکز دشمن کارنامه های دیگر جهادی است که در زمان مسئولیت شهید منصور صاحب در قندهار صورت گرفت.

به حیث نائب امارت اسلامی:

هرگاه در سال ۲۰۰۷ میلادی، معاون پیشین امارت اسلامی شهید الحاج ملا عبید الله آخند از سوی دولت پاکستان اسیر شد، مرحوم عالیقدر امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد منصور صاحب را در پهلوی محترم ملا برادر آخند به حیث معاون دوم امارت اسلامی تعیین نمود و هدایت داد که بنا بر اهمیت خاص ولایت قندهار، مسئولیت آن ولایت را نیز دوام بدهد.

در سال ۲۰۱۰ میلادی، هرگاه الحاج ملا عبید الله آخند در اسارت نیروهای پاکستانی به شهادت رسید و معاون دیگر امارت اسلامی ملا عبد الغنی برادر در شهر کراچی، پاکستان توسط نیروهای مشترک امریکایی و پاکستانی اسیر گردید، امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد شهید منصور صاحب را به صفت معاون و مسئول عمومی همه امور امارت اسلامی تعیین نمود.

آنزمانی بود که ۳۰ هزار نیروهای اضافی امریکایی از سوی اوباما به افغانستان فرستاده شده بود و مقاومت جهادی در کشور با چالش های جدی مواجه بود. زیرا بیش از صد هزار نیروهای اشغالگر خارجی مجهز با پیشرفته ترین اسلحه در پهلوی صدها هزار عساکر داخلی در سراسر کشور مشغول جنگ با مجاهدین بودند.

از یکسو ظاهر شدن امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد برای رهبری مقاومت نظامی، به سبب شرائط دشوار امنیتی نا ممکن به شمار می رفت و از سوی دیگر خلای قیادت نظامی و اداری در جبهه جهادی مشکلی بود که پلهء جنگ را کاملا به نفع دشمن نشان می داد.

علاوه بر فشارهای نظامی، فشارهای سیاسی و تبلیغاتی دشمن نیز تشدید یافته بود و تعداد زیادی از مسئولین جهادی در سنگرهای مقاومت شهید و عده زیادی هم اسیر شده بودند.

در چنین وضعیت حساس، مسئولیت انسجام مجاهدین در مقابل صلیبی های اشغالگر از سوی مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد به دوش شهید منصور صاحب انداخته شد. شهید منصور صاحب به نصرت پروردگار و همکاری شورای رهبری توانست مقاومت را در حساس ترین لحظات آن، طوری رهبری کند که مجاهدین هیچگونه احساس خلای قیادت نکنند.

همان بود که سال ۲۰۱۰ میلادی برای نیروهای صلیبی در افغانستان به اعتراف خود آنان خونین ترین سال تمام شد و مجاهدین توانستند بیشتر از هر زمان دیگر ضربات کاری و مؤثر تری بر پیکر دشمن وارد کنند و به اعتراف دشمن ۷۷۰ تن اشغالگران خارجی را به قتل برسانند. همچنان مجاهدین به قیادت شهید منصور – رحمه الله – توانستند ساحات خیلی وسیعی را از تصرف دشمن خارج و اداره منظم اسلامی را در آنجا به میان بیاورند.

بعد از وفات مرحوم امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد:

هرگاه امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد به تاریخ ۴ ثور ۱۳۹۲ خورشیدی وفات نمود، اعضای مهم شورای رهبری امارت اسلامی، علمای جید و به ویژه قاصد خاص مرحوم امیرالمؤمنین در دوازده سال اخیر و رفقای که تا هنگام وفات با او یکجا زندگی می کردند، همه با شهید منصور صاحب بیعت کردند و او را به حیث امیر امارت اسلامی تعیین نمودند.

اعضای مهم شورای رهبری امارت اسلامی و یکعده شیوخ و علمای کرام فیصله نمودند که چون سال ۲۰۱۳ میلادی آخرین سال زورآزمایی اشغالگران صلیبی به رهبری امریکا است و سال سرنوشت ساز ۲۰۱۴ میلادی که اشغالگران آن را سال عقب نشینی نیروهای خود تعیین کرده اند آمدنی است، بناءً به اساس مصلحت جهادی و توافق علمای کرام بهتر خواهد بود که خبر وفات مرحوم امیر المؤمنین به جز همین چند نفر محدود به دیگران آشکارا نگردد.

همان بود که این راز مهم بطور خیلی خارق العاده و بر اساس مصلحت مهم جهادی تا تاریخ ۳۰ جولای سال ۲۰۱۵ میلادی پنهان نگه داشته شد.

به حیث امیر منتخب امارت اسلامی:

هرگاه وفات مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد از سوی شورای رهبری امارت اسلامی به تاریخ ۱۴ شوال المکرم ۱۴۳۶ هجری قمری مصادف با ۳۰ جولایی ۲۰۱۵ میلادی رسما اعلان شد، شهید منصور صاحب برای اطمینان بیشتر مجاهدین به اعضای شورای رهبری و علمای کرام در مورد سرنوشت خود و تعیین زعیم جدید اختیار داد و گفت هر کسی را که شما به حیث زعیم انتخاب بکنید من راضی و موافق هستم. همان بود که یک گروه اعضای شورای رهبری امارت اسلامی، مشائخ عظام و علمای کرام که از اعتبار اهل الحل و العقد برخوردار بودند بدون حضور و موجودیت شهید منصور صاحب و پس از بحث های طولانی، مصلحت سنجی و مشوره ها، منصور صاحب را به حیث امیر جدید امارت اسلامی تعیین نمودند.

همزمان با تعیین شهید ملا اختر محمد منصور به حیث امیر امارت اسلامی، اعضای شورای رهبری امارت اسلامی، مسئولین همه کمیسیون ها، مسئولین عمومی قضاء و محاکم، فرماندهان نظامی و مسئولین جهادی ۳۴ ولایت کشور، بزرگان کمیسیون های نظامی، شخصیت های علمی، ملی، جهادی، سیاسی و فرهنگی کشور و مسئولین همه نیروهای مسلح و ملکی امارت اسلامی با یکصدا بیعت خود را با امیر جدید امارت اسلامی اعلام نمودند. این همه مقامات نظامی و ملکی و شخصیت های مشهور ملی، علمی و جهادی کشور بیعت خود را به شکل صوتی و کتبی به کمیسیون  فرهنگی امارت اسلامی روان کردند، که بعدا در وبسایت مرکزی الاماره نیز به نشر رسید.

تعیین شهید منصور صاحب به حیث امیر جدید از نگاه شریعت:

علمای کرام و آگاهان سیاست اسلامی، انتخاب زعیم از سوی شورای اهل الحل و العقد را بهترین و درست ترین گزینه می دانند. اطلاق اهل الحل و العقد بر دسته ای از کسانی می شود که مشتمل بر شخصیت های علمی، با تجربه و هوشیار بوده باشد و معمولا آن را شوری خوانده شود.

با استنباط از راه های مختلف تعیین خلفای راشدین، برای تعیین زعیم جدید باید سه مرحله طی گردد. اول ؛ مرحله ترشیح، دوم ؛ مرحله انتخاب، و سوم ؛ مرحله بیعت.

کسی که زعیم مقرر می شود نمی تواند خود را ترشیح و یا برای زعامت نامزد بکند. زیرا رسول الله – صلی  الله علیه وسلم – فرموده است : إنا والله لا نولی هذا العمل أحدا سأله، أو أحدا حرص علیه. متفق علیه – اخرجه البخارى ۷۱۴۹ و مسلم ۱۷۳۳ –

ترجمه: سوگند بخدا، ما کسی را تعیین نمی کنیم که خودش بخواهد و یا حرص آن را داشته باشد.

بنا برین ترشیح از سوی کسی دیگری می شود، اعم از اینکه یک نفر ترشیح شود، مثلا عمر فاروق – رضی الله عنه – دست ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – را گرفت و برای زعامت پیش کرد و سپس صحابه کرام – رضی الله عنهم – او را به حیث امیر انتخاب نمودند، و یا هم چند نفر ترشیح شوند، مثلا عمر فاروق –  رضی الله عنه – نام چند تن صحابه کرام – رضی الله عنهم – را برای خلافت گرفت و از بین آن ها عثمان ذی النورین – رضی الله عنه – تعیین شد.

شهید ملا اختر محمد منصور – رحمه الله – هیچگاه نام خود را برای زعامت پیش نکرده بود، بلکه او در مجلس اول از سوی شوری بحیث یگانه نامزد زعامت مطرح شد و در مجلس دوم، او صراحتاً به شوری گفت که خواهان زعامت نیستم، می خواهم به حیث یک مامور خدمت بکنم. اما پس از بحث های طولانی، از سوی شورای که مشتمل بر علمای کرام، مشائخ عظام و اعضای شورای رهبری امارت اسلامی بود و همه صاحبان علم و تجربه سیاسی و جهادی بودند به حیث زعیم انتخاب شد و به تعقیب آن، اعضای شوری و سپس دیگر مسئولین، عموم مجاهدین و مسلمان ها با او بیعت نمودند.

لهذا می توانیم گفت که انتخاب شهید منصور – رحمه الله – کاملا به گونه شرعی صورت گرفت. از همان بود که بر علاوه از صدها هزار مسلمان ها از سراسر کشور، صدها مشائخ قرآن و احادیث نیز زعامت شهید منصور صاحب را پذیرفتند، شرعی خواندند و بیعت نمودند.

در مورد شخصیت شهید منصور صاحب:

زعیم دوم امارت اسلامی شهید ملا اختر محمد منصور – رحمه الله – درمیان اعضای بنیانگذار امارت اسلامی شخصیت مدبر، مؤثر و مسلط پنداشته می شد. شهید منصور صاحب به گونه موهوبی از مشخصات قیادت و رهبری برخوردار بود.

تقوی، اخلاص، بصیرت جهادی، درایت سیاسی و مهارت در نظم اداری از جمله مشخصات عمده او بود.

شهید ملا اختر محمد منصور صاحب در تعقیب و تنفیذ امور جهادی امارت اسلامی نقش قدم مقتدای جهادی خود مرحوم امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد را پیروی می نمود. استقلال کشور از اشغال خارجی و حاکمیت نظام شرعی در کشور، هدف اساسی جهاد و مبارزه او بود. مشوره های سالم رفقا را به اساس «و امرهم شوری بینهم» به دقت می شنید، مسئولیت ها را به اهل کار می سپرد، بر مسئولین خود اعتماد کامل می داشت و مسئولین را به ترحم و برخورد مناسب با مردم توصیه می نمود. روی این نکته بسیار تمرکز داشت که : «امارت اسلامی خانه مشترک همه افغان ها است، پس همه باید برای خود در امارت جا ببینند».

رفقای نزدیکی شهید منصور رحمه الله در مورد شخصیت او می گویند که ؛ منصور صاحب شخصیت متواضع، مخلص و جراتمند بود. با بیت المال احتیاط می نمود، زندگی ساده را دوست داشت. ملا عبدالباقی آخند می گوید : زمانیکه منصور صاحب در دوران حاکمیت امارت اسلامی وزیر بود، می دیدم که تا ولایت ها در موترهای عادی مسافربری سفر می نمود. او می افزاید : در رفاقت بست ساله حرف زشت و تند شهید منصور صاحب را به یاد ندارد. او با رفقای تحت الامر خود همانند یک دوست برخورد می نمود.

حاجی آغا جان، از رفقای صمیمی شهید منصور – رحمه الله – می گوید : منصور صاحب شخصیت بسیار متوکل بود و با اینکه با خطرات زیادی مواجه بود برقراری تماس با او چندان مشکل نبود. به گفته او ؛ در جریان معاونیت و امارت، تنها دو روز رابطه او با مجاهدین قطع شد و خود را از روی احتیاط پنهان ساخت، دیگر تمام روزها توسط نماینده گان خاص خود با مجاهدین در تماس می بود.

حاجی آغا جان در مورد قناعت و عدم تمایل شهید منصور صاحب به اسباب و وسایل دنیوی، می گوید : منصور صاحب هیچگاه شوق و آرزوی موتر خوب را نداشت. همواره همچون  شخص عادی زندگی می نمود. یکبار دیدم که موتر او حتی از موترهای عادی هم کهنه تر بود. گفتم که موتر جدید برای تان می خرم، این بسیار کهنه است. او گفت ؛ هدفم ازین زندگی عادی تعمیل آن ماده لائحه امارت اسلامی است که می گوید مجاهدین باید مثل مردم عادی زندگی بکنند. اگر من به این ماده عمل بکنم شاید فرهنگ سادگی در بین مجاهدین رواج یابد، و اگر خدانخواسته من این ماده را فراموش بکنم و زندگی امتیازی داشته باشم، سائر مجاهدین نیز به شوق زندگی امتیازی گرفتار می شوند.

ملا فتح الله، پسر شهید منصور رحمه الله می گوید که منصور صاحب همواره او را به رشد علمی و ارتقای استعداد تاکید می نمود و می گفت که خدمت خوب ضرورت به استعداد خوب دارد و علم برای تمام خدمات دینی شرط است. او می گوید : شهید منصور صاحب یک و نیم ماه پیش از شهادت گفته بود ؛ شهادت پاک و مخلصانه بزرگ ترین آرمان زندگی ام است.

دیدگاه فکری و مذهبی شهید منصور صاحب:

شهید ملا اختر محمد منصور از نگاه مذهبی پیرو اهل سنت و الجماعت و مقلد مذهب امام اعظم ابوحنیفه – رحمه الله – بود. او به نزاکت جریانات سیاسی عصر خوب بلد بود.

وقار و متانت او در هنگام ملاقات به آسانی درک می شد. سادگی و بی تکلفی ویژگی زندگی او بود.

با مطالعه سیرت خلفای راشدین – رضی الله عنهم – شوق خاصی داشت. همواره با همه مصروفیت های جهادی و اداری، رسانه ها را بسیار به دقت تعقیب می نمود، نویسندگان جهادی و کارمندان فرهنگی و نشراتی امارت اسلامی را برای فعالیت های خوبتر مشوره های خاصی می داد و توصیه های ویژه یی می نمود.

خاصیت مهم شهید منصور صاحب:

شهید منصور صاحب به حیث زعیم امارت اسلامی همواره به سائر قضایا متوجه بود و مطبوعات را تعقیب می نمود، تا خود را از واقعات کشور آگاه سازد. همچنان به یک رفیق خود وظیفه سپرده بود که مطبوعات زبان های مختلف کشورهای خارجی را تعقیب نموده، فشرده اخبار و تحلیل های را که ربطی با افغانستان داشته باشد، با او شریک بسازد.

حاجی آغا جان، رفیق بسیار نزدیکی شهید منصور صاحب می گوید : منصور صاحب خود را به هر حال از ماجراها آگاه می نمود، حتی یکبار تمام روز و شب در مجلس شورای رهبری بود، هرگاه از مجلس فارغ شد بجای اینکه خواب بکند، امر نمود که سایت خبری را باز بکن که چه وضعیت جریان دارد.

حاجی آغا جان می گوید، منصور صاحب هر خبری را که بدست می آورد فی الفور حقیقت آن را توسط رابط های خود دریافت می نمود و معلومات خود را کامل می ساخت. مثلا ؛ اگر در جای انفجار رخ می داد و مردم ملکی دچار تلفات می شدند، یا مردم در کدام جا از مجاهدین به رسانه ها شکایت می کردند، یا کدام خبر و کلیپ ویدیوی در مورد ظلم و زورگویی مجاهدین به نشر می رسید، فورا عاملان واقعه را پیدا می کرد و به مسئولین امر می نمود که با آن ها برخورد قانونی بکنند. عاملان چنین واقعات در موارد زیادی خلع سلاح، بندی و به محاکم معرفی شدند.

پیش از شهادت:

منصور صاحب پیش از شهادت با چند تن رفقای خاص جهادی خود در یک منطقه روستایی در بین ولایت های هلمند و نیمروز زندگی می کرد. ملا آغا جان که دران مرحله مدتی با شهید منصور صاحب یکجا مانده بود، می گوید ؛ این شیرین ترین خاطره زندگی ام بود، زیرا زعیم امارت اسلامی در کلبه های فقیرانه کشور خود مانند سائر مجاهدین سنگر زندگی ساده داشت.

شهید منصور صاحب دران منطقه با هشت نفر مجاهدین بود و باش می نمود، آن ها مسلحانه گشت و گذار می نمودند و خود را به مجاهدین و مردم منطقه، رفقای یک دلگی مشر محلی معرفی نموده بودند، تا جای سکونت شان افشا نشود. در هنگام ضرورت به مناطق نزدیکی نیز سفر می نمودند.

دران مرحله، شهید منصور صاحب احتیاطاً با مجاهدین دید و بازدید نمی نمود، بلکه توسط نماینده گان خاص خود احکام صادر می نمود. همچنان گاهی با رفقای خود به منطقه ای نزدیک می شد که دران جا انترنیت فعال می بود و از طریق ایمیل و واتساپ با مسئولان امارت اسلامی تماس برقرار نموده در مورد وظائف شان مشوره می نمود. شهید منصور صاحب دران جا بر علاوه از وظائف رسمی جهادی و امور روزمره، بیش تر وقت خود را به مطالعه سپری می نمود و یا هم با رفقای خود در موتر سفر می کرد و خود را از وضعیت جهاد و مردم آگاه می ساخت.

شهید امیرالمؤمنین ملا اختر محمد منصور – رحمه الله – در خاک کشور خود و در ساحه حاکمیت مجاهدین زندگی می نمود و درین راستا تمام خطرات را متقبل شده بود. اما رسانه های مزدور باز هم تبلیغات می کردند که او در ایران یا پاکستان زندگی داشت. این تهمت بی جا و دور از واقعیت بود. شهید منصور صاحب پیش از شهادت خود، همانند مرحوم امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد زندگی در خانه های ویران و سنگرهای جهاد را اختیار نموده بود.

شهادت:

بالاخره این مجاهد مخلص و فداکار راه حق که هنوز یکسال هم از انتخاب او به حیث زعیم امارت اسلامی نگذشته بود، در حمله‌ی طیاره بی‌پیلوت امریکا به مقام عالی شهادت نائل گردید. در بخشی از اعلامیه امارت اسلامی به مناسبت شهادت شهید منصور صاحب آمده است:

«امارت اسلامی افغانستان با روحیه رضایت و ایمان محکم بر قضای الهی اعلام می‌دارد که زعیم امارت اسلامی افغانستان امیر المؤمنین ملا اختر محمد منصور – تقبله الله – به روز شنبه ۱۴ شعبان المعظم سال ۱۴۳۷ هجری قمری مصادف با اول جوزای سال ۱۳۹۵ خورشیدی در منطقه مرزی در بین ریگستان (قندهار) و نوشکی (بلوچستان) در حمله‌ی طیاره بی‌پیلوت امریکای طاغوت به مقام عالی شهادت نائل گردید. انا لله و انا الیه راجعون.

شورای رهبری امارت اسلامی افغانستان به تمام منسوبین، مجاهدین، مردم مجاهد افغانستان، امت اسلامی و به ویژه به خانواده‌ی غمگین شهید امیرالمؤمنین – تقبله الله – مراتب تسلیت عرض می‌داریم و از بارگاه خداوند متعال برای شهید امیرالمؤمنین قبولیت شهادت، دیدار الهی و جنت الفردوس مسئلت داریم. خداوند متعال بر شهید منصور صاحب رحم بکند و برای خانواده او، دوستان، مجاهدین و امارت اسلامی در برابر این مصیبت بزرگ صبر جمیل، اجر عظیم و نعم البدل نصیب بکند. آمین یا رب العالمین.

برادران مسلمان! تاریخ شاهد است که نهضت‌های حق پرور امت اسلامی همواره با شهادت و وفات رهبران و دیگر مصائب گوناگون روبه‌رو شده است، اما اینگونه مصائب سنگین هیچگاهی پای استقامت صاحبان ایمان را نلرزانده، بلکه آن‌ها را قوی‌تر ساخته است و آن‌ها با عزم و ایمان محکم به مبارزه بر حق خود دوام داده اند. وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ – آل عمران : ۱۴۶

شهید امیرالمؤمنین بنده پروردگار و مجاهد راه حق بود، فریضه خود را به نحوه احسن و قابل افتخار انجام داد و تا هنگام مرگ بر ایمان و عزم خود استوار ماند».