رهبر فرزانه و مجاهد مقتدر

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

فداکاری و جان‌دادن برای دفاع از دین، ناموس و وطن، و مبارزه با اشغال‌گران و متجاوزین یک اصل اساسی و مهم نزد مسلمانان است. دین اسلام در پیروانش چنان شور و حماسه‌ای می‌آفریند که مدافعان آن در این راه از جان، مال، فرزند و تمام مایملک خود می‌گذرند و آن را بی‌باکانه تقدیم پروردگارشان می‌کنند؛ زیرا این دین از همان ابتدا، با خون‌های بهترین انسان‌ها آبیاری شده است؛ خون‌هایی که قطرات آن ریشه و بنیاد اسلام را مستحکم و پایدار نگه داشته است.

 

رهبران جهادیِ ما نیز در این راه از هیچ فداکاری و جان‌فشانی دریغ نورزیدند. آنان جان‌های شیرین خویش را در طَبَق اخلاص تقدیم پروردگارشان کردند. شاهکارهای جهادی، قربانی‌های بی‌حدوحصر، مجاهدت‌ها و تلاش‌های خستگی‌ناپذیرشان در صفحات تاریخ می‌درخشند، و همچون فانوس‌هایی برای تمامی پویندگان این مسیر هستند.

 

امیرالمؤمنین ملا‌ اخترمحمد منصور، یکی از رادمردان راه حق نیز از کسانی است که در این راه، جام شیرین شهادت را سرکشید و جانش را فدای نام پروردگارش کرد. ایشان یکی از باسابقه‌ترین و قدیمی‌ترین مجاهدین است که در برابر اشغال‌گران روس نیز مبارزه کرده است.

 

پس از اشغال کشور عزیز ما افغانستان در سال ۱۹۷۸ میلادی توسط ارتش سرخ شوروی، مردم مجاهد و مبارز افغانستان که روحیهٔ جهاد و شهادت در بین‌شان تازه شده بود، بر ضد آنان جهاد را آغاز کردند. در آن زمان شهید ملا اخترمحمد منصور ۱۸ سال سن داشت و در بهار زندگی خود قرار داشت که به عنوان یک جوان باشهامت و مجاهد با غیرت، به هدف دفاع از دین و وطن خود سلاح به دست گرفت و در مقابل نیروهای اشغال‌گر شوروی و کمونیستان داخلی و حلقه‌به‌گوشان و مزدورانِ دست‌وپابسته، به جهاد و مبارزه پرداخت.

 

مجاهدین فداکار در هر کوه و برزن علیه دشمنان قیام کردند و علمیات فدایی استمرار داشت. حملات مجاهدین بر پیکر متجاوزین به حدی بود که روزبه‌روز آنان را وحشت‌زده می‌کرد؛ عملیاتی سخت، پیچیده و کمرشکن که تاب دشمن را ربوده بود. یکی از این عملیات که در تاریخ افغانستان بی‌نظیر است، عملیات کندهار است. شهید ملا اخترمحمد منصور در عملیات کندهار در مقابل نیروهای اشغال‌گر شوروی و هم‌کاران داخلی‌شان سهم فعال داشت.

 

باری ایشان در سال ۱۹۸۷ میلادی در منطقهٔ سنزیری ولسوالی ژیری کندهار، در یک عملیات رو‌در‌رو و نبرد سخت با یک مرکز استراتژیک نیروهای روسی شدیدا زخمی شد، تا جایی که می‌گویند بدن ایشان از سیزده جا زخم برداشت؛ اما این زخم‌ها، هیچ‌گاه همت او را سست نکردند و او را از راه پیکار و مبارزه باز نداشتند؛ زیرا مجاهدین راه خدا تا جان دارند می‌رزمند. در سلسله مبارزاتی که انجام داد بار دوم نیز در ماه می سال ۱۹۹۷ میلادی در میدان هوایی مزارشریف زخم برداشت و در همان حالت به دست مخالفین اسیر شد.

 

پس از سقوط نظام کمونیستی در سال ۱۹۹۲ میلادی و آغاز جنگ‌های داخلی، شهید ملا اخترمحمد منصور مانند مجاهدین مخلص جبههٔ خود سلاح بر زمین گذاشت و در مدت جنگ نامشروع بر سر اقتدار، طرف‌داری هیچ‌ گروهی از گروه‌های درگیر برای کرسی، جاه و منصب را نکرد؛ زیرا او می‌دانست که این جنگ خانمان‌سوز برای مال و متاع است و تشدید آن به ضرر ملت مسلمان و مجاهدپرور افغانستان است.

 

با شروع مبارزه با زورگویان و جاه‌‌طلبان و تأسیس تحریک جهاد اسلامی توسط مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمدعمر مجاهد در سال ۱۹۹۴ میلادی، شهید ملا اخترمحمد منصور با دوستانش از پشاور حرکت کرد و با مشوره و صلاح دید دوستان، هم‌رزمان و هم‌سنگرانش به عنوان رهبر آنان تعیین شد و همهٔ آنان به رهبری شهید ملا اخترمحمد منصور به صف امارت اسلامی پیوستند و با جوانان پرشور و حماسه، بار دیگر تنور جنگ و جهاد علیه بغاوت، طغیان و سرکشی گرم شد و آنان از این راه، خدمات خود را آغاز کردند.

 

زمانی که امارت اسلامی برای اولین‌بار شهر کندهار را تصرف کرد، شهید ملا اخترمحمد منصور به سمت مسئول میدان هوایی کندهار گماشته شد و پس از آن مسئولیت‌های قوا و مدافعه هوایی را در همین ولایت به عهده گرفت.

 

با فتح کابل توسط امارت اسلامی در سال ۱۹۹۶ میلادی، شهید ملا اخترمحمد منصور در مناصب بلندتری مشغول به خدمت شد.

این خدمات هم‌چنان ادامه داشت تا این‌که بار دیگر اشغال‌گران جدید با هم‌دستان‌شان بر مواضع مجاهدین حمله کردند و مجاهدین نیز مجبور به عقب‌نشینی شدند. او در آغاز به صفت یک مجاهد و فرمانده در صف امارت اسلامی مشغول به جهاد و مبارزه بود‌.

 

ایشان به خاطر صلاحیت‌ها، شایستگی‌ها و مبارزات خستگی‌ناپذیرشان بعد از وفات امیرالمؤمنین ملا محمدعمر مجاهد -رحمه‌الله- توسط شورای حل‌و‌عقد، بزرگان امارت اسلامی و علمای بزرگوار و نام‌ور به عنوان زعیم و رهبر مجاهدین انتخاب شده و بر دستش بیعت شد. این مسئولیت‌ها او را واداشت تا روزهای سخت و دشوار را در کنار مردم و مجاهدین سپری کند.‌ کارنامهٔ جهادی ایشان دال بر زحمت‌های بی‌شائبهٔ ایشان است؛ زحمت‌هایی که در ظرف چند مدت رهبری ایشان صورت گرفتند، به قول مجاهدین و بزرگان جهادی واقعا ستودنی و قابل قدر بود‌ند؛ اما از آن جایی که می‌دانیم در این مسیر دشوار باید آمادهٔ هر نوع قربانی باشیم‌.

 

 

سرانجام ایشان در تاریخ ۱۴۳۷ ه‍.ق، توسط طیاره‌های بی‌پیلوت آمریکایی هدف قرار گرفت و جام شهادت را نوشید.

 

گرچه خودش شهید شد؛ اما وفاداری، فداکاری، جان‌فشانی، زحمت‌ها و تلاش‌های بی‌وقفه‌‌اش همیشه ماندگار خواهند بود و تا جهاد، رشادت و مردانگی است، نام او نیز بر زبان‌ها خواهد بود.