نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ملت شریف و مردم عزیز وطنمان خوب به یاد دارند که در زمان جمهوریت، هرگاه یکی از مسئولین بلندپایه حکومتی به ولایتی سفر میکرد چه قشقرق و دردسری که نمیآفرید. مردمی که از انواع جوروستم، حقتلفی و واسطهبازی به ستوه آمده و خسته شده بودند، مشاهدهٔ این صحنهها برایشان بیشتر دردناک، رنجآفرین، بحرانخیز و مشکلزا بود. چنان در تنگنا و زیرفشار قرار میگرفتند که حتی عدهای نمیتوانستند از خانههایشان بیرون شوند و به مایحتاج زندگی روزمرهٔ خود رسیدگی کنند. نمونهی این گونه حوادث در آن زمان بسیار بهچشم میخورد.
مردم نیمروز نیک به یاد دارند که یکبار رئیسجمهور وقت اشرفغنی میخواست به این ولایت سفر کند؛ سفری که باید سراسر خیر میبود و در مردم شوروشعف، خوشیوشادی و سروروهلهله ایجاد میکرد و روزهای سرد زمستانشان را به بهار پربار تبدیل میکرد منجر به غمی شد که تا مدتها بر دلهای آنان سنگینی میکرد و فراموش کردنش برایشان مشکل بود. با آمدن او به این ولایت، تا چند روز سرکها کاملا بسته بود. رفتوآمد در شهر، برای هرکس ممکن و میسر نبود و چنان پولیسها در همهجا پخشوپلا بودند که جای سوزن انداختن نبود. کارهای مردم تا حد زیادی با مشکل مواجه شده بود. مسافرانی که قصد داشتند به ولایتهای قندهار، هرات، کابل و یا ولایتهای دیگر سفر کنند، با رفتن به ترمینال همهجا را سوتوکور میدیدند و خبری از جنبوجوش، تحرک و هیاهوی هر روز نبود، با خبرگیری متوجه میشدند که روند مسافربری در آن روزها کاملا متوقف بود، یا باید منتظر میماندند که سفر اشرفغنی تمام شود و او دوباره به کابل باز گردد و یا اینکه تا دلارام با موترهای شخصی و یا سایر موترهای مسافربری کوچک بروند و از آنجا بهبعد با اتوبوسهایی که از هرات به کابل میرفتند سفر نمایند که این در نوع خود، تکلیف و مشقت بود.
چند روز است که خبرهای سفر امیر المومنین شیخ هبهالله آخندزاده زعیم امارت اسلامی افغانستان، به ولایت بادغیس و فاریاب در رسانهها و فضای مجازی نشر میشود. سفرهای آرام، بیتکلیف و بهدور از هر نوع آمادگی قبلی که توأم با ریختوپاش و دبدبه و کبکبه و بدون اینکه برای دیگران مزاحمتی ایجاد شود؛ سفرهایی که حاصل آن دیدار با مقامات بلندرتبهی ولایات، رؤسای ادارات و مسئولین مدارس و مراکز دینی و توصیه به آنان در تطبیق شریعت، تأمین امنیت، خدمت به مردم و تربیت درست فرزندان این ملت است.
از همه جالبتر اینکه سفرهای ایشان چنان بدون هیاهو و دردسر است که هیچ جای شنیده نشد که کسبوکار مردم با این سفر مختل شود و یا راههای مواصلاتی مسدود شود و دکانها و کارخانهها برای چندین روز بسته باشند، در شهر بیروبار ایجاد شده و مردم اجازهٔ رفتن به بازار و یا سفر به بیرون از ولایت را نداشته باشند. یا ایستهای بازرسی همهجا دایر باشد و مانع تردد مردم به اینوآنسو شود.
رهبران در اسلام چنین هستند که وجودشان برای مردم رحمت است نه زحمت. آنان در این راستا از رهبر فرزانهی امت اسلامی و مقتدای تمام مسلمانان جهان جناب حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوسلم الگوبرداری میکنند؛ شخصیتی که شرکتکننده در جلسات او هیچ تفاوتی بین او و یارانش نمیدید. رهبران مسلمان به فکر راحتی ملت خود هستند نه آسایش خودشان.
زندگیشان با سادهزیستی، درمانگری، دردشناسی و تجویز داو برای درمان و علاج دردِ مردم بدون هزینههای هنگفت و مصارف فراوان از بیتالمال است. ملت مظلوم افغانستان که سالیان سال، رنجهای فراوانی تحمل کردند، چنان افرادی را میخواهند که برای دردهای آنان درمانگر و شفاگر خوب باشند و بشناسند که دردشان در چه است و چگونه و از چه راهی باید مشکلاتشان حل شود. خداوند به امیر المومنین و تمام خادمان واقعی این ملت، عمر با عزت عنایت بفرماید و آنان را توفیق خدمت بیشتر نصیب فرماید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.