نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بدتر از جهالت، این خرد و دانش سرد و بدون احساس است، این بزدلی که لباس فلسفه به تن کرده، غوغای بیدرد و درمان، واژگان پرطنین و پرچرب، صدایی آسیاب بیآرد، میباشد. این نخبگان حقهباز میتوانستند سکوت کنند، عدم سکوتشان خود یک رسوایی برای آنهاست و این خودش بلیت مفتومجانیست برای روانهشدنشان به زباله دان تاریخ؛ چون این نخبگان حاضر نشدند، در مقدسترین نبردهای، از شریفترین مردم این امت، دفاع نمایند و بر دشمنان اندکترین ضربهٔ وارد کنند.
همین طور اگر انسان ناتوانی بخواهد عجز خود را بپوشاند تا در مقابل نفس خود برهنه ظاهر نشود؛ مورد نقد و انتقاد دیگران قرار میگیرد، از چه زمانی زنهای خانهدار، در دعوای مردانه، حرفی برای گفتن دارند؟!
بدتر از این، گروههاینافرمان و مگسان دورنان، همنشینان و فقهای دور و اطراف سلاطین هستند، کسانی که همانند «ریموت از راه دور» کار میکنند و و قتی به آنها دستور داده شود که فلان کار را انجام بدهید، صبحگاهان به صدا در میآیند و به دنبال متون تعریف شده و آنچه ولی نعمت را خوشحال کند؛ میگردند و به دنبال نام و نانی، دست به هرکاری و هر درودیواری میزنند.
خداوندمتعال حضرت امام شافعی را، رحمت کند، در زمان خودش میگفت: «أن أسترزق بالرَّقص أحبُّ إلیَّ من أن أسترزق بالدِّین: برای من امرار معاش از راه رقص و رقاصی بهتر از این است که از راه دین امرار معاش کنم.»
چه خوب است که سخن رسول اکرم -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- را بخوانیم، آنجا که فرمودند: « لا تزالُ طائفهٌ من أُمّتی على الحقِّ ظاهرین، لعدوِّهم قاهرین، لا یضُرُّهم من خذلهم إلا ما أصابهم من لأواءَ، حتى یأتیهم أمرُ اللهِ وهم کذلک؛ گروهی از امت من همواره بر حق هستند و بر دشمن خود پیروز میشوند، اگر کسی بخواهد به آنها آسیبی برساند، تا امر و ارادهٔ الله نرود، به آنها هیچآسیبی نمیرسد و آنها چنین پایدار هستند.»
صحابه پرسیدند: ای رسول خدا آنها کجا هستند؟
رسولالله-صلیاللهعلیهوسلم- فرمودند: آنها به بیتالمقدس و اطراف بیتالمقدس هستند.
ما طعم تلخ رسوایی را چه وقتی احساس میکنیم؟ زمانی که لذت زود بخش جیره خوری ما به پیان به رسد و کسی حاضر نشود ما را تحویل بگیرد. عجیبتر این است که پیامبر -صلی الله علیهوآلهوسلم- نفرموده که دشمنان به آنها آسیبی نمیرساند؛ بلکه از دشمن توقع جز ضرر و زیان نمیتوان داشت. ما از طرف چه کسی ضربه خورده و ناامید میشویم؟ از کسی که از او انتظار خیر و خوبی میرود، از او توقعهای بالای داریم. از دست کسی که خود تشنه باشد، ولکن رودخانههایش در کشورهای دیگران جاری باشد. از دست ملتی که آمبولانسهایش سوخت تمام کرده و متوفق میشوند، درحالی که مردمش بیشترین نفت دنیا را در بین جهان دارند. از دست ملتی که گرسنه میشوند، ولکن همسایهاش نمیتواند از او قرصی نانی بگیرد و بخورد، مگر درصورت که دشمنش به او اجازه بدهد. از دست ملتی که علما و واعظانش گاه بنام تروریزم و گاهی بنام بدعتی بر محراب و منبرها شلاق بخورند و ترور شوند.
از دست ملتی که رسانههای لجمام گسیختهاش، مردان پیشکسوتش را به عنوان یک دهشتافکن معرفی میکند، بدون اینکه به کارکردههای و قهرمانی و حتی به جنازهاش احترام بگذارند، گیرماندن قلم در بدنش، پاشیدن جوهر روی خونش، بسیار دردناک است.
برای ملتی که روزگارش چنان شده که خانهنشینان بر علیه مجاهدین فتوا میدهند و ملتی که تخت نشینانش خود را از مجاهدین برتر جلوه داده و بر مجاهدین که در میدان رزم هستند، طعنه وارد میکنند، مجاهدینی که میجگند تا ملت و امت اسلامی در امن و امنیت باقی بماند، ولی اینچنین مورد طعن و انتقاد قرار میگیرند.
اما این سخن پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- تمام تلخیها و ناامیدیها را به شیرینی و پایداری تبدیل میکند: لایضُرُّهم؛ به آنها ضرر نمیرساند. این را خوب میدانیم که جهاد تا قیامت ادامه دارد و با خیانت خیانتکاران و جنایات جنایتکاران هرگز متوقف نشده و نخواهد شد و تاریخ حال و گذشته را مینویسد بدون اینکه از کسی مشوره بخواهد.
آری، امروزه اگر از طریق فتوای محراب و منبر، قتل عام میشویم، تاریخ را بخوانید و بنگرید که شصت فقیه بر قتل امام احمدابن حنبل فتوا داندند که ایشان باید کشته شود، بالاخره همه به زباله دان تاریخ رفتند و نام امام احمد در تاریخ اسلام جاودانه و ماندگار گشته و همواره میدرخشد.
اگر بیم آن را داردید که نام شما فراموش میشود و کسی دیگر از شما یاد نمیکند، این را به یاد داشته باشید که در روزی دستگیری عمر مختار، روزنامه “برقه” با خط درشت نوشت:«القبض على زعیم المتمرّدین عمر المختار» طبق ضرب المثل که میفرمایند: فمن قصر فعله طال لسانه، امروزه هیچکسی از امت اسلامی در هیچجای دنیا در امان نیست، حتی بالفرض اگر پیامبر یا صحابی هم میبود، در امان
نبود، یادمان باشد: این امت روزهای سختی را سپری کرده است، چنان روزهایی بر این امت فرارسیده بود که خوارج حضرت علی بن ابی طالب را کافر خواندند و خونش را حلال شمردند، نتیجه این شد که خوارج به زباله دان تاریخ رفتند و علی بن ابی طالب -رضیاللهعنه- در بهشت و در جوار محبوبش -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- غنوده است.
این روزهای است که میگذرند، حالا فرق نمیکند این روزها کوتاه باشند یل طولانی و گسترده، به هر حال، حق از میان تمام این مصیبتها بیرون میآید؛ اما زخمهای این امت به زودی التیام مییابد و بیدون چون و چرا، به مسیر خود ادامه میدهد، وعند الله موعدنا.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.