دیپلماسی پویا، نقطه عطف امارت اسلامی

نویسنده: محمد داوود اسحاق‌زهی تاریخ افغانستان همواره شاهد انقلاب‌ها و دگرگونی‌های مختلفی بوده است و می‌توان گفت اصلی‌ترین عامل تنش‌ها، مبارزات و ایستادگی ملت مسلمان افغانستان و گروه‌های اسلامی و جهادی، حفظ ارزش‌های اسلامی و آزادی ملت مسلمان مان و روحیۀ ستودنی بیگانه‌ستیزی این مردم بوده است. پیروزی امارت اسلامی افغانستان که همانا پیروزی مردمان […]

نویسنده: محمد داوود اسحاق‌زهی

تاریخ افغانستان همواره شاهد انقلاب‌ها و دگرگونی‌های مختلفی بوده است و می‌توان گفت اصلی‌ترین عامل تنش‌ها، مبارزات و ایستادگی ملت مسلمان افغانستان و گروه‌های اسلامی و جهادی، حفظ ارزش‌های اسلامی و آزادی ملت مسلمان مان و روحیۀ ستودنی بیگانه‌ستیزی این مردم بوده است.
پیروزی امارت اسلامی افغانستان که همانا پیروزی مردمان آزاده و پایبند به اصول اسلامی بر دشمن غربی- صلیبی و همفکران و دست‌آموخته‌ها و اندیشه‌های استخرابی (استعماری) آنان به شمار می‌رود، مایۀ فخر همۀ امت اسلامی و مرهمی بر دردهای هر آن مسلمانی است که طعم تلخ اشغال و تجاوز غرب و شرق و ظلم و ستم آنان را در عرصۀ سیاسی، اقتصادی و به‌ویژه اجتماعی چشیده و تجربه کرده است.
درحالی‌که دنیا باورش نمی‌شد، امارت و نظام اسلامی پس از ۲۰ سال تاریکی ادارهٔ پوشالی گذشته پس از تقدیم قربانی‌های وصف ناشدنی ملت مسلمان و رشادت‌های جوانان با ایمان بر سراسر جغرافیای حساس افغانستان تسلط یافت.
با وجود نظریات و تصورهای بسیار ناامیدکنندۀ برخی آگاهان و به‌اصطلاح تحلیل‌گران امور سیاسی و اقتصادی، امارت اسلامی توانسته است از هر نگاه نمونۀ خوب مدیریت و حکومت‌داری را در این شرایط حساس به نمایش بگذارد.
اما به‌یقین می‌توان گفت چالش‌های پیش‌روی حکومت جدید افغانستان، از حساس‌ترین معضل‌های تاریخ افغانستان است و امارت اسلامی از سویی با مشکلات داخلی و دست‌اندازی برخی از بدخواهان ملت با انفجار و ترور و تبلیغات منفی و طبعات تحریم اقتصادی گرفتار است و از طرفی با مشکلی به نام “به‌رسمیت‌شناخته‌شدن” در خارج مواجه است، پس واضح است که مدیریت کشور در حال حاضر بسیار مشکل و طاقت‌فرسا است و اگر درایت و سیاست بزرگان امارت نمی‌بود، اوضاع ما چه‌بسا بسیار وخیم می‌شد.
آنچه که توانسته است تا حالا بسیاری از  توطئه‌ها را خنثی و مشکلات را حل کند، حفظ اتحاد و اعتمادسازی میان ملت و دولت و دیپلوماسی فعال و متوازن است.
سیاست دولت‌ها به دو نوع است:
۱. داخلی؛ ۲. بین المللی.
اصطلاح سیاست خارجی در مقابل سیاست داخلی به‌کار می‌رود. از سیاست خارجی تعریف‌های متعددی شده اما از میان آن‌ها به ‌طور خلاصه می‌توان گفت که سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف و منافع ملی است که در صحنۀ بین المللی از سوی دولت‌ها انجام می‌پذیرد. سیاست خارجی می‌تواند ابتکار عمل یک دولت یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولت‌ها باشد.
یکی از موضوعات مورد توجه در هر کشور، سیاست‌گذاری درست در عرصۀ خارجی است که با توجه به میزان اهمیت و قدرت یک کشور تأثیرات منطقه‌ای و جهانی خاص خود را دارد. بر هیچ منصفی پوشیده نیست که دیپلماسی امارت اسلامی افغانستان در طول دوران پسااشغال در حفظ تمامیت ارضی، استقلال، تأمین امنیت ملی، رفاه ملی، حیثیت ملی خوش درخشیده است و در تحقق بخشیدن به این اهداف از دیپلماسی فعال اقتصادی، نظامی، تبلیغاتی و فرهنگی کار گرفته است.
سرپرست وزارت خارجه افغانستان، محترم متقی صاحب و تیمش در این مدت با جود مشکلات فراوان به پاکستان، ترکیه، ایران، ناروی، چین، ترکمنستان، قطر، روسیه و ازبکستان و … سفر کرده‌است و از طرفی وزرای خارجۀ چین، ترکمنستان، ازبکستان، قطر، پاکستان، و نمایندۀ ویژۀ روسیه به افغانستان سفر کرده است که این خود نشانگر دیپلماسی فعال است.
لذا با توجه به اظهارنظر‌ها و سفرهای خارجی معلوم می‌شود سکانداران دستگاه دیپلماسی، سیاست‌ خارجی‌‌شان مبتنی بر اصل منافع ملی و درک همسایه‌داری دوستانه استوار است.
تا کنون حفظ توازن و تعادل از مهم‌ترین نکات مثبت سیاست خارجی افغانستان در قبال همسایگان و در حوزۀ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده‌است.
برخی از اظهار نظرهای محترم امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه در نشست وزرای خارجه همسایۀ افغانستان در چین می‌گوید: «به هیچ کشوری اجازه مداخله، اشغال یا استفاده از خاک خود علیه دیگران را نمی‌دهیم؛ زیرا نمی‌خواهیم شرایط سخت گذشته تکرار شود. ما می‌خواهیم افغانستان برای همه مردم افغانستان باشد و همه مردم افغانستان در کشور خود زندگی خوب و شادی داشته باشند و روابط نیکی را با همۀ کشورهای همسایه تجربه کنیم. معتقدم روابط ما به سمت مثبتی پیش می‌رود.»
وی هم‌چنین‌ می‌افزاید: «می‌خواهیم افغانستان به لحاظ اقتصادی بین آسیای مرکزی و جنوبی یک پل ارتباطی باشد تا بتوانیم آبادانی و رونق را برای کل منطقه به همراه داشته باشیم. سه میلیارد جمعیت اطراف افغانستان هستند و همه باید از هم سود ببرند و کشورهای منطقه با هم نزدیک شوند.»

اکنون دوست و دشمن به خوبی درک کرده‌اند و تاریخ آشکارا نشان داده که سیاست‌های یک‌جانبه گرایانه و نبود توازن در برخورد‌های سیاسی، سبب نابودی خیلی از پروگرام‌های بزرگ ملی در افغانستان شده است؛ بنابراین حکومت کنونی با توجه به تجربۀ تلخ حکومت‌های گذشته دستاوردهای خوبی داشته است و به اعتقاد کارشناسان روابط بین‌الملل در این وقت بسیار کم موفقیت بسیار زیادی را کسب کرده؛ از جمله:
۱. تنظیم سیاست‌های خارجی بر اساس احترام متقابل بین کشورهای همسایه؛
۲. ایجاد توازن در روابط بین‌الملل با درنظر داشت منافع علیای کشور؛
۳. تلاش بی‌وقفه برای احیای روابط با همسایگان و قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، طوری که به شانزده کشور، دیپلومات و نماینده روان کرده‌است؛
۴. ارائه سیاست خارجی روشن؛
۰۵ بالارفتن ارزش پول ملی، کنترول تورم، رشد اقتصادی و… که همه این‌ها نشانه فعال‌بودن تیم دیپلوماسی وزارت خارجه است.
مواردی که ذکر شد، مشت نمونۀ خروار است و مناسب است با وجود چنین رهبری سنجیده در سطوح بالای امارت اسلامی، ملت عزیزمان همکار نظام اسلامی و به آینده‌ای روشن امیدوار باشند و بیش از پیش وحدت خود را حفظ کرده و نقشه‌های بدخواهان نظام را بر آب کنند.