ده حوت؛ یادوارهٔ آغازگران حرکت‌های جهادی

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

روایتی از اولین نشست مجاهدین اتاق مولوی سیف الله محمود، برای آغاز فعالیت‌های جهادی بعد از اشغال آمریکا

 

ده حوت، روز امضای پایان اشغال، از روزهای تاریخی کشور عزیزمان افغانستان و صفحه‌ای از صفحات مهم و زرین تاریخ جهاد علیه اشغالگران ناتو می‌باشد.

همانگونه که خوانندگان مستحضرند، در تاریخ ده حوت، امارت اسلامی با جانب آمریکایی پیمان پایان اشغال را در دوحهٔ قطر امضا کرد که در نتیجهٔ آن بعد از یک‌سال و اندی، مجاهدین امارت اسلامی کشور افغانستان را از شر اشغالگران و غلامان آنان نجات‌دادند و نظام اسلامی بر سرتاسر کشور عزیزمان حاکم شد. الحمدلله علی نعمه الشریعه.

 

بدون شک در چنین ایامی در کنار خوشحالی فراوان، قربانی‌ها و مجاهدت‌های مجاهدین در اذهان ترسیم شده و در چنین مناسبت‌هایی یاد شهدایی زنده می‌شود که در راه رفع اشغال، جان‌های شیرین خود را فدا کردند.

 

از این رو، بخاطر احیای یاد چندتن از بزرگواران میادین جهاد، و برای ثبت قسمت و صفحه‌ای کوچک از صفحات تاریخ جهاد کشورمان، آغاز بخشی از مبارزات الهام‌بخش در خطهٔ حنوب غرب کشور را همانگونه که شنیدم، نقل می‌کنم تا یاد آن رهبران جان‌فدا باقی بماند و تاریخ‌شان برای همیشه در صفحات زرین تاریخ قربانی‌های این وطن ثبت شود.

 

مطلب ذیل، دربارهٔ اولین جلسهٔ مجاهدین اتاق مولوی سیف الله محمود تقبله الله بعد از اشغال افغانستان برای آغاز فعالیت‌های جهادی است.

این جلسهٔ با برکت، باعث آغاز جهاد در جنوب غرب کشور و گسترش آن در ولایت‌های هلمند، نیمروز، فراه و هرات شد.

 

نکته: در زمان تحریک اسلامی، مجاهدین گروه‌گروه برای خود اتاق و مسئولی تعیین می‌کردند و آن را ثبت و رسمی می‌کردند و زیر سایهٔ امارت اسلامی در قالب همان اتاق مشغول خدمات جهادی شدند، که در زمان اشغال آمریکا، این اتاق‌ها به محاذهای کلان تبدیل شدند که این نظم امارت اسلامی رول مهمی در جهاد افغانستان داشت.

 

گروهی از مجاهدین بلوچ در تحریک سابق در تاریخ … در خیرخانهٔ کابل جمع شدند، اتاقی درست کردند و به اجماع حضار آن جلسه که تقریبا ۱۴ نفر بودند، مولوی سیف الله محمود تقبله الله امیر و مسئول این اتاق تعیین شد.

 

اشغال آمریکا و اولین جلسهٔ مجاهدین

با آغاز حمله آمریکا در ۷ اکتبر ۲۰۰۱، تحریک اسلامی طالبان مجبور به عقب‌نشینی کرد و تا ماه رمضان سال ۱۴۲۲هـ ق آمریکا بوسیلهٔ غلامانش بر افغانستان حاکم شد.

یک ماه بعد، در ماه شوال همان سال، مولوی محمود رحمه الله بزرگان اتاق مجاهدین بلوچ را فراخواند تا دربارهٔ آیندهٔ جهادی مشوره کنند و فیصله‌ای بکنند.

تقریبا ۱۰ تا ۱۵ شوال بود که مجاهدین جمع شدند، این جلسه با تلاوت کلام الله مجید آغاز شد و بعد از آن مولوی سیف الله محمود رحمه الله لب به سخن گشوده فرمود: کشورمان توسط اشغالگران اشغال شده است، ما و شما قبل از این در تحریک سابق، در مقابل فساد جنگیدیم،‌ در حالی که مفسدین مسلمان بودند،‌ از بزرگان امارت اسلامی خبری نیست، آمریکا با تمام قدرتش از زمین و هوا آمده، حالا با وجود این مشکلات ما چه راهی را در پیش بگیریم،‌ آیا به درس و تدریس مشغول باشیم، یا کار و تجارت را در پیش بگیریم، یا اینکه جهاد را آغاز کنیم.

من جهاد را آغاز می‌کنم، شما با من جهاد می‌کنید یا نه؟

همه یک صدا جواب دادند که ما همانگونه که قبلا در مقابل فساد جهاد کردیم الان هم جهاد می‌کنیم، و ان شاءالله اشغالگر را بیرون خواهیم کرد.

 

مولوی محمود صاحب از این جواب حضار جلسه بسیار خوشحال شد و ادامه داد: ما مامور بالجهاد هستیم،‌ نه مامور بالفتح، فتح و نصرت وعدهٔ الهی است، وظیفه ما فقط جهاد بوده و پیروزی دست الله متعال است، تا زمانی که یا با شهادت و با اسارت، یا با زخمی که مانع جهاد است، معذور شویم.

لذا ما و شما اول زندانیان خود را آزاد می‌کنیم.

 

(از تحریک سابق، تقریبا حدود ۲۰۰نفر (تعداد دقیق اسیران برای نگارنده مشخص نیست) از مجاهدین این اتاق در جنگ‌های شمال اسیر شدند، ۴۶ نفر شهید شده و الباقی در زندان شبرغان اسیر بودند.

مولوی محمود صاحب در وهلهٔ اول برای آزادی آنان تلاش را شروع کرد.)

 

در این جلسه (که دو روز طول کشید) بزرگان اتاق مجاهدین بلوچ از جمله: مولوی عبدالعزیز انصاری، شهید حاجی احمد، مولوی نعمت الله، حافظ سعدالله، مفتی اسلم، حافظ نجیب الله (که موظف به آزادی زندانیان شد)، صوفی رفیق و بیش از ده مجاهد دیگر حاضر بودند.

در آن زمان دو شخص (که از بزرگان اتاق مولوی محمود شناخته می‌شوند،) حاضر نبودند اولی مولوی عبدالرشید بلوچ (امیر محاذ مولوی محمود بعد از شهادت ایشان) که در بالاحصار کابل دست یک قومندانی اسیر بود و دیگری حاجی حافظ غلام الله فاتح (قومندان نظامی محاذ ) که در زندان شبرغان اسیر بود.

 

در حاشیهٔ جلسه مذکور، بعد از لبیک گفتن همهٔ حضار جلسه و مجاهدین این اتاق، دربارهٔ کیفیت شروع کار،‌ بعضی از مجاهدین حاضر پرسیدند: بعد از شکست امارت، حالا چطور کار را با وجود مشکلاتی همچون نبود سلاح و امکانات و نبود رهبری آغاز کنیم.

مولوی محمود صاحب در جواب گفتند: ما کار را آغاز می‌کنیم و منتظر کسی نمی‌مانیم، فعلا بزرگان نیستند شاگر آمدند باز هم ما و شما تابع اوامر ایشان خواهیم بود و اگر خبری نشد، ما و شما ادامه می‌دهیم و ان شاءالله منطقه را می‌گیریم و حاکم می‌شویم و با سرافرازی با اسلحه‌ها و موترهای خود در منطقه می‌گردیم ان شاءالله.

مولوی عبدالعزیز انصاری (رئیس ارکان قول اردوی ۲۰۹ الفتح) دربارهٔ این جلسه می‌گوید: افراد حاضر در حالی حاضر به جهاد شدند که حتی توان تهیهٔ غذای خوبی برای مهمانان و حضار جلسه را در همان روز را نداشتند.

از آنجایی که ما همه از مناطق مختلفی آمده بودیم، برای چاشت ظهر به رسم ادب مهمان، باید غذایی ترتیب داده می‌شد، اما میزبانان همینقدر توانایی مالی نداشتند که آخر مجبور شدیم ما مهمان‌ها چیزی جمع کنیم و غذای ظهر را تهیه کنیم.

مطلبم این است که با وجود اینکه توانایی تهیهٔ غذا برای چند نفر را نداشتیم اما با توکل به الله متعال، همانند برادران خود در ولایت‌های دیگر تصمیم گرفتیم تا به جهاد روی آوریم‌ و علیه اشغال بجنگیم.

 

نتیجه و فیصله جلسه این شد که قبل از هرچیز یکی از مجاهدین حاضر در جلسه که سابقهٔ جهاد در تحریک سابق را نیز داشت به نام حافظ نجیب الله برای آزادی زندانیان این اتاق به شمال سفر کند و به هر نحوی که شده، آنان را آزاد کند.

همچنین باید مردم به سوی جهاد و قیام علیه اشغال‌گران دعوت داده شوند و تا حد توان برای جهاد، آمادگی گرفته شود.

 

در طی یک سال و دو ماه ده‌ها تن از اسیران این اتاق با نصرت الهی و اساس تلاش‌های حافظ نجیب الله آزاد شدند و یک سال و دو ماه بعد، در تاریخ ۲۲/دلو/۱۳۸۱ شب عید قربان، اولین عملیات خود را بر منطقهٔ چوتو واقع در شرق بازار بهرامچه انجام دادند که بـه شـمول قومندان ایوب ماما ۷ عسکر کشته شدند.