نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تصاویر تازهی مولوی بدرالدین حقانی، سفیر افغانستان در امارات متحدهی عربی، در کنار شیخ زاید، حاکم این کشور در مراسم تقدیم باورنامه، به موضوع داغ رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شد، زیرا امارات متحده عربی نهایتاً به پذیرش سفیر امارت اسلامی قانع و با این اقدام یک گام بزرگ مهم بهسوی مشروعیت جهانی برداشته شد. امارات متحدهی عربی که در دورهی گذشته نیز روابط رسمی با امارت اسلامی داشت، اکنون گام دیگری بهسوی تعامل و رسمیتبخشی با افغانستان برداشته است که این اقدام از جهات مختلف حائز اهمیت است.
اول: امارات متحده بهویژه شهر دبی، یکی از مهمترین مراکز اقتصادی جهان و پل ارتباطی میان شرق و غرب بهشمار میرود که تقریباً تمام جهان در آن حضور فعال و گرم دارد. این موقعیت راهبردی، دبی و بهطور کلی تمام امارات را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در تعاملات جهانی مطرح کرده است که پذیرش سفیر امارت اسلامی از سوی امارات، پیامی مثبت به جهان مخابره کرده و نشانهی موفقیت دیپلماسی فعال امارت اسلامی است. این اقدام ممکن است سایر سفارتخانههای خارجی مستقر در امارات را نیز به تعامل رسمی با افغانستان ترغیب کند.
دوم: دبی بهعنوان قطب اقتصادی و تجاری جهان، محلی است که هر کشور جهان در آن به نحوی حضور اقتصادی دارد و منافع خود را تأمین میکند. افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ شمار زیادی از شهروندان افغان در دبی به تجارت مشغولاند، در آنجا سرمایهگذاری کردهاند و یا بهعنوان نیروی کار حضور دارند. این تعامل میتواند فرصتهای جدیدی برای رشد اقتصادی افغانستان فراهم کند و سیاست خارجی امارت اسلامی را که بر محور تعامل اقتصادی استوار است، بیشتر واضح نموده و تقویت نماید.
سوم: امارات متحده یکی از کشورهای پیشرو در جهان عرب است که روابط خوبی با تمام کشورهای عربی دارد؛ از اینرو احتمال زیاد وجود دارد که سایر کشورهای عربی نیز به تأسی از امارات، وارد تعامل سیاسی با امارت اسلامی شوند، زیرا امارات اکنون این واقعیت را پذیرفته است که امارت اسلامی نمایندهی واقعی افغانستان است و تعامل سیاسی دوجانبه میتواند منافع مشترکی به همراه داشته باشد.
چهارم: روابط دوستانهی امارات با هند، آمریکا، اروپا و جهان اسلام نیز فرصتی دیگر برای امارت اسلامی است. نمایندگی سیاسی امارت اسلامی میتواند از این فرصت استفاده مناسب داشته باشد؛ طوری که قطر در سالهای گذشته بهعنوان میانجی عمل کرد و محور مناسب این روابط بود، امارات نیز میتواند نقشی مشابه ایفا کند و زمینهساز ارتباطات بیشتر شود.
باوجود اینکه امارت اسلامی در سه سال گذشته تمرکز خود را بر امور داخلی و بازسازی کشور معطوف کرده و با اجرای پروژههای عمرانی، حمایت مردمی را جلب کرده است، اما در سیاست خارجی نیز گامهای مؤثری برداشته و از جمله ایجاد روابط دیپلماتیک با قدرتهایی چون چین و روسیه در این مسیر گام برداشته است.
در حال حاضر، نمایندگیهای امارت اسلامی در چین و روسیه فعالاند و علاوه بر تعامل سیاسی، منافع اقتصادی و اجتماعی افغانستان را محفوظ نموده و به تلاشهای خود جهت دفاع مشروع از افغانها ادامه میدهند. تازهترین دستاورد در این زمینه، پذیرش یک کنسول از سوی وزارت خارجهی هند بود که بازتاب مثبتی در شبکههای اجتماعی داشت.
همچنین در کشورهای اروپایی، دیپلماتهای منصوب به دولت قبلی که با نظام فعلی همسو نبودند، از سوی میزبانان کنار گذاشته شده و راه برای نمایندگان امارت اسلامی باز شده است که این اقدام به معنای باز نمودن دروزاه تعامل با امارت اسلامی است و بعید نیست که از نمایندگان امارت در نیویارک و ژینوا نیز استقبال صورت گیرد.
تردیدی وجود ندارد که امارت اسلامی اکنون از مشروعیت کامل داخلی برخوردار است و بهعنوان نمایندهی مردم و خدمتگزار آنان عمل میکند، از همینرو نقطهای که سبب اعتراض جهانیان باشد و بهسبب آن حق مشروع (رسمیت) افغانستان را نادیده بگیرند، پیدا نمیشود. بسیاری از کشورها، باوجود فشارهای آمریکا، به این نتیجه رسیدهاند که تعامل سیاسی با امارت اسلامی ضروری است و در این زمینه گامهای مثبت برداشتهاند، چون حمایت عمومی و مشروعیت داخلی امارت اسلامی را درک کردهاند.
جامعهی جهانی، سازمان ملل متحد و سازمان کشورهای اسلامی باید در این زمان حساس مسئولیتهای خود را بهخوبی درک کنند و افغانستان را تنها نگذارند. زیرا حاکمیت دوبارهی امارت اسلامی، پس از پیروزی جهاد بر شوروی، از تکرار جنگهای داخلی و بیتوجهی یا رویگردانی جامعهی جهانی جلوگیری کرده است. این امر امنیت، روابط بهتر، و ضمانت یک نظام متحد، ملی و نماینده در افغانستان را برای همسایگان و کشورهای منطقه فراهم کرده است.
کشورهای جهان، بهویژه کشورهای اسلامی، باید درک کنند که امارت اسلامی نظامی است که با رضایت مردم بهوجود آمده، بر بودجهی ملی و ارادهی داخلی متکی است. در سه سال گذشته، فشارهای بینالمللی نه توانسته این نظام را تحت فشار قرار دهد و نه از این سرزمین مقدس خطری احتمالی متوجه همسایگان یا جهان شده است. انشاءالله، در آینده نیز چنین خطری بهوجود نخواهد آمد. بلکه امارت اسلامی در پرتو منافع اسلامی و ملی خود به ایجاد توازن در روابط با همسایگان، منطقه و جهان توجه جدی خواهد داشت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.