در آرزوی «شهادت»

نویسنده: محمد داود مهاجر مراحل سخت، تلخ و شیرین زندگی سپری شد. از مسجد محله و در دست‌گرفتن «سی‌پاره» تا هجرت به مدارس بزرگ، در طلب علم، نیز عمری را در بر گرفت. صحنه‌های دلخراش اشغالگران نیز ما را آرام نگذاشت و منت الهی -عزّوجلّ- شامل حال شد تا لطفی از سنگرهای گرم جهاد ببریم. […]

نویسنده: محمد داود مهاجر

مراحل سخت، تلخ و شیرین زندگی سپری شد. از مسجد محله و در دست‌گرفتن «سی‌پاره» تا هجرت به مدارس بزرگ، در طلب علم، نیز عمری را در بر گرفت. صحنه‌های دلخراش اشغالگران نیز ما را آرام نگذاشت و منت الهی -عزّوجلّ- شامل حال شد تا لطفی از سنگرهای گرم جهاد ببریم.
دنیا همین است. در طلب هرچی باشید به آن می‌رسید. بیایید و از الله متعال طلب «شهادت» کنیم؛ این مدال گران‌بهایی که به هرکس داده نمی‌شود.
شهادت درّی قیمت‌بها است که رسول مکرم اسلام -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- از الله متعال آن را طلب می‌کرد و نتیجتا نیز بر اثر بالاآمدن اثرات زهری که توسط یهودیان خورانده شده بود، -به رای بعضی از بزرگان- به شهادت رسیدند.
این که در حدیثی سه مرتبه تکرار می‌کنند: «وَلَوَدِدْتُ أَنِّی أُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، ثُمَّ أُحْیَا، ثُمَّ أُقْتَلُ، ثُمَّ أُحْیَا، ثُمَّ أُقْتَلُ» همین برای بلندای بام شهادت کافیست.
و قرآن کریم چه زیبا شهادت را به تصویر می‌کشد: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ».
چه زیبا صحنه‌هایی از شهادت از پیش روی ما که نه‌گذشت؛ اما به ما نرسید!
چه زیبا دوستانی را آغشته‌به‌خون بغل کردیم و بوی بهشت را در همین دنیا از آن‌ها استشمام نمودیم! اما خودمان در حسرتش تنها شدیم!
چه لحظه‌های سختی که همسنگرانم پرپر می‌شدند و ما در کنارشان به زمین افتاده به آن‌ها می‌نگریستیم و بی‌نصیب بودیم.
الـها و ربّا! ما را نیز شرمندهٔ هم‌رزمان شهیدمان نگردان!
ما را نیز جرعه‌ایی پاک از آن جام «وفا و ایثار» به‌بخش!
شهادت گرچه قیمتش بلند است و ما در لیست خریدارانش جاداده نمی‌شویم؛ اما دریای فضلت چنان بی‌کران است که ما بی‌چارگان نیز به آن چشم امید بسته‌ایم.
خدایا! هر مجاهدی را که آرزوی شهادت دارد، ناامید نگردان!