خاطرات تلخ زمان اشغال/ بخش سی‌و‌یکم؛ ظهور فتنه خوارج

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

زمانی که اشغال‌گران در مقابله با سربازان جان‌برکف امارت اسلامی میدان را باخته و خود را ناتوان یافتند، ده‌ها ترفند گوناگون دیگر را نظیر افزایش تعداد نیروها، تشدید حملات هوایی و حتی اربکی‌سازی انجام دادند، اما هیچ‌کدام این نیرنگ‌ها در مقابل ایمان راستین مجاهدین کارساز نیامد و یکی پی دیگری با شکست مواجه می‌شد.

 

همین امر باعث گردید تا در فکر طرح‌ریزی نقشه جدید گردند؛ نقشه‌ی زهرآگینی که ظهور خوارج عصر یعنی داعش را به همراه‌ داشت، فتنه‌ای بزرگ که بسیاری آن را سرآغازِ پایان جهاد مقدس افغان‌ها می‌دانستند.

 

خوارج داعش، بسیار زودتر از آن‌چه انتظار می‌رفت در برخی از ولایات افغانستان جابه‌جا شده، بر تعدادی از ولسوالی‌ها و قریه‌جات تسلط یافتند و پرچم خود را در مقابل چشمان اشغال‌گران به اهتزاز درآوردند.

 

در آن زمان امارت اسلامی تحت رهبری امیرالمومنین ملا اخترمحمد منصور -تقبله‌الله- در روزهای نخست ظهور این فتنه با نوشتن نامه‌ای سرگشاده، از ابوبکر البغدادی، خلیفه خودخوانده خوارج، درخواست نمود تا جنبش خود را با ایجاد جبهه‌ای جدید در افغانستان زیر سوال نبرد و مسلمانان را علیه خود تحریک نکند؛ درخواستی که با جواب رد از جانب خوارج روبه‌رو شد و همین‌ امر باعث گردید تا نبردهای شدیدی میان اعضای این گروهک منفور و مجاهدین امارت اسلامی آغاز گردد؛ نبردهای آتشینی که سرانجام بر حضور خوارج در افغانستان مهر پایان گذاشت.

 

در مدت زمانی که خوارج داعش بر گوشه‌ای از خاک افغانستان سایه افکنده بودند، مردم این دیار رنج‌ها و مصیبت‌های فراوانی را متحمل شدند، آن‌هم در کمال بی‌کفایتی رژیم پیشین و سکوت بحث‌برانگیز اشغال‌گران آمریکایی و متحدان آن‌ها.

 

در این مدت جنایات زیادی از جانب خوارج به وقوع پیوست؛ بگونه‌ای که اکثریت فعالیت‌های‌شان بر خلاف آن‌چه شعار می‌دادند، در مساجد به وقوع می‌پیوست و هدف واقعی‌شان ترور اهل علم و ترساندن مردم از مساجد بود.

 

شاید اعضای این گروه تنها افرادی بودند، که قتل زنان و کودکان شیرخوار را افتخار دانسته و با نشر ویدیوهای آن به هدف اصلی‌شان که همان بدنام‌ساختن اسلام واقعی بود، نزدیک‌تر می‌شدند؛ جنایات هولناکی که حتی اشغال‌گران و هم‌دستان‌شان نیز از انجام آن‌ها ناتوان بودند.

 

دوران اشغال خاطرات تلخ بی‌شماری را در اذهان عامه ملت افغانستان حک نمود؛ اما ظهور فتنه خوارج بدون شک یکی از بزرگترین این مصایب بود؛ مصیبت زهرآگینی که هدف آن نابودی جهاد راستین این ملت و خنثی‌نمودن اراده پولادین‌شان در راستای آزادسازی این سرزمین بود.

 

به راستی که یکی از اهداف دیگر خوارج بدنام‌سازی جهاد افغان‌ها و به‌حاشیه‌راندن فرزندان واقعی این ملت بود، تا شاید از این طریق بتوانند میان ملت و مجاهدین فاصله انداخته و در نتیجه جای پای اشغال‌گران و اجیران‌شان را تثبیت نمایند.

 

و اما پایان این فصل تلخ و عبرت‌انگیز از تاریخ افغانستان، با پیروزی عزت‌مندانه‌ مجاهدین امارت اسلامی رقم خورد؛ خوارجی که با نقشه‌های شیطانی و جنایات بی‌سابقه آمده بودند تا ریشه‌ی جهاد را بخشکانند، خود به زباله‌دان تاریخ پیوستند.

 

ملت مسلمان افغانستان نیز با تحمل رنج‌ها و ایستادگی در برابر دو دشمن، هم اشغال‌گران و هم خوارج، نشان داد که ایمان، غیرت و وحدت می‌تواند بزرگ‌ترین توطئه‌ها را در هم بشکند.