نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
معضل بزرگ فساد
هرگاه به زمان اشغال نگاهی بیاندازیم، هیچ معضلی به اندازه فساد در دستگاه حکومتی بستری گسترده و بزرگی نداشت.
فسادی که همزمان با آمدن نیروهای اشغالگر قدم نامبارکاش را بر پهنای افغانستان نهاد و همچون غده سرطانی در نظام جمهوریت ریشه دواند و از وزیر گرفته تا آبدارچی ادارات دولتی را آغشته بهخود نمود.
در آن زمان نهتنها مسئولین حکومتی افغان، بلکه حتی اتباع خارجی، آنهایی که با شعار یاریرساندن به ملت افغانستان آمده بودند نیز در فساد جاری در افغانستان نقش پررنگی داشتند و نیم بیشتری از سرمایهای که توسط کشورهای غربی به این کشور سپرده میشد را به حساهای بانکی خود منتقل مینمودند.
بگونهای که قسمت زیادی از پول سرازیر شده را از در میآوردند و از دریچه بیرون میکشیدند و سعی میکردند پروژهها را به خارجیها و یا اتباع و عوامل خودشان بدهند.
برخی از خارجیها مبالغ هنگفتی را ماهانه بهعنوان معاش و حقالزحمه دریافت میکردند، که گاهی این مبالغ به ۶۰ هزار دالر در ماه نیز میرسید.
حجم فساد در زمان اشغال به اندازهای زیاد و غیر قابل کنترل بود، که نام افغانستان در سالهای متوالی در صدر کشورهای فاسد جهان در گزارش سازمان “شفافیت بین الملل” قرارداشت و یکی از دلایل عمده دلسردشدن مردم افغانستان از نظام جمهوریت را نیز میتوان همین فساد دانست.
از همین جهت است که ابن خلدون، انواع فساد سیاسی، اداری و اخلاقی را از اساسیترین عوامل فروپاشی دولتها میشمارد.
در زمان جمهوریت نیز، انواع فساد سیاسی، اداری و اخلاقی در نهادهای نظامی و ملکی کشور بیداد میکرد.
در این بخش از سلسله خاطرات تلخ زمان اشغال، قصد بر این داریم تا نگاهی عمیقتر به این بلا و مصیبت ویرانگر بیاندازیم و تا حد توان انواع و اقسام آن را برای خواننده گرامی بازگو نمائیم.
ادامه دارد…
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.