نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
دکتر محمد الصغیر در یکی از مقالاتش در مورد افغانستان مینویسد: «تمام آنچه از افغانستان به جهانیان میرسد، تبلیغاتی است که مخالفان تاریخیِ آنان و یا کسانی که هنوز از آثار شکست رهایی نیافتهاند، دستبهدست میکنند.» از آنجایی که دشمنِ فرصتطلب همواره در کمین است تا از آبهای گلآلود ماهی صید کند، اخبار منتشرشده را مغتنم شمرده و از آن ضد نظام امارت اسلامی استفاده میکند در حالی که بیشتر رسانههای معاند از ساخت وطن، آبادانی، عمران و تحولات گستردهای که در گوشهوکنار این مملکت رخ میدهد چیزی نمیگویند و نمینویسند. این تبلیغات بر بسیاری از مسئولین کشورهای خارجی و مردم افغانستان که در بیرون از کشور هستند تأثیر بد گذاشته و روابط امارت اسلامی با جهانیان را دشوارتر ساختهاست. درخواستِ اخیر یکی از څارنوالان محکمهٔ بینالمللی جرایم و اتهاماتش علیه رهبران و بزرگان امارت اسلامی براساس همین اخبار بوده و متأثر از همین تبلیغات است که حقایق برای آنان وارونه رسیدهاست. اگر این څارنوال میدانست که در افغانستان چه میگذرد و افغانستان با تدبیر و درایت همین رهبران و بزرگان این روزها چه مراحلی را طی میکند، هیچگاه چنین تصمیم ناعادلانه و بهدور از عقل و واقعیت نمیگرفت.
بهتر بود که این څارنوال قبل از چنین درخواستی که بویِ دوگانگی و سیاست میدهد، از مردم افغانستان که روزی بدون دلیل کشته میشدند، اموالشان غارت میشد، فرزندانشان اختطاف میشد، رهزنان و سارقان در هر گوشهوکنار این مملکت جولان میکردند. اراضیشان غصب میشد، حرمتشان شکسته میشد نه به زنان رحم میشد و نه هم اطفال در امان بودند، نظرسنجی میکرد و از احوال آنان خبرگیری میکرد که آیا حقّ آنان ضایع شدهاست یا خیر؟ آیا آنان در این حکومت بیشتر احساس امنیت میکنند و یا در دوران اشغال بیستساله؟ آیا آنان حالا خود را آزاد میبینند یا در دورهٔ قبل؟ جالب است بدانید این دادگاه از سال ۲۰۰۷ میلادی تا حالا پروندهٔ افغانستان را بررسی کرده است؛ اما تمام جنایات جنگی، کشتار مردم بیگناه، اعمال ضدبشری نیروهای خارجی و دستنشاندههای داخلیِ آنان را در این مدت، نادیده گرفتهاست و در مورد آنان حکمی صادر نکردهاست چگونه در مورد کسانی حکم صادر میکند که در هر مجلسی از حقوق زنان، مردان و کودکان میگویند و همواره در بارهٔ آنان روشنگیری میکنند؟ بهتر بود کریمخان قبل از این درخواست خود، فرامین زعیم عالیقدر امارت اسلامی را بررسی میکرد و میدید که چندین فرمانش در بارهٔ رعایت حقوق زنان، همدردی با ملت رنجدیده، غمخواری برای آنان است؛
مسئولین این دادگاه باید قبل از درخواستشان به سه نکتهٔ مهم زیر توجه میکردند:
۱. باید بدانند که اکثریت مردم افغانستان از این حکومت و رهبرانشان راضی هستند؛ آنان با برچیدهشدن فساد، زورگویی، خودبزرگبینی و فخرفروشی و سایر مفاسد و فتنهها خیلی خوشحال شدهاند و امارت اسلامی را بهترین گزینه برای حکومتداری، برآوردهساختن آرمانها و تحقق یافتن خواستههایشان میدانند گرچه در این میان تعدادی هم هستند که روزی از جیب مردم و دولت خوردند، حالا نانشان آجرشده و دالرهای مفتومجانی از آنان گرفتهشده است ناراحت هستند؛ اما هیچ وقت منافع یک ملت را نباید بهخاطر تعداد اندکی زیرپا گذاشت؛
۲. آنان نباید برداشتهای و تفسیرهای خود از حقوق بشر، حقوق زنان و… را بر مردم افغانستان تحمیل کنند؛ زیرا مردم افغانستان مردم مسلمان و متدین هستند. آنان از فرهنگ غرب که انسانها را بهانحطاط میکشاند بیزار هستند و نمیخواهند بار دیگر بهمنجلاب فساد و تباهی سوق داده شوند؛
۳. از آنجایی که در این محکمه بیش از صد کشور عضو هستند و تمام این کشورها فرامین و قوانین آنرا تأیید و امضا کردهاند؛ لذا نباید بدون تحقیق، بررسی و اطلاعات دقیق، درخواستهای ناعادلانه و فاقد اعتبار ارائه دهند؛ زیرا این درخواستها جایگاه این محکمه را زیر سؤال برده و ارزش و اعتبار آن را میکاهد.
چگونه این دادگاه، کسانی را متهم میکند که در طول عمر عزیزشان برای آزادی همین مردم و بازپسگیری حقوق آنان تلاش کردند؟ باید دنبال حقایق باشیم. واقعیتها را نباید زیر پا بگذاریم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.