نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
چند سالی است امنیتی که آرزوی دیرینۀ مردم مظلوم افغانستان بود با شکست و فرار آمریکا و ناتو در این کشور حاکم گشته است مردم این خطه از وجود چنین نعمتی در خاک و سرزمین خویش بسی خرسند و شادان هستند.
اما دیری نپایید که غدۀ سرطانی دیگری در این سرزمین سربرآورده و بلای جان گشت.
این غدۀ سرطانی برخلاف گذشته با پرچم غیر اسلامی بلای جان مردم نگشته است؛ بلکه کشوری اسلامی و هملباس مردم افغانستان بوده و ادعاهای برادریشان گوش فلک را کر کرده است
پاکستان شاید فکر بکند که میتواند با این بمبارانهای کورکورانۀ اوضاع نابسامان کشورش را بهبود ببخشد در حالی که مخالفین باشندگان خود پاکستان بوده و از اوضاع جاری در آن کشور رنج میبرند و از بیعدالتیها به تنگ آمده و به سیاستهای ناکارآمد پاکستان معترض هستند و میخواهند اوضاع را در آن کشور تغییر بدهند.
در این گیرودار دولت پاکستان از خلأهای موجود در افغانستان نهایت سوءاستفاده را میبرد و هر بار که از طرف مخالفین خود متحمل شکستهای سنگینی میگردد به جای اینکه تدابیر امنیتی خود را بالا ببرد، تلافی آن شکستها را از مردم مسکین و مرزنشین افغانستان میگیرد.
پاکستان به جای اینکه بیاید با ملت خود شاخ به شاخ گردد برود اوضاع نابسامان موجود در آن کشور را تغییر داده به دیکتاتوریها پایان بدهد و منافع گسترده آن کشور را به صورت عمومی برای تمام باشندگان آن کشور خرج بکند نه اینکه نژادی را برتری داده و حقوق دیگر باشندگان خود را نادیده بگیرد و همانند سوریه در پی حذف مخالفان خود باشد که در این صورت همان سناریوی سوریه در این کشور هم تکرار خواهد شد.
و از طرفی دیگر این حرکات قلچماقانۀ پاکستان ضعیف کشی و محاسبات اشتباه او را نشان میدهد و اگر این تحرکات در مرزهای ایران و هندوستان و دیگر همسایگان او صورت میگرفت، پاکستان هرگز به خود چنین جرأتی نمیداد که برود و بدون اجازه در خاک آنها بمباران بکند.
پاکستان قبل از اینکه دست به چنین اقدامات دیوانهواری بزند باید نگاه مختصری به تاریخ افغانستان انداخته و ببیند که این مردم با ابرقدرتها چهها کردند و آیا پاکستان نای درافتادن با چنین رزمجویان و رزمخواهی را دارد که اینگونه بیمحابا به آب و آتش میزند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.