نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نویسنده: محمد داوود اسحاقزهی «یوسفی» این روزها بیشترین توجه رسانهها و تحلیلِ تحلیلگران بهمسئلهٔ فلسطین و غزه است. گویا این موضوع تبدیل بهمیدانی جهت بهرُخ کشیدن قدرت رسانهایشان بهیکدیگرند. رسانهها از بازیگران اصلی سیاستِ بینالمللاند؛ اما همین رسانههای که تا دیروز سرلوحهٔ فعالیتشان دفاع از حقوق بشر بود و بوغ و کرنای آنان گوش آسمان […]
نویسنده: محمد داوود اسحاقزهی «یوسفی» این روزها بیشترین توجه رسانهها و تحلیلِ تحلیلگران بهمسئلهٔ فلسطین و غزه است. گویا این موضوع تبدیل بهمیدانی جهت بهرُخ کشیدن قدرت رسانهایشان بهیکدیگرند. رسانهها از بازیگران اصلی سیاستِ بینالمللاند؛ اما همین رسانههای که تا دیروز سرلوحهٔ فعالیتشان دفاع از حقوق بشر بود و بوغ و کرنای آنان گوش آسمان را کر میکرد، امروز دیگر از آن خبری نیست. تا پیش از این جریانات اگر در جای یک خبرنگار یا یک نفر از نیروهای امدادگر سازمان ملل آسیبی میدید یا کشته میشد تبلیغاتی به گسترۀ گیتی به راه میانداختند تا کشورهای به اصطلاح حامی حقوق بشر را تحریک کنند تا بر کشور یا گروه موردنظر فشار بیاورند یا تحریم کنند. حیرتآور است که در روزهای گذشته دهها خبرنگار و نیروی کمکرسان سازمان ملل جان خود را در غزه از دست دادند؛ اما اینها از کنار مسأله به این بزرگی طور رد شدند که گویا اتفاق مهمی اصلاً نبودهاست! در این روزها مسئلهٔ غزه و فلسطین و سرزمینهای اشغالی بهعنوان یکی از مناقشهآمیزترین مسائل جهان، در میان رسانهها مطرح است. جنایت و وحشیگری اسرائیل به اوج خود رسیده و دوباره میدانی شده برای آزمودن تا مشخص شود که کدام رسانه طرف حق را میگیرد و کدام یکْ همراه میشود با جریان باطل و روایتسازی میکند برای صهیونسیتها.
متأسفانه در هفت دهه گذشته جریان رسانههای همسو با رژیم صهیونسیتی که گوی سبقت را از سایر رسانهها ربوده است؛ با راهبردهای هدفمندی چون تحریف واقعیت، انتشار اخبار جعلی، اهریمنسازی از فلسطینیها و… با قوت تمام کار میکنند تا برای هر جنایتی روایتی تازه بسازند و شاکی را در محل متهم قرار دهند. این رسانهها مردم فلسطین را افرادی غیر متمدن، ناسازگار، مسلمانان افراطی و تروریست معرفی میکنند و از طرفی اشغالگران یهودی را مظلوم و دارای تجربه بد از هولوکاست به تصویر میکشند.
اکثر اخبار مرتبط با غزه، از سوی رسانههای غربی که عمدتاً طرفدار این رژیم هستند، روایت میشود. هرچند این رسانههای مدعی بیطرف هستند و میکوشند خود را حرفهای نشان دهند و در پوشش تحولات این باریکه به اصطلاح توازن داشته باشند؛ ولی غور در محتوای تولید شده در این رسانهها به ویژه در یک ماه گذشته، جهتگیریهای مشخص را نمایان میکند. جهتگیریهایی که با تأثیرگذاری بر افکار عمومی، میتواند آینده تحولات در این منطقه را از خود متأثر کند. نباید فراموش کرد که در این میان رسانههای انگشتشماری هم هستند که به وظیفه خود عمل میکنند و هر آنچه واقعیت است، را مخابره میکنند. بسیاری از مردم وقتی با این دوگانگی رسانهها روبهرو میشوند جز حالت یأس و ناامیدی چیز دیگری به آنان دست نمیدهند، از این رو دیده میشود، شهروندان کشورهای مختلف روی به صفحات اجتماعی مانند؛ فیسبوک و واتساپ و… آوردهاند و اعتماد خود را به غولهای رسانهای که پیش از این دنبال میکردند از دست دادهاند. ناگفته نماند که رسانهها بزرگترین مشروعیت خود را از مخاطبان خود میگیرند. رسانهای که مخاطبان خود را از دست بدهد محکوم به فنا است!
بنابراین مهم است که رویکرد رسانهها نسبت به اتفاقات فلسطین به ویژه غزه در این شرایط حساس چه باشد. منافع مظلومین و دفاع از حقوق بشر یا در راستای تامین منافع اسرائیل و کمرنگ کردن جایگاه حقوق فلسطینیان. هرچی باشد، مردم دنیا بلأخص جهان اسلام که پیش از یک و نیم میلیارد جمعیت جهان را تشکیل میدهند قضاوت خواهند کرد!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.