یادداشت

جنازه‌ها چه زیبا قضاوت می‌کنند

گروه سومی هم بودند که مهر سکوت بر لب زده و «صمّ بکم» به گوشه خزیده و منتظر واکنش و عکس‌العمل بقیه در قبال این حدیث شدند. این‌ها -که چشم امید بسیاری از مردم به واکنش قاطع و تند آنان بود- نشستن در گوشهٔ عافیت را بر واردشدن در میدان معرکه ترجیح دادند؛ نه سخنی بر زبان آوردند، نه قلمی بر کاغذ کشیدند، نه به صورت زبانی این حادثهٔ تلخ و این اقدام ننگین را محکوم کردند، و نه‌هم بیانیهٔ رسمی در مورد آن صادر کردند

پس از شهادت دردناک و غم‌انگیز مدافع قدس و مبارز مسجدالاقصی، شهید اسماعیل هنیه -تقبله‌الله- در دیار غربت و دور از سرزمین آبا و اجدادی‌اش، واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های متفاوتی صورت گرفت. اکثرا انسان‌ها -مسلمانان و مردمان شریف، نجیب و باوجدان- از این ترور ناجوانمردانه بسیار ناراحت، پریشان و اندوهگین شدند؛ وجدان‌‌شان آزرده شد، قلب‌شان درد گرفت و ذهن‌شان افسرده گشت و به اشکال متفاوت و متنوعی انزجار و تنفر خود را نسبت به این موضوع نشان دادند؛ اما بودند کسانی که از این جنایت‌ها شادمان و خوشحال شده و شماتت خود را نشان داده و با حرکات تمسخرآمیز و سخنان طعنه‌انگیز خود، بر زخم همهٔ آزادگان جهان نمک پاشیده و به ریش همه خندیدند و خاطر همه را آزرده و ماسک دل‌سوزی و خیرخواهی را از چهره برداشته و ذات بد و طینت پلید خود را برای همه نمایان نمودند.

 

گروه سومی هم بودند که مهر سکوت بر لب زده و «صمّ بکم» به گوشه خزیده و منتظر واکنش و عکس‌العمل بقیه در قبال این حدیث شدند. این‌ها -که چشم امید بسیاری از مردم به واکنش قاطع و تند آنان بود- نشستن در گوشهٔ عافیت را بر واردشدن در میدان معرکه ترجیح دادند؛ نه سخنی بر زبان آوردند، نه قلمی بر کاغذ کشیدند، نه به صورت زبانی این حادثهٔ تلخ و این اقدام ننگین را محکوم کردند، و نه‌هم بیانیهٔ رسمی در مورد آن صادر کردند.

 

به هر حال آن‌چه که نباید، اتفاق افتاد، و جهان اسلام، به‌ویژه ملت مجاهد و مبارز فلسطین یکی از رشیدترین، شجاع‌ترین، متدین‌ترین، با اخلاق‌ترین و سیاست‌مدارترین فرزندان خود را از دست داد و میدان جهاد و مبارز از شجاعت، ایمان، سیاست و درایت این انسان نستوه خالی گشت، و خاک، بدن تکه‌تکه‌شده و جسم مبارک یکی دیگر از شهدا را همانند یک مادر مهربان به آغوش خود گرفت.

 

اما عجیب‌ترین نکته در مورد این حادثهٔ دردناک آن بود که برخی از سران کشورهای عربی و اسلامی از حضور در مراسم خاک‌سپاری این برادر مسلمان خود، سر باز زده و حق شرعی خود را در قبال او ترک کرده و در تشییع او شرکت نکردند؛ اما مسلمانان جهان در سراسر دنیا به صورت خودجوش و مردمی در مساجد شهرها و روستاهای مختلف، نماز جنازهٔ ایشان را به صورت نمادین و غایبانه ادا کردند و آخرین حق شهید را با وجود دوری مسافت و بُعد مسیر ادا کردند.

 

طبق پیش‌بینی‌های موجود، احتمالا ۷۰۰ میلیون نفر به صورت غایبانه و نمادین برای شهید هنیه -تقبله‌الله- نماز جنازه خوانده و محبت، ارادت و علاقهٔ خود را به این مجاهد و مبارز معاصر نشان دادند و به همهٔ دشمنان ثابت کردند که عشق و علاقه به جهاد، مبارزه، شهادت‌طلبی و جان‌فدایی برای آزادی قدس شریف و مسجدالاقصی، در بین ملت‌های مسلمان، به‌ویژه جوانان چه‌‌قدر افزایش یافته و حملات شدید اسرائیل به غزه و با خاک یکسان‌کردن آن و شهادت بیش از ۵۰ هزار مردم و ترور فرماندهان نظامی حماس، هیچ‌گونه کاستی و نقصی در محبت جوانان به جهاد و مبارزه، ایجاد نکرده است.

 

آری، ابراز علاقه و محبت مسلمانان در سراسر دنیا به فرماندهان نظامی و مجاهدان در حال جنگ با یهودیان غاصب و اشغال‌گر، نشان‌دهندهٔ آن است که فکر و اندیشهٔ جهاد در ذهن جوانان هنوز زنده و پویا است و تا قیامت زنده خواهد ماند. جوانان مبارز و مجاهد مسلمان منتظر کوچک‌ترین فرصت و بهانه‌ای هستند تا جان بر کف نهاده و اسلحه به دست گرفته و وارد میدان نبرد و مبارزه شوند و جان، خون و جسم خویش را فدای دین خدا و شریعت اسلام کنند.

 

آری، تشییع جنازهٔ شهید اسماعیل هنیه -تقبله‌الله- ثابت کرد که مردم چه‌قدر به او و فرماندهان امثال او اعتماد دارند و حاضر هستند زیر دست و طبق دستور آنان به جهاد و مبارزه تا سرحد شهادت ادامه دهند. تقدیر، تمجید، ستایش و بزرگ‌داشتی که ملت‌های مسلمان و عموم مردم نسبت به این شهید والامقام نشان داند، حرف‌های بسیار صریح و پیام‌های بسیار روشنی بود که متوجه دوست و دشمن نمودند.

 

اما آنانی که این حادثهٔ تلخ را محکوم نکرده و حاضر نشدند در تشییع پیکر شهید بزرگ‌وار شرکت کنند، به زودی از دنیا رخت سفر خواهند بست و جنازهٔ هر کدام برای تشییع و خاک‌سپاری جلوی مردم گذاشته خواهد شد، و آنگاه مشخص و معلوم خواهد گشت که ملت‌ها و تودهٔ مردم نسبت به تشییع پیکر آنان چه تصمیمی خواهند گرفت و چه رفتاری خواهند داشت و چگونه آن‌ها را داوری کرده و نسبت به آنان چه‌قدر محبت نشان داده و چند درصد از مردم جهان و ملتهای خودشان با آنان ابراز محبت و علاقه خواهند کرد.

 

به هر حال، همه منتظر خواهیم ماند تا صفحات تاریخ معاصر رقم بخورد و کنش‌ها و واکنش‌های ملت و مردم در قبال مرگ هر یک از آنان ثبت گردد و معلوم شود که چه کسی محبوب مردم است و چه کسی منفور!!!