تنش‌های مرزی؛ اتفاقی یا برنامه‌ریزی‌شده؟!

نویسنده: محمدعمر نیمروزی بعد از فتوحات و گرفتن زمام امور در افغانستان، نیروهای امنیتی و سرحدی امارت اسلامی در تمام سرحدات مستقر شدند و امنیت را به گونه کامل تأمین کردند. بعد از مدتی و در فواصل زمانی مشخص، بارها و بارها در میان نیروهای سرحدیِ امارت و کشور همسایهٔ پاکستان درگیری رخ داده است. […]

نویسنده: محمدعمر نیمروزی

بعد از فتوحات و گرفتن زمام امور در افغانستان، نیروهای امنیتی و سرحدی امارت اسلامی در تمام سرحدات مستقر شدند و امنیت را به گونه کامل تأمین کردند. بعد از مدتی و در فواصل زمانی مشخص، بارها و بارها در میان نیروهای سرحدیِ امارت و کشور همسایهٔ پاکستان درگیری رخ داده است.
هر بار بعد از وقوع درگیری، همان کشور همسایه، نیروهای امارت اسلامی را مقصر و آغازگر تنش‌ها دانسته‌ و حتی بارها شنیده‌ایم که این کشور همسایه، نیروهای سرحدی امارت را غیرحرفه‌ای دانسته‌ و معتقد است که بهره نداشتن از آموزش‌های مسلکی، منجر به بروز این درگیری‌ها و تنش‌ها شده است!
اما سؤالی که خودبه‌خود در ذهن آگاهان خطور می‌کند، این است که چرا این درگیری‌ها و خشونت‌های مرزی، فقط در میان امارت و همان همسایه رخ می‌دهد؟! آیا نیروهای سرحدی امارت اسلامی از میان شش کشور همسایه، فقط با همین کشور، غیرحرفه‌ای برخورد می‌کنند و با دیگران حرفه‌ای؟! چرا با پنج کشور دیگر در سرحدات تنش فیزیکی رخ نداده است؟!

به نظر بنده، راه چاره را باید در جایی دیگر جستجو کرد.

این کشور که پیوسته با امارت تنش سرحدی دارد چند مشکل دارد که با در نظرگرفتن آن‌ها و چیدن قطعات پازل در کنار هم، می‌توان به واقعیت‌هایی پی برد؛ مثلا این کشور آشوب داخلی دارد، ارزش پولش روزبه‌روز در حال سقوط است، تورمش رو به رشد است، اقتصادش کوچک شده، و وابستگی‌اش به خارج در حال افزایش است. اما بقیه کشورهایی که همسایه افغانستان هستند این مشکلات را ندارند.
حقیقت این است که این کشور می‌خواهد رُخ اعتراضات داخلی  و آشوب‌های داخلِ مرزی‌اش را به سویی دیگر معطوف کند. هرچقدر اذهان مردم داخلی، معطوف به آشوب‌های داخل باشد، این به ضرر حکومت‌ها تمام می‌شود، لاجرم باید با یک تنش فیزیکی، توجهات را به سویی دیگری سوق دهد تا آشوب‌های داخلی را بخواباند.
حقیقت دیگر این است که این ‌کشور بنابر معضلات اقتصادی، به شدت نیازمند حمایت‌های مالیِ بین‌المللی است، و برای کسب این حمایت، نیازمند مظلوم‌نمایی است و این مظلوم‌نمایی را فقط در دامان مقابله و تنش با امارت اسلامی می‌تواند کسب کند. در این شرایط، تنش با امارت اسلامی افغانستان به مثابه کشتی نجاتی برای برون‌رفتش از این منجلاب است.
از لحاظ سیاسی نیز این کشور دچار انزوا شده و تنها گزینه‌ای که می‌تواند آن را مجددا به دامان نظام بین‌المللی برگرداند، تنش با امارت اسلامی است.
با درنظرداشت این پیش‌زمینه‌ها درک تنش‌های مرزی مانند روز روشن هویدا می‌گردد.