تعریف دوگانۀ جنگ!

نویسنده: احمد منصور”عصمتی” جنگ در اسلام به معنای از بین‌بردن شرف، ابرو، عزت، انسانیت و به معنای تخریب شهرها نیست؛ بلکه جنگ ضرورتی است که طبیعت بشری آنرا تقاضا می‌کند.   از این رو اگر خداوند مردم فاسد را به وسیلهٔ بعضی صالحان دفع نکند، باطل در همهٔ جا انتشار می‌یابد، و فساد زمین را […]

نویسنده: احمد منصور”عصمتی”

جنگ در اسلام به معنای از بین‌بردن شرف، ابرو، عزت، انسانیت و به معنای تخریب شهرها نیست؛ بلکه جنگ ضرورتی است که طبیعت بشری آنرا تقاضا می‌کند.

 

از این رو اگر خداوند مردم فاسد را به وسیلهٔ بعضی صالحان دفع نکند، باطل در همهٔ جا انتشار می‌یابد، و فساد زمین را فرا می‌گیرد و صدای حق در گلو خفه می‌شود.

 

جواز و ضرورت جنگ در اسلام به معنای تسلیم‌شدن به غریزهٔ غضب، تعصبات جاهلی و اشباع شهوات نیست؛ بلکه جنگ در اسلام دارای ضوابط خاصی می‌باشد؛ بنابراین جنگ در مقابل ستمگران، اشغالگران و متجاوزین و برای خدا، در راه خدا و اعلای کلمه الله می‌باشد، نه در راه طاغوت، برای کلمه شر و باطل!

 

کسانی که در مدت اشغال بیست‌سالهٔ افغانستان، در کنار ظالم بودند، جنگ علیه کفر را ویرانی وطن می‌نامیدند؛ این این جنگ بیست‌سالهٔ افغان‌ها در مقابل فرعونِ وقت، اشغالگران و دشمنان خدا، یک جنگ مشروع و ضرورتی مهم برای این میهن بود؛ چون سرزمین‌مان زیر یوغ متجاوزین قرار گرفته بود و عزت و شرف ملت ما در امان نبود؛ زیرا کشور از سوی بیگانگان اداره می‌شد، اختیار کارها با دیگران بود و جنایات بزرگی را نیز مرتکب شدند.

 

از نظر اسلام و حتی قانون جهانی، بمباردمان شفاخانه‌ها، کلینیک‌ها و هدف‌قراردادن اطفال و زنان که در جنگ شرکت ندارند، محکوم است؛ اما جهان کفر در مقابل اهداف و منافع خود هیچ‌گونه قانونی را عملی نمی‌کند، حتی همان قانونی را که خود برای دیگران توصیه می‌کند، و در اشغال بیست‌ساله، به‌خاطر فشارآوردن به طرف مقابل، شفاخانه‌ها، مدارس و صدها مکان عام‌المنفعه را بمباردمان و مردم بی‌طرف را هدف قراردادند.

 

همان حالت اکنون در فلسطین نیز جریان دارد؛ زیرا رژیم غاصب صهیونیستی اسرائیل، برای فشار بر مقاومت اسلامی فلسطین، شفاخانه‌ها و مردم بیگناه را هدف بمباران قرار می‌دهد، و همان غرب که مدعی دفاع از حقوق بشر است، امروز در برابر جنایات وحشتناک صهیونیست‌ها نه تنها خاموش‌ نیست، بلکه حمایت همهٔ جانبهٔ خود را نیز از رژیم مذکور اعلام کرده است.

 

امروز کودک فلسطینی در دستان مادر خود شهید می‌شود، و مردم آنجا تحت ظلمی قرار دارند که در تاریخ کم‌سابقه است.

 

پس معلوم شد که شعارهای حقوق بشر و احترام به بشریت را که غرب بیان می‌دارد، تنها برای این است که اهداف مُضِر خودرا بر مسلمانان اعمال کند، و اجرای این حقوقی که شعار می‌دهد تنها برای مسلمانان لازم است و هرگاه کوچک‌ترین خطری منافع خودشان را تهدید کند، آنجاست که هیچ حقوق بشری را نمی‌شناسند.

 

اما اسلام این‌طور نیست؛ زیرا اسلام سپاهیان خود را به این امر می‌کند که با اطفال و زنانی که در جنگ شرکت ندارند، کاری نداشته باشند و ضرری به آن‌ها نرسانند، و آن‌ها نیز به توصیه‌های دین‌شان توجه کرده و این را در عمل هم ثابت می‌نمودند؛ اطفال را هدف قرار نمی‌دادند و زنانی که در جنگ شرکت نداشته باشند را نمی‌کشتند، و از این رو اخلاق و رفتار سپاهیان اسلام و کفار تفاوت عمیقی دارد.

 

اگرچه کسانی‌که برای حق در مقابل باطل مبارزه می‌کنند با یاران شیطان و لشکر طاغوت قابل مقایسه نیستند، ولی این حقیقت ادعاهای غرب می‌باشد.

 

از لشکر باطل هم توقعی نباید داشت؛ زیرا اسلام تنها دینی‌است که برای بشریت احترام کامل دارد، و یگانه دینی‌است که نظم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی جهان را برقرار خواهد نمود و بدون اسلام نظمی نیز وجود نخواهد داشت، و تنها نسخهٔ هرج‌ومرج امروز، همین اسلام است و بس.