ترور اسماعیل هنیه؛ شکست اسرائیل در میدان جنگ و ردکردن خطوط سرخ دیپلماتیک

از حمله‌ی وحشیانه‌ی اسرائیل به غزه بیش از سیصد روز می‌گذرد و هر روز بر عمق جنایت آن افزوده می‌شود. از طرفی نیز مجاهدان فلسطینی با تمام توان تلاش پیوسته می‌کنند تا آن جنایت‌کاران را از سرزمین خود بیرون کنند. استقامت و تاکتیک‌های نظامی در میدان نبرد مجاهدان روز را برای اشغالگران شب کرده است.

تا اکنون اسرائیل و آمریکا با تمام توان نظامی‌شان نتوانسته‌اند به اهداف‌شان دست یابند؛ ازهمین‌رو، ناگزیر بودند دست به اقدامی بزنند تا بر ناکامی خود در این نبرد نابرابر سرپوش بگذارند؛ به‌همین‌خاطر، دست به ترور ناجوانمردانه و بی‌رحمانه‌ی اسماعیل هنیه زدند؛ تروری که عملاً تنش را در منطقه وارد مرحله‌ی تازه‌ای خواهد کرد.

این نکته را قبلاً هم گفتم و مجددا نیز تکرار می‌کنم که نتانیاهو و کابینه‌ی جنگ او بخوبی می‌داند که با پایان جنگ در غزه، جایگاه تضعیف‌شده‌ی خود را از دست خواهند داد؛ برهمین‌اساس، تلاش دارد جنگ را در منطقه تشدید کند.

کابینه‌ی جنگ اسرائیل قبلاً اعلام کرده بود که حماس را نابود می‌کند، اما نتوانست؛

اعلام کرده بود که گروگان‌ها آزاد خواهند کرد، اما نتوانست.

خواست ناکامی خود را با ترور هنیه جبران کند که این حمله نیز تغییری در شکل ناکامی‌شان پدید نخواهد آورد.

اگرچه این خسارت برای حماس بسیار سنگین خواهد بود، اما این حرکت افکار عمومی فلسطین و جهان را علیه اسرائیل متحد خواهد کرد و این خود یک شکست دیگر از نوع دیگر است. از طرفی دیگر، باعث نزدیک‌ترشدن گروه‌های فلسطینی و اتحاد آنان خواهد شد.

ترور اشخاص در هر سطحی که باشد، نه عاقلانه است نه انسانی و جز ترویج توحش چیزی دیگر در پی نخواهد داشت و خط سرخ‌های امنیت انسان‌ها را از بین خواهد برد.

اسرائیل با این حرکت خود نشان داد که به هیچ خط سرخی پایبند نیست؛ نه خطوط سرخ و قوانین انسان‌دوستانه با کشتار بی‌رحمانه‌ی هزار زن و طفل و ویران‌کردن غزه، نه خطوط سرخ نظامی و سیاسی و دیپلماتیک با ترور مهمان رسمی یک کشور در داخل خاک آن.

ترور هنیه محصول یک کار امنیتی پیچیده نیست؛ آنگونه که برخی از رسانه‌ها تبلیغ می‌کنند. او در سفری علنی به‌عنوان مهمان رسمیِ مراسمی به یک کشور سفر کرد بود. البته بعید است که اسرائیل راساً و بدون هماهنگی و چراغ سبز آمریکا دست به چنین اقدامی زده باشد.

لذا با توجه به آنچه گذشت و نظر به اوضاع منطقه، می‌توان گفت که ترور هنیه نه‌تنها بر محبوبیت حماس در فلسطین می‌افزاید؛ بلکه می‌‎‌تواند از سنگینی فشار انسانی و روانی این وضعیت بغرنج در نوار غزه بکاهد و جبهه‌ی داخلی در این منطقه را که اسرائیل به نوعی امید داشت از هم بپاشد و علیه حماس بشوراند، تقویت کند. از طرفی دیگر، وقتی ساکنان رنج‌دیده این منطقه ببینند که رهبران طراز اول نیز در کنارشان کشته و زخمی می‌شوند، می‌تواند تحمل این وضعیت را بر آنان آسان‌تر کند.

اسرائیل و آمریکا باید بدانند که حماس تنها یک گروه سیاسی نیست، بلکه ایدیولوژی و عقیده است و با به شهادت رساندن یک فرد نمی‌توانند سد راه طرد اشغالگران شود. در طول دهه‌های گذشته به تجربه ثابت شده که اگر یک رهبر شهید شود، رهبر دیگر مبارزه را با قوت بیشتر پیگیری می‌کند و مسیر را ادامه می‌دهد.