قوش‌تیپه؛ نقطهٔ آغاز مرحلهٔ جهادی جدید

د. مصطفی حامد مصری ترجمه: ابوصهیب افغان‌ها، تفنگ و کلنگ را هم‌زمان برای دفاع و ساخت‌وساز در دست گرفته‌اند. مردم افغانستان معروف به واکنش سریع در برابر چالش‌های خارجی هستند، صفوف و قبیله‌های آن خیلی زود تحت شعار جهاد در راه خدا به رهبری علما و طلاب علوم اسلامی (طالبان) متحد می‌گردند. به محض اینکه […]

د. مصطفی حامد مصری
ترجمه: ابوصهیب

افغان‌ها، تفنگ و کلنگ را هم‌زمان برای دفاع و ساخت‌وساز در دست گرفته‌اند.

مردم افغانستان معروف به واکنش سریع در برابر چالش‌های خارجی هستند، صفوف و قبیله‌های آن خیلی زود تحت شعار جهاد در راه خدا به رهبری علما و طلاب علوم اسلامی (طالبان) متحد می‌گردند.

به محض اینکه آمریکا و ناتو افغانستان را در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ ترک کردند، آمریکا تهدید کرد که جنگ جدیدی علیه افغانستان به راه خواهد انداخت که برخی از نشانه‌ها و راه‌های آن، دارند آشکار می‌شوند، و در مقابل، واکنش افغان‌ها نیز همانند ملتی شکست‌ناپذیر و متحد در برابر تهدیدهای خارجی، ظاهر می‌گردند.

آمریکا، جنگ بوسیلهٔ داعش و هواپیماهای بی‌سرنشین را آغاز کرد، و این‌ها اقدامات تهاجمی هستند که از زمان عقب‌نشینی (آمریکا از افغانستان) تا امروز متوقف نشده‌اند، و در کنار آن تلاش‌های آمریکا و اسرائیل برای رخ دادن جنگی در میان کشورهای مشرف بر نهر جیحون، بر سر آب‌های نهر مذکور اضافه شد.

سه کشور که عضو کنفرانس عشق‌آباد هستند، تا حدی به آن واکنش نشان دادند و در مورد خطرات نزدیک‌شدن افغان‌ها به رودخانهٔ جیحون هشدار دادند؛ حتی از ساده‌ترین پروژه‌ها که بخشی از حقوق‌شان محسوب می‌شود مثل پروژهٔ «قوش‌تیپه»! با این بهانه که پروژهٔ مذکور برای میزان آبی که به کشورشان می‌رسد، تهدید به حساب می‌آید، و این یک بهانهٔ کاملا نادرست بود؛ بهانه‌ای برای گرم‌کردن فضا جهت آمادگی برای جنگی برعلیه امارت اسلامی، تحت اشراف آمریکا.

اما نتیجه برعکس آن چیزی شد که آنها انتظار داشتند؛ زیرا مردم افغانستان به‌گونهٔ بی‌سابقه‌ای پیرامون پروژهٔ قوش‌تیپه متحد شدند و آن را یک حق ملی و مشروع می‌دانند که باید آن را به دست آورند.

اخبار حاکی است که مردمِ اطراف پروژه و بخش‌های دیگر آن، داوطلبانه و بدون حقوق در آنجا مشغول به کار هستند، و امارت اسلامی فقط مواد لازم برای حفاری و ساخت‌وساز، و متخصصان و انجینرانی را برای نظارت در اختیار آنان می‌گذارد، که در نتیجه سرعتِ انجام کارها بالا رفت، علاوه بر کاهش چشم‌گیر هزینه‌ها، و مهم‌تر از همه، روحیهٔ وحدت بین عناصر ملت افغانستان از نژاد‌ها و مذاهب مختلف پیرامون یک هدف دینی و ملی، بود.

چالش خارجی کاری جز افزایش عزم، سرسختی و شوق آن‌ها به فداکاری، انجام نداد؛ زیرا آن‌هایی که در برابر تهاجم آمریکا و اروپا مبارزه کردند هنوز اسلحه‌به‌دست بوده، و توانایی‌های نظامی و تسلیحاتی و برنامه‌های آموزشی خود را توسعه می‌دهند، که از جمله پرشورترین گروه‌های مجاهدین، گروه‌های تولید هواپیماهای بی‌سرنشین و موشک می‌باشند؛ زیرا آنها با تلاش خود وارد مرحله‌هایی از صنعت شده‌اند که حتی از لحاظ استانداردهای منطقه، پیشرفت، تلقی می‌شود.

آنها نه تنها در حال توسعهٔ ابزاری برای ساخت هواپیماهای بدون سرنشین هستند، بلکه در حال صرف توانایی‌های خود برای مقاومت آن‌ها و اختراع ابزارهای جدیدی برای آن‌ها هستند.
نیروهای زمینی که در جهاد علیه اشغالگران آمریکایی و اروپایی شرکت کردند نیز در زمینه تسلیحات و آموزش پیشرفت کردند.

قاعده همیشه این بوده است که ورود نیروهای متجاوز به افغانستان ممکن است آسان باشد، اما همیشه روند خروج آن‌ها از افغانستان پس از ورود به آن مشکل بوده است، و اکنون می‌توان گفت که ورود به افغانستان بسیار سخت شده و خروج بدون آسیب اشغالگران غیرممکن است.

بدون شک پروژهٔ قوش‌تیپه که توسط امارت اسلامی به دست جناب ملا برادر افتتاح شد، از یک پروژهٔ محض به آغاز یک جهاد جدید برای ساختن امارت اسلامی واقعی در افغانستان تبدیل شده است؛ امارتی با تصمیم‌گیری مستقل و ارادهٔ آزاد که تابع کسی غیر از خدا و احکام شریعت اسلامی نیست!

اولین ضربهٔ کلنگ در پروژه (قوش‌تیپه) ملت افغانستان را در یک چشم به هم زدن متحد کرد، و اختلافات بین ملیت‌ها را که دشمنان ده‌ها سال به دنبال شعله‌ورساختن آن بودند، از بین برد، علاوه بر نابودسازی تمامی تبلیغات دروغینی که در تلاش ایجاد تفرقه بین امارت اسلامی و مردم افغانستان بود و امارت اسلامی را در قالب تعصب ملی و مذهبی، به تصویر می‌کشید.

پروژهٔ قوش‌تیپه به عنوان یک پروژهٔ آبیاری و زراعتی هنوز به پایهٔ تکمیل نرسیده است؛ اما در اهداف معنوی خود یعنی اتحاد صفوف ملت، پیوند ملیت‌ها و پیوند مردم با نظام امارت اسلامی به پایهٔ کمال رسیده است.

مردم افغانستان اکنون به دلیل پروژهٔ بلندپروازانهٔ (قوش‌تیپه) و چالش‌ها و تهدیدهای خارجی، به مردمی تبدیل شده‌اند که در یک دست تفنگ به دست گرفته و آمادهٔ جنگ هستند، و از سوی دیگر کلنگ به دوش گرفته و بر تکمیل پروژه، زراعت بیابان‌ها، آبیاری زمین‌های تشنه و برگرداندن حق‌آبهٔ خود، اصرار دارند.