روسیه چه چیزی را پذیرفت؟ واقعیت امارت اسلامی و نقشه جدید سیاست

توجه: مقالات وبسایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوما وبسایت نیست

سوم جولای سال ۲۰۲۵ میلادی وزارت خارجه روسیه به طور رسمی اعلام کرد که امارت اسلامی حاکم بر افغانستان را به عنوان یک واقعیت مشروع حکومتی به رسمیت می‌شناسد. این تصمیم هرچند با تعاملات دیپلماتیک مرتبط است اما از منظر سیاست جهانی، یک رویکرد عمیق، هدف‌مند و استراتژیک محسوب می‌شود. به رسمیت‌شناختن یک نظام اسلامی که پس از فرآیند طولانی جهاد ضد اشغال به قدرت رسیده در تاریخ سیاست جهانی، تحولی کم‌نظیر تلقی می‌گردد. این تحول نباید صرفاً در چارچوب شناسایی یک دولت توسط دولت دیگر محدود شود، بلکه این یک سیگنال قوی است که درک نظم جهانی، توازن قدرت و تعریف مشروعیت دولت‌ها را دگرگون می‌کند.

 

امارت اسلامی که از سال ۲۰۲۱ میلادی به بعد با ثبات داخلی، حکومت‌داری اصول‌محور و سیاست خارجی متوازن، موقف سیاسی خود را تقویت کرده است، بالآخره به مرحله‌ای رسید که یک قدرت جهانی مانند روسیه آن را به رسمیت شناخت. این رویداد از یک‌سو نتیجه‌ی تدبیر سیاسی امارت اسلامی، و از سوی دیگر، پذیرش یک واقعیت جدید در محاسبات سیاست جهانی می‌باشد. این رسمیت‌شناسی نه تنها لحظه‌ای مهم در تاریخ معاصر افغانستان است، بلکه فصل جدیدی را برای مبارزات سیاسی جهان اسلام می‌گشاید.

 

امارت اسلامی که پس از مقاومت طولانی در برابر اشغال، بار دیگر قدرت سیاسی کشور را به دست گرفت، از سال ۲۰۲۱ میلادی عمدتاً از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشد. سیاست‌مداران جهانی به‌ویژه کشورهای غربی، یا مشروعیت امارت را زیر سؤال بردند یا آن را مشروط به شرایط خود کردند؛ اما با این وجود، امارت ثابت کرد که نظامی مستقل، اصول‌محور و دارای ثبات داخلی است که نه تنها امنیت و نظم را برقرار کرده، بلکه در سیاست خارجی خود نیز با روی‌کردی تعامل‌گرایانه، مبتنی بر انعطاف، گفت‌وگو و تدبیر عمل نموده است.

 

روسیه که تجربه گسترده‌ای از جغرافیا، اهمیت تاریخی افغانستان و ثبات فکری امارت اسلامی دارد، از جمله کشورهایی بود که از ابتدا دروازه‌های تعامل با امارت را نیمه‌باز نگه داشت. پس از سال‌ها مذاکرات، سفرهای دیپلماتیک، کنفرانس‌های منطقه‌ای و تفاهمات استخباراتی، این کشور پیشگام شد تا از وعده‌های خیالی و مشاهده فراتر رود و امارت را به عنوان یک دولت رسمی بپذیرد. این تصمیم صرفاً بر افغانستان تأثیر نمی‌گذارد، بلکه نمادی از تحولی عمیق در نظم جهانی است.

 

از نظر روسیه، امارت اسلامی یک نظام واقعی، ثبات‌آفرین و مشروع است که خاک افغانستان را از نفوذ تروریست‌های داعش پاک کرده، متعهد به امنیت مرزهای خود است و به جای تشدید تنش‌ها، راه همکاری اقتصادی و سیاسی با کشورهای آسیای مرکزی را در پیش گرفته است. همچنین، روسیه درک می‌کند که بی‌ثباتی افغانستان تهدیدی مستقیم برای امنیت منطقه است و عدم پذیرش چنین نظامی که نظم داخلی، وحدت ملی و حاکمیت دینی را حفظ می‌کند، تنها تکرار بازی‌های غرب خواهد بود.

 

این تصمیم روسیه هم انگیزه سیاسی دارد و هم محاسبه استراتژیک؛ از جنبه سیاسی، روسیه می‌خواهد خود را به عنوان قدرتی واقع‌بین در میان قدرت‌های جهانی تثبیت کند که بدون تقلید از غرب، سیاستی مستقل پیش می‌برد. از نگاه استراتژیک، روسیه تلاش می‌کند تا با ایجاد هماهنگی بین آسیای مرکزی، چین، ایران، پاکستان و امارت اسلامی، هم از نفوذ انحصاری آمریکا بکاهد و هم نقشه جدیدی برای ثبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه ترسیم کند.

 

این رسمیت‌شناسی تنها بیان‌گر یک پیروزی سیاسی برای امارت اسلامی نیست، بلکه ابتکار و تغییری در معادلات سیاسی جهانی است که مشروعیت سیاست اسلامی و پذیرش نظام اسلامی را به عنوان گامی مهم ارزیابی می‌کند. در سطح جهانی، بسیاری از قدرت‌ها و نهادهای بین‌المللی همواره فکر می‌کردند که حکومت‌های اسلامی نمی‌توانند به طور رسمی توسط استانداردها و نظام‌های سیاسی جهانی پذیرفته شوند و مشروعیت آن‌ها رد خواهد شد؛ اما رسمیت‌شناسی روسیه، این نظریه را به‌طور کلی رد می‌کند و نشان می‌دهد که اگر یک نظام اسلامی بر اساس اصول دینی، شفافیت حکومت‌داری، حفظ نظم و عدالت و تضمین حقوق مردم استوار باشد، قدرت‌های بزرگ جهانی نهایتاً مجبور خواهند شد این واقعیت را بپذیرند، از شرط‌ها و تحریم‌های گذشته عبور کنند و با رسمیت‌بخشیدن به این نظام، مشروعیت و ارزش آن را تصدیق نمایند. این وضعیت نه تنها یک دست‌آورد بزرگ سیاسی برای امارت اسلامی است، بلکه پیامی روشن برای تمام امت اسلامی است که پایبندی به اصول و صداقت می‌تواند در برابر فشارها و انکارهای جهانی مقاومت کند و در نهایت جایگاه خود را در صحنه بین‌المللی بیابد.

 

همچنین، به رسمیت‌شناختن امارت اسلامی توسط روسیه چالشی جدی و مستقیم برای غرب محسوب می‌شود. این پیام به این معنا است که امارت اسلامی در افغانستان دیگر نیرویی منزوی، منفعل و بی‌اهمیت نیست که صرفاً تحت فشارها و انکارهای جهانی بی‌اثر بماند، بلکه اکنون بازیگری فعال، تأثیرگذار و کلیدی در معادلات منطقه‌ای و جهانی است. بنابراین، اگر کشورهای غربی از پیش‌داوری‌ها، سیاست‌های تحقیرآمیز و تفکر استکباری خود دست برندارند، این موضوع به ضرر سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن‌ها در منطقه تمام خواهد شد.

 

امارت اسلامی افغانستان با تکیه بر مشروعیت، ثبات داخلی و روابط منطقه‌ای اکنون به جایگاهی رسیده که از نظر سیاسی به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار برای سیاست‌مداران جهانی مطرح است. در این صورت، تداوم اقدامات غرب نه تنها اعتبار بین‌المللی آن‌ها را خدشه‌دار می‌کند، بلکه نقش و نفوذ آن‌ها را در چشم جامعه جهانی تضعیف خواهد نمود. از این‌رو، اکنون برای سیاست جهانی ضروری است که در تدوین سیاست‌ها و مواضع خود، به واقعیت‌ها و حقایق جهانی احترام بگذارد، از رویکردهای جانب‌دارانه و متعصبانه دست بردارد و مرحله جدیدی از روابط مبتنی بر احترام متقابل و همکاری میان همه کشورهای جهان را آغاز کند. تنها در این صورت است که نظم جهانی می‌تواند پایدار، عادلانه و مبتنی بر منافع همه باشد.

 

به طور خلاصه، به رسمیت‌شناختن امارت اسلامی توسط روسیه، نتیجه صبر سیاسی طولانی، استقامت بر اساس اصول شرعی و تعامل هوشمندانه امارت است. این تحول نه تنها یک پیروزی برای ملت افغانستان، بلکه درسی برای همه جنبش‌های اسلامی است که فکر می‌کنند مشروعیت باید از قدرت‌های غیراسلامی طلب شود. مشروعیت از درون امت می‌آید، رسمیت با یاری خداوند محقق می‌شود و عزت نه با قربانی‌کردن اصول، بلکه با ثبات بر آن‌ها به دست می‌آید. روسیه چیزی را پذیرفت که واقعیت بود و این خود آغاز مرحله‌ای جدید در سیاست جهانی است.