امیرالمؤمنینی که من می‌شناسم/۳

نویسنده: مهاجر فراهی ترجمه: محمدصادق طارق   چند روز پیش با دل ناخواسته مطلب کوتاهی تحت عنوان «امیرالمٶمنینی که من می‌شناسم» را آغاز نمودم. اصلاً نمی‌پنداشتم این چند سطر کوتاه مورد استقبال گرم خوانندگان گرامی قرار می‌گیرند. بسیاری از محبان و دوست‌داران امیرالمٶمنین حفظه‌الله با من در تماس شده و بنده را به ادامه دادن […]

نویسنده: مهاجر فراهی

ترجمه: محمدصادق طارق

 

چند روز پیش با دل ناخواسته مطلب کوتاهی تحت عنوان «امیرالمٶمنینی که من می‌شناسم» را آغاز نمودم. اصلاً نمی‌پنداشتم این چند سطر کوتاه مورد استقبال گرم خوانندگان گرامی قرار می‌گیرند. بسیاری از محبان و دوست‌داران امیرالمٶمنین حفظه‌الله با من در تماس شده و بنده را به ادامه دادن این نوشته تشویق نمودند. هر چند برخی از معاندین نظرات مخالف و نامناسبی در این مورد نیز داشتند!.

 

حالا که دوستان خواستار ادامه دادن به سلسله‌ی مذکور می‌باشند، صلاح دیدم به خاطر اینکه خواننده‌های محترم اطلاعات کاملی از زعیم امارت اسلامی داشته باشند، اندکی قدم را جلوتر گذاشته در مورد تولد، خانواده، تحصیل، تدریس، مسئولیت شان در دوره‌ی پیشین امارت اسلامی‌ و سایر فعالیت‌ها بحث نمایم.

 

معلومات‌ مذکور‌ در مورد رهبریت محترم امارت اسلامی به خوانندگان محترم در شناسایی شخصیت شان کمک بیشتری خواهد کرد.

 

نام عالی‌قدر امیرالمٶمنین، مولوی هبت‌الله آخندزاده فرزند مولوی محمدخان آخندزاده و نوه‌ی مولانا خدا رحیم صاحب، باشنده‌ی قریه ناخونه‌ی ولسوالی پنجوایی ولایت قندهار می‌باشد که ۵۷ سال پیش از امروز به تاریخ ۱۵ رجب‌المرجب سال ۱۳۸۷ هجری قمری مطابق با ۱۳۴۶/۷/۲۷ هجری شمسی دیده به جهان‌ گشود.

 

طور‌ی‌که از نام‌های شان هویدا می‌باشد خانواده‌ ایشان خانواده‌ای عالم، متدین و دین‌پرور بوده است که اصالتاً در منطقه‌ی تخته‌پل ولایت قندهار زندگی می‌نمود، سپس سال‌ها پیش به قریه‌ی ناخونی ولسوالی پنجوایی ولایت مذکور نقل مکان نمود.

 

جهت اینکه خوانندگان عزیز در هنگام مطالعه با مشکلات مواجه نشوند و در مورد القابی که پیش و پس برخی از نام‌ها آورده می‌شوند، کاملاً معلومات داشته باشند می‌خواهم در مورد چند لقب وضاحت ارائه نمایم.

 

چند اسم یا لقب در جامعه افغانی ما بسیار مشهور و قابل احترام می‌باشند که در این ردیف کلمه‌ی “طالب” مقام نخست را دارا می‌باشد. این لفظ که در اصل از کلمه عربی اشتقاق یافته است و به معنای طلب کننده چیزی استفاده می‌شود در اصطلاح‌ ما به کسی گفته می‌شود که در جستجو و آموزش علوم‌ دینی باشد.

 

ملا به شخصی گفته‌ می‌شود که در سفر علمی به سرمنزل مقصود نرسیده باشد و مولوی کسى است که علوم رایج زمان را به اتمام رسانده، دوره خورد و بزرگ را خوانده باشد و افتخار به سر نهادن عمامه را مشرف شده باشد.

 

شیخ به شخصی گفته می‌شود که کتاب‌های احادیث را به دیگران تدریس می‌نماید. کتاب‌های احادیث عبارتند از شش کتاب مشهور حدیث که به اسم صحاح سته نیز معروف اند.

آخندزاده یا آخندزاده‌خیل شخص یا خانواده‌ای را گویند که آباء و اجدادشان علماء و روحانیون بوده‌اند.

 

قبلاً گفتیم که پدر محترم مولوی هبت‌الله آخندزاده، مولوی صاحب محمدخان نام داشت. نام‌برده در منطقه‌ی خود به عنوان شخصیت عابد، مصلح، متدین، متورع، عالم و عامل شناخته شده بود که همواره در پی اصلاح مردم بود.

 

هنگامی که از سوی کمونیست‌ها در سال ۱۳۵۷ خورشیدی علیه حکومت وقت کودتای وحشیانه‌ای صورت گرفت مولوی صاحب محمدخان از اولین علمایی بود که مسلمانان را به مخالفت با آنان تشویق نمود.

زمانی‌که مقامات دولت وقت از تلاش‌ها و مخالفت‌های ایشان مطلع می‌شود برای دستگیر نمودن شان نقشه می‌کشد و به قریه‌شان می‌آید. مدرسه، قریه و خانه شان را تالاشی می‌کند اما خداوند متعال او را نجات داده به منطقه ریگ، واقع در جنوب قندهار می‌رود. در آنجا با سایر علما و مجاهدین پیوسته و به فعالیت‌های خود در برابر کمونست‌ها گسترش می‌دهد.

 

ادامه دارد …