از کوه‌وکمر تا دفتر قطر!

سید یحیی عمر ترجمه: محمدصادق طارق از نظر مادیت ضعیف، اما از نظر معنویت قوی و محکم، برخوردار از نصرت کامل خداوند و توکل کننده‌گان به قدرت ذوالجلال؛ کسانی‌که با تعداد اندکی از جوانان، مبارزه‌شان را علیه کفر و اشغال آغاز نمودند. چیزی در دست نداشتند اما دارای عقاید راسخ، محکم و استوار بودند. آنهایی […]

سید یحیی عمر
ترجمه: محمدصادق طارق

از نظر مادیت ضعیف، اما از نظر معنویت قوی و محکم، برخوردار از نصرت کامل خداوند و توکل کننده‌گان به قدرت ذوالجلال؛ کسانی‌که با تعداد اندکی از جوانان، مبارزه‌شان را علیه کفر و اشغال آغاز نمودند. چیزی در دست نداشتند اما دارای عقاید راسخ، محکم و استوار بودند.

آنهایی که تفنگ‌هایشان زنگ‌زده، کهنه و از کار افتاده بودند؛ وقتی تفنگ داشتند تیر نبود و وقتی تیر پیدا می‌شد اسلحه نبود.

وسیله سیر و سفرشان به سنگرهای غبارآلود ظاهراً ضعیف‌ترین اما کامیاب‌ترین وسیله (موتور سیکلت) بود؛ وسیله‌ای که دشمنان ما اکنون در موزیم‌های خود آن را میان چیزهای کمیاب نگهداری می‌کنند.

هر عمل شان را در چهارچوب شریعت انجام می‌دادند، کاملاً تابع شریعت بودند، مظلوم را مظلوم و ظالم را ظالم می‌گفتند، حق مظلوم را از ظالم می‌گرفتند و صدای حق را در مقابلش بلند می‌کردند.

ضمیرشان پذیرفتن قوانین ساخت بشر، تسلیم شدن در برابر غرب و گردن نهادن به خواهشات آن‌ها را نمی‌پذیرفت.

آنهایی‌که غربیان و همکارانش به‌سوی‌شان به دید حقارت می‌نگریستند، حتی در خیال خودشان نمی‌آوردند، هرگز تصور نمی‌کردند که این کاروان زیاد می‌شود، گسترش می‌یابد و به ما حمله می‌کند.

کسانی‌که به زخم، زندان و شهادت می‌خندیدند! زیرا تمام کارهای‌شان لله فی‌الله بودند.

کسانی‌که با این امکانات ناچیز مادی در میدان مبارزه به کفار چنان درس عبرتی دادند که تا هنوز نیز در خواب‌های‌شان کابوس می‌بینند. دست‌ها، پاها و سایر اعضای بدن برخی از آنها طوری ناپدید شده‌اند که جهت آن نامعلوم است.

آنانی‌که شب‌ها را در کوه‌های تاریک سپری می‌نمودند، شب و روز برای حاکمیت قرآن، اجرای احکام شرعی و آزادی میهن تلاش می‌ورزیدند، خودشان را با باروت و شعله‌های آتش می‌سوختند.

سياست‌شان اسلامی و برگرفته از قرآن و سنت پيامبر بود‌‌. به‌همين دليل متجاوزان و اشغالگرانی را كه از نظر مادی كاملاً مجهّز و قوی بودند به وضعيتی دچار ساختند که خودشان به میز مذاکره جهت تعامل پیش آمدند و برای بیرون رفتن سالم خود به التماس شروع نمودند و حقانیت آنان را اعتراف کردند.

به‌طور کلی توافق نامه‌ی نابودی، خاتمه و از بین بردن اشغال‌گران بین‌المللی را امضا کرد‌ند. کافران را چنان شرمنده ساختند که توانایی نگاه کردن به بالا را از دست دادند.

اشغالگران و هم‌پیمانان‌شان تصمیم گرفته بودند که طالبان و سرزمین‌شان (افغانستان) را از نقشه جهان محو و‌ نابود کنند، اما فیصله خداوند طوری بود که طالبان باید آنان را از سرزمین ناپدید کنند.

بزرگان غیور امارت عمامه بر سر، چادر بر دوش و پرچم به دست در مقابل کفار شروع به زمزمه‌ی تکبیر نمودند. توافق‌نامه‌ی شکست آمریکا را با آن‌ها امضا نمودند و فعلاً حاکمان و مالکان کشور خود هستند‌.