نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
قلم ابزاری اساسی برای علم، تمدن و تفکر است که نقش بسیار مؤثری در پیشرفت بشریت دارد. از آغاز تاریخ، قلم به عنوان مؤثرترین وسیله برای ثبت علم، انتشار اندیشه و هدایت جوامع باقی مانده است. برکت همین قلم بود که بشریت را از اعماق تاریکیها به قلههای تمدن، معرفت و ارزشهای انسانی رساند. هنگامی […]
قلم ابزاری اساسی برای علم، تمدن و تفکر است که نقش بسیار مؤثری در پیشرفت بشریت دارد. از آغاز تاریخ، قلم به عنوان مؤثرترین وسیله برای ثبت علم، انتشار اندیشه و هدایت جوامع باقی مانده است. برکت همین قلم بود که بشریت را از اعماق تاریکیها به قلههای تمدن، معرفت و ارزشهای انسانی رساند. هنگامی که خداوند متعال کلام مقدس خود را نازل کرد، دستور داد که: «اقرأ باسم ربک الذی خلق» (العلق: ۱) که این نشاندهنده ارزش علم و قلم است. حتی خداوند متعال به قلم سوگند یاد کرده و فرموده است «ن والقلم وما یسطرون» (القلم: ۱) که این مقام قلم را حتی بالاتر میبرد. همه این دلایل نشان میدهند که قلم تنها وسیلهای برای نوشتن نیست، بلکه منبع بیان علم، تفکر و حقیقت است که میتواند سرنوشت یک امت را تغییر دهد.
از آغاز تاریخ بشر، قلم به عنوان مهمترین وسیله برای تحکیم تمدنها، دانش و عدالت باقی مانده است و هر مرحله از پیشرفت به برکت این وسیله ممکن شده است. اگر تمدنهای بزرگ جهان را بررسی کنیم، مشخص میشود که پشت هر دوره پیشرفته، تلاشهای فکری دانشمندان، علما و نویسندگان قرار دارد. آنها از طریق قلم اندیشهها، نظریهها و تجربیات خود را به نسلهای بعدی انتقال دادهاند و به همین دلیل رشد فکری، اخلاقی و علمی بشریت ممکن شده است.
عصر طلایی اسلام که نمونهای درخشان از رشد علم، تفکر و تمدن است، نتیجه تلاشهای خستگیناپذیر قلم و نویسندگی بود. دورانی که بغداد، قرطبه و دمشق به عنوان مراکز علمی درخشیدند نتیجه زحمات علما، فقها و مؤرخانی بود که زندگی خود را وقف گسترش علم، تألیف کتابها و کشف حقایق کرده بودند. این قدرت قلم بود که تمدن اسلامی را به رهبری علمی جهان رساند و دانشمندانی پرورش داد که چراغهای علوم، فلسفه و تفکر آنها تا به امروز خاموش نشده است.
امام غزالی -رحمهالله- درباره ارزش علم و قلم میگوید: «اگر میخواهید جامعهای را نابود کنید، منابع علم آن را از بین ببرید و اگر میخواهید جامعهای را آباد کنید، اندیشههای آن را روشن سازید». این حقیقت است، زیرا هرگاه قدرت قلم تضعیف شود جهل، ظلم و انحطاط حاکم میشود. بزرگترین علمای تاریخ اسلام مانند امام بخاری، امام شافعی، امام ابوحنیفه و دیگر محدثین با قلم خود گنجینههای علمی را برای امت به ارث گذاشتند که تا امروز میلیونها مسلمان از آن بهره میبرند.
ابن خلدون -رحمهالله- که به عنوان بنیانگذار تاریخ و جامعهشناسی شناخته میشود، با قلم خود روح تازهای به تاریخ بخشید. او فلسفه ظهور و سقوط تمدنها را بیان کرد و نشان داد که چگونه جوامع رشد میکنند و سپس به انحطاط میرسند. کتاب او «مقدمه» به عنوان یک اثر بنیادین در مطالعات تمدن بشری شناخته میشود که هنوز هم توسط دانشمندان و محققان مطالعه میشود.
علاوه بر تمدن اسلامی اگر به تمدنهای یونان، ایران، هند و اروپا نگاه کنیم نقش قلم در همه جا آشکار است. افلاطون، ارسطو، سقراط و ابن سینا همه متفکران بزرگی بودند که اندیشههای خود را از طریق قلم به حافظه تاریخ سپردند. اگر آنها تنها سخن میگفتند و نظریات خود را ثبت نمیکردند، امروز رشد فکری جهان به این وسعت نبود.
پس واضح است که قلم تنها وسیلهای برای نوشتن نیست، بلکه مهمترین ابزار برای رشد و همچنین انحطاط تمدنها، انتقال علم و تغییرات اجتماعی است. ملتهایی که به قلم ارزش میدهند، رهبری علم را بر عهده میگیرند و ملتهایی که به قلم پشت میکنند، در ورطه انحطاط میغلتند.
همچنین، نویسنده راهنمای فکری، اخلاقی و سیاسی جامعه است و قلم او وسیلهای برای حق، اصلاح و عدالت محسوب میشود. تاریخ گواه است که هر جامعهای، به برکت نویسندگانی بیدار شده است که قلم خود را برای بیان حقایق، از بینبردن نادانی و تحکیم عدالت به کار گرفتهاند. اگر قلم برای صداقت، حکمت و عدالت استفاده شود، باعث بیداری جامعه میشود، مردم را از جهالت به سوی آگاهی هدایت میکند و زمینه را برای عدالت فراهم میکند. اما اگر قلم برای انتشار دروغ، فساد و فتنهها استفاده شود، نه تنها باعث انحطاط فکری ملت میشود، بلکه بنیانهای جامعه را نیز تضعیف مینماید.
نویسنده تنها سازنده کلمات نیست بلکه شکلدهنده افکار جامعه نیز میباشد. بزرگترین متفکران و مصلحان تاریخ، که باعث اصلاح و بیداری جوامع شدهاند، پیام خود را از طریق قلم به مردم رساندهاند. آنها تنها سخن نگفتهاند بلکه به نظریات خود شکل انقلابی دادهاند تا نسلها از آنها استفاده کنند. به همین دلیل است که رشد فکری و اخلاقی ملتها به برکت نویسندگانی است که قلم خود را با علم، حکمت و تقوا به کار گرفتهاند.
سخن حضرت علی -کرّماللهوجهه- درس بزرگی برای نویسنده است که: «شخصیت انسان تا نوک قلم او محدود است؛ اگر راست بنویسد، عزتمند میشود و اگر دروغ بنویسد، شرمنده خواهد شد». این سخن به ما میآموزد که قلم هم وسیلهای برای نوشتن است و هم شخصیت و ارزش نویسنده به آن وابسته است. اگر نویسنده صادق، امین و با اخلاق باشد قلم او وسیلهای برای خدمت به بشریت خواهد بود؛ اما اگر قلم خود را برای منافع شخصی، نفرتپراکنی و انتشار فتنهها به کار گیرد، نه تنها عزت خود را از دست میدهد، بلکه باعث انحطاط اخلاقی جامعه نیز میشود.
امام ابن تیمیه -رحمهالله- میگوید: «عالم واقعی کسی است که قلم او برای خدا بوده و هدفش اصلاح مردم باشد». این سخن نشان میدهد که نویسنده علاوه بر انتقال اطلاعات مسئولیت رشد ارزشهای فکری، اخلاقی و روحانی جامعه را نیز بر عهده دارد. یک نویسنده واقعی کسی است که قلم خود را برای هدایت مردم، انتشار خیر و از بینبردن باطل به کار میگیرد.
در طول تاریخ، نویسندگان بسیاری را مییابیم که با قلم خود انقلابها به پا کردهاند، ملتها را بیدار کردهاند و آتش مبارزه علیه ظلم و جهل را روشن کردهاند. امام غزالی، ابن خلدون، شاه ولیالله دهلوی، سید جمالالدین افغانی و علامه اقبال شخصیتهایی هستند که با قلم خود شعور فکری مسلمانان را بالا بردند، آنها از طریق علم، حکمت و تحقیق به مردم نشان دادند که زندگی نباید تنها برای دنیا باشد بلکه باید برای دین، اخلاق و عدالت نیز تلاش کرد.
پس نویسنده باید قلم خود را برای خیر به کار گیرد، به بیان حقیقت متعهد باشد و در برابر فتنهها، دروغها و بیعدالتیها بایستد؛ زیرا قلم نویسنده تنها وسیلهای برای یک فرد نیست، بلکه میتواند تعیینکننده سرنوشت یک جامعه باشد.
همچنین قلم از شمشیر قویتر است زیرا شمشیر تنها بدن انسان را زخمی میکند؛ اما قلم انقلابی در ذهنها، افکار و قلبها ایجاد میکند. تاریخ گواه است که حکومت شمشیر همیشه کوتاهمدت است اما تأثیرات قلم تا نسلها ادامه مییابد. هر تمدن بزرگ جهان به برکت قلم آباد شده است و هر ملتی که از ارزش قلم غافل مانده قربانی جهل، ظلم و انحطاط شده است. این قلم بود که جنبشهای بزرگی را برای بیداری امت اسلامی به راه انداخت، انقلابهای فکری علیه ظلم ایجاد کرد و راههای عملی برای اصلاح جامعه هموار کرد.
فلسفه علامه اقبال و تحلیلهای سید قطب همه به برکت قلم هستند. علامه اقبال با قلم خود مشعل بیداری فکری ملت را روشن کرد، مفهوم استقلال مسلمانان را زنده کرد و پیام خودشناسی را به آنها رساند. سید قطب که در زندانهای ظلم اسیر بود، با قلم خود روح تازهای به شعور فکری امت بخشید و پیام بیداری حقیقی اسلام را به مردم رساند.
پیروزی شمشیر کوتاهمدت است؛ اما پیروزی قلم بر ساختار فکری نسلها تأثیر میگذارد؛ شمشیر میتواند حکومت یک منطقه یا سرزمین را به دست آورد اما قلم میتواند سلطنت قلبها، ذهنها و افکار را ایجاد کند. پادشاهانی که با زور شمشیر حکومتهای خود را بنا کردهاند، تاریخ آنها را فراموش کرده است؛ اما متفکران، علما و نویسندگانی که با قلم خود قلبهای مردم را فتح کردهاند، برای همیشه ماندگار شدهاند. اگر به عصر طلایی تمدن اسلامی نگاه کنیم، میبینیم که این برکت اندیشههای علما، مفسران، محدثان و متفکرانی بود که قلم خود را برای بقا و پیشرفت اسلام به کار گرفتند.
سخن ابن قیم -رحمهالله- همیشه باید در خاطر باشد که «مبارزه علیه ظالم تنها با شمشیر نیست، بلکه با قلم نیز میتوان به ظلم پایان داد». این جمله به ما میآموزد که مبارزه علیه ظالمان تنها با شمشیر موفق نمیشود، بلکه قلم نیز سلاح مؤثری در برابر ظلم، استبداد و جهل است. تاریخ گواه است که بسیاری از حاکمان با زور شمشیر بر مردم حکومت کردهاند، اما پایان ظلم آنها توسط متفکران، علما و نویسندگانی رقم خورده است که با قلم خود افکار ملتها را تغییر دادهاند.
در تاریخ، پادشاهان و امپراتوران بزرگی آمدهاند که حکومتهای خود را با زور بنا کردهاند؛ اما قدرت آنها به پایان رسیده و نامهای آنها اکنون تنها در صفحات تاریخ یاد میشوند. در مقابل، انقلابهای فکری که از طریق قلم به وجود آمدهاند، همیشه ماندگار شدهاند. امام غزالی، ابن خلدون، ابن تیمیه و دیگر متفکران بزرگ نه پادشاه بودند و نه جنرال؛ اما با قلم خود جنبشهای فکریای ایجاد کردند که تأثیر عمیقی بر افکار نسلها گذاشتند. آنها با قلم خود به رشد تمدنها، از بینبردن ظلم و گسترش ارزشهای اسلامی کمک کردند که اثرات آن در طول تاریخ دیده میشود.
پس بدون شک قلم از شمشیر قدرتمندتر و ماندگارتر است؛ شمشیر تنها میتواند جسم را تسخیر کند اما قلم میتواند قلبها، افکار و جوامع را تغییر دهد. اگر ملتی قدرت شمشیر را داشته باشد اما از برکت قلم محروم باشد، به سرعت از بین خواهد رفت؛ اما اگر ملتی صاحب قلم باشد حتی اگر از قدرت ظاهری محروم باشد، میتواند اندیشه، تمدن و ارزشهای خود را به نسلهای بعدی انتقال دهد. قلم نماد علم، بصیرت و اصلاح است و هر کس که این وسیله را برای خیر به کار گیرد، چراغ راه نسلها خواهد بود.
قلم وسیلهای برای علم، اصلاح و عدالت است و مسئولیت نویسنده بیان حقیقت، اصلاح جامعه و گسترش علم است. ملتهایی که به قلم ارزش دادهاند، به پیشرفت رسیدهاند و ملتهایی که قلم خود را به ابزاری برای دروغ، تعصب و فتنه تبدیل کردهاند، به انحطاط کشیده شدهاند. برای یک نویسنده خوب ضروری است که قلمش برای خیر به کار رود، حق را بگوید و چراغ فکری جامعه باشد. اگر نویسندگان مسئولیت قلم خود را درک کنند، جوامع از جهالت نجات خواهند یافت، عدالت تحکیم خواهد شد و حق بر دروغ (باطل) پیروز خواهد شد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.