نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا جهت حفظ منافع ملی و امنیت خود استراتژی جدیدی را در پیش گرفت که بعداً تحت عنوان «ملتسازی» در ادبیات علمی گنجانده شد. واشنگتن بر اساس این استراتژی، با ایجاد دولتهای مورد نظر خود در کشورهای مختلف جهان نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را در سراسر […]
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا جهت حفظ منافع ملی و امنیت خود استراتژی جدیدی را در پیش گرفت که بعداً تحت عنوان «ملتسازی» در ادبیات علمی گنجانده شد. واشنگتن بر اساس این استراتژی، با ایجاد دولتهای مورد نظر خود در کشورهای مختلف جهان نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را در سراسر دنیا گسترش بخشید.
در فرآیند ملتسازی یا به عبارت دیگر غربیسازی جهان، آمریکا از سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و غیره استفادهجویی دارد. برنامهریزی و اجرای این پروسه عمدتاً بر عهده اداره توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) است. در حال حاضر (قبل از تعلیق توسط دولت ترامپ) این سازمان مهمترین نهاد توسعهای آمریکا در خارج از این کشور است که برای تحقق اهداف سیاست خارجی آمریکا (دموکراسی لیبرال و بازار آزاد) در بیش از صد کشور جهان فعالیت مینماید.
همچنین گفته میشود که در طول دههها USAID در سیاست خارجی آمریکا به سطحی عمیق از نفوذ دولتی دست یافته و به اندازه وزارت دفاع یا وزارت امور خارجه تأثیرگذار تلقی میشود و به عنوان ابزاری قدرتمند جهت پیشبرد دستور کار جهانی واشنگتن در بلندمدت عمل میکند.
تاریخچه اداره توسعه بینالمللی آمریکا: اول: طرح مارشال و اداره همکاری اقتصادی (ECA) آمریکا در جنگ جهانی دوم از مراکز اصلی جنگ دور بود و بنابراین آسیب چندانی ندید و توانست نیازهای نظامی و غیرنظامی کشورهای درگیر جنگ را تا حدی برطرف کند. در این راستا پس از جنگ، ایدهی کمکها و قرضهای ادامهدار به سایر کشورها تقویت شد. بر اساس این ایده در اپریل ۱۹۴۸ قانون کمکهای خارجی توسط کنگره تصویب شد و تحت نظارت رئیسجمهور هری ترومن، اداره همکاری اقتصادی (Economic Cooperation Administration) تأسیس گردید و اجرای طرح مارشال آغاز شد. آمریکا از طریق طرح مارشال توانست علاوه بر مقابله با نفوذ کمونیسم در اروپا، روند ایجاد اروپای متحد را تسریع بخشد و با یافتن بازار مصرفی گسترده برای تولیدات صنعتی خود، زمینه را برای سلطه جهانی دالر فراهم ساخته و نفوذ خود را در این کشورها گسترش دهد.
دوم: اصل چهارم دکترین ترومن و اداره همکاری تخنیکی (TCA) همزمان با اجرای طرح مارشال در اروپا هری ترومن اصول دکترین سیاست خارجی خود را ارائه کرد که اصل چهارم آن بر ارائه کمکهای تخنیکی به کشورهای در حال توسعه تأکید داشت. بههمین دلیل اداره همکاری تخنیکی (Technical Cooperation Administration) در سال ۱۹۵۰ در دوران ریاستجمهوری ترومن تأسیس شد تا به کشورهای نیازمند، بهویژه در آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا کمکهای تخنیکی و سایر حمایتها را ارائه دهد. این اصل نسبت به سایر اصول برای آمریکا بسیار مهم بود و به عنوان برنامهای برای ثبات سیاسی، رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی کشورهای در حال توسعه از طریق کمکهای تخنیکی در نظر گرفته میشد.
سوم: طرح امنیت متقابل و اداره امنیت دوجانبه (MSA) همزمان با طرح مارشال و برنامه اصل چهارم، برنامه دیگری نیز برای ارائه کمکهای نظامی به کشورهای جهان آغاز شد. در اکتوبر ۱۹۴۹ قانون کمکهای دفاع متقابل (Mutual Defense Assistance Act) توسط کنگره تصویب شد تا هم متحدان آمریکا را در برابر بلاک شرق تقویت کند و هم رشد صنایع نظامی آمریکا را تضمین نماید. بر اساس این قانون، کمکهای نظامی و اقتصادی هماهنگ شدند و با انحلال اداره همکاری اقتصادی، وظایف آن به اداره امنیت دوجانبه (Mutual Security Agency) منتقل گردید و اداره همکاری تخنیکی تحت چتر این نهاد جدید به فعالیت خود ادامه داد.
چهارم: اداره عملیات خارجی (FOA) در سال ۱۹۵۳ ایزن هاور، رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا که چندان موافق با کمکهای خارجی نبود، اقداماتی را برای افزایش کارایی دولت و کاهش هزینهها انجام داد. دولت ایزنهاور در آن زمان پیشنهاد کرد که متحدان آمریکا به جای دریافت کمکهای اقتصادی، از طریق صادرات خود را تأمین مالی کنند. در نهایت او در سال ۱۹۵۳ سیاست کاهش کمکهای خارجی را در پیش گرفت و با انحلال اداره امنیت دوجانبه، اداره عملیات خارجی (Foreign Operations Administration) را تأسیس کرد.
پنجم: اداره همکاری بینالمللی (ICA) و صندوق قرض توسعه (DLF) در ماه می ۱۹۵۵ ایزنهاور اداره عملیات خارجی را منحل کرد و کمکهای نظامی و غیرنظامی را از هم جدا نمود؛ مدیریت کمکهای نظامی را به وزارت دفاع و مدیریت کمکهای غیرنظامی را به اداره همکاری بینالمللی (International Cooperation Administration) سپرد. پس از آن، با تعدیل قانون کمکهای دفاع متقابل، در سال ۱۹۵۷ صندوق قرض توسعه (Development Loan Fund) تأسیس شد. این صندوق وامهای نرم را (با بهره کم و بازپرداخت بلندمدت) ارائه میداد که کشورهای دریافتکننده میتوانستند آنها را با ارزهای ملی خود بازپرداخت کنند.
ششم: اداره توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) در سال ۱۹۶۱ قانون کمکهای خارجی جایگزین قانون امنیت متقابل شد و با ادغام اداره همکاری بینالمللی (ICA) و صندوق قرض (DLF)، اداره توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) تأسیس گردید. بر اساس معلومات آرشیف USAID، ادغام چندین سازمان و برنامهها، تغییرات بزرگی در برنامههای خارج از ایالات متحده ایجاد شد و کمکهای بینالمللی به طور قابل توجهی افزایش یافت. این سازمان اکنون در بیش از صد کشور جهان فعالیت میکند و به عنوان یکی از ابزارهای پیشرو و مؤثر قدرت نرم ایالات متحده در سطح جهانی شناخته میشود.
نقش اداره توسعه بینالمللی در سیاست خارجی آمریکا: ترامپ در اولین روز ریاستجمهوری خود با صدور یک فرمان اجرایی، کمکهای خارجی آمریکا را به مدت سه ماه متوقف کرد و خواستار بازنگری در تمام کمکهای خارجی شد. اداره USAID با داشتن امکانات مالی قابل توجه (بزرگترین سازمان کمکرسان در سطح جهانی)، به عنوان ابزار اصلی مداخله و فشار ایالات متحده در امور داخلی سایر کشورها شناخته میشود. وظیفه اصلی این سازمان، ارائه کمکهای سیستماتیک به نخبگان و اشراف برای حفظ وفاداری به منافع آمریکا و ترویج ارزشهای دموکراسی لیبرال است. در فرمان اجرایی ترامپ اشاره شده است که این سازمان با ترویج عقاید خاص در کشورهای خارجی، به بیثباتی صلح جهانی کمک میکند.
در مناطقی که این سازمان برای ایجاد ثبات و رفاه پایدار فعالیت کرده است، اغلب درگیریها و تنشها افزایش یافته و این مناطق به کانونهای تنش تبدیل شدهاند که نمونه بارز آن کشور اوکراین است که دخالت این سازمان منجر به گسترش بیثباتی اجتماعی و سیاسی شد.
بنابراین، فعالیتهای آن مغرضانه و ابزاری برای پیگیری سیاستهای استعماری آمریکا تلقی میشود. از این سازمان در آمریکای لاتین، آسیا، خاورمیانه، اتحاد جماهیر شوروی سابق، اروپای شرقی و آفریقا استفاده شده است.
در سال ۲۰۲۴ USAID متهم شد که به طور پنهانی یک شبکه اجتماعی به نام ZunZuneo در کیوبا ایجاد کرده تا نظام حاکم بر این کشور را تضعیف و بیثبات سازد.
در سال ۲۰۲۳ رئیسجمهور مکزیک نامهای به خبرنگاران ارائه کرد که در آن از رقیب خود جو بایدن، خواسته بود تا از طریق USAID مانع تأمین مالی گروههای مخالف دولت او شود. او در نامه خود نوشته بود: “دولت ایالات متحده مدتی است که از طریق USAID تلاش میکند سازمانهای مخالف دولت قانونی و مشروع من را تأمین مالی کند.”
ایالات متحده همواره با اشاره به کمکهای خارجی خود ادعا کرده است که دموکراسیهای جوان را تقویت میکند، اما در دوران جنگ سرد از USAID برای حمایت از رژیمهای استبدادی دوست استفاده شده است. نمونههای آن تایوان، کره جنوبی و جمهوری دموکراتیک کنگو هستند که در آن زمان قدرت در دست نظامیان بود.
در برخی موارد دیگر USAID در رژیمها، گروهها و جوامعی سرمایهگذاری کرده است که منافع و ارزشهای ایالات متحده را به خوبی حفظ میکنند و تحت پوشش توسعه، به عنوان ابزاری برای گسترش قدرت آمریکا عمل میکنند. در این رابطه سناتور دموکرات، کریس کونز میگوید: این USAID است که رهبری ما را در سطح جهانی تقویت میکند و حذف آن امنیت ملی آمریکا را تضعیف خواهد کرد.
از سوی دیگر برخی از کارشناسان سیاست بینالمللی معتقد هستند که این اصلاحات و بازنگریهای ترامپ نه به منظور پایان دادن به مداخله ایالات متحده در امور سایر کشورها، بلکه برای مصرف مؤثر بودجه و حفظ و گسترش سلطه بینالمللی آمریکا و سیاستهای توسعهطلبانه آن بسیار مهم هستند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهها بسته است.