نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
امروز بخشی از سخنان عالیقدر امیرالمومنین -حفظهالله- رهبر معنوی و سیاسی امارت اسلامی افغانستان در همایش والیان، فرماندهان و… در شهر کابل را مطالعه کردم. این سخنان گرچه به صورت تیتروار و جملات کلیدی گردآوری شده، و صددرصد مصداق «شنیدن کی بود مانند دیدن» بودند؛ اما باز هم در لابهلای این جملات کلیدی، مطالب و مفاهیم برجستهای را میتوان یافت که هر کدام از آنان نشاندهندهٔ ریزبینی، آیندهنگری، واقعیتگرایی، برنامهداشتن برای آبادانی کشور، اهمیتدادن به خواستههای شرعی و ملی مردم و حمایت کامل از قانون اساسی کشور (که بر گرفته از شریعت اسلام است) هستند.
سخنان حکیمانه و رهنمودهای عالمانهای بودند که از زبان یک عالم دینی و مرشد معنوی و یک رهبر سیاسی ایراد شده بودند، و برای ملت مجاهد و شهیدپرور افغانستان، در همهٔ ابعاد میتوان کلید مشکلات و راهحل بحرانهای احتمالی باشند.
این رهنمودها بسیار واقعگرایانه و مطابق با اوضاع موجود در کشور ایراد شدهاند، که در آن نه افراط است و نه تفریط، بلکه خواستههای بسیار معقول و ممکن هستند، که اجراءشان به راحتی امکان داشته، و جایگاه و نقش همهٔ مسئولان سیاسی، فرماندهان نظامی و ریشسفیدان و معتمدین در آن دیده میشود، و از هر یکشان طبق جایگاه و توان قانونیاش، خواستههایی صورت گرفته است.
در ذیل به صورت مختصر و مفید، به برخی از این رهنمودهای حکیمانه و خواستههای معقول میپردازیم:
۱. نخستین نکتهٔ مهم آن است که رهبر دانا و مرشد حکیم از مسئولان انتظار دارد که همهٔ آنها در برابر اجرای قانون اساسی (شریعت اسلامی) تلاش کنند و هیچکس از آنها حق قانونیشکنی ندارد، و کسینیز اختیارات فراقانونی نداشته و هیچ مقامی هم مصونیت سیاسی ندارد، بلکه همه در قبال احکام شرعی با هم برابر بوده و قانون اساسی و احکام شرعی برای همه به صورت یکسان باید اجرا شود، یعنی قانون برای همهٔ یکسان و مساوی باشد.
این مطلب، دقیقا خواستهایست که همهٔ ملتها آرزوی رسیدن به آن را دارند و میخواهند که قانون برای همهٔ مردم و ملت، به صورت یکسان اجراء شود، و هیچ فردی، در هر جایگاه و لباسی که باشد، اجازهٔ قانونشکنی نداشته باشد.
این سخنان رهبر و زعیم امارت اسلامی، شباهت فراوانی به سخنان فاروقاعظم -رضیاللهعنه- در ابتدای خلافت ایشان دارند، هنگامی که ایشان در مسجدالنبی در حضور مردم اعلام کردند: «رویه و عملکرد من چنان خواهد بود که از مظلوم [قانونمدار] به صورت کامل حمایت نموده و با ظالم [قانونشکن] برخورد خواهم کرد. حتی اگر شده بینی و صورت ظالم [قانونشکن] را بر زمین مالیده و پای را بر گردنش خواهم نهاد تا در برابر قانون تسلیم شده، و حق مظلوم را مطابق قانون و شریعت به او بازگرداند».
آری بینش بالا و دوراندیشی یک رهبر سیاسی و یک مرشد معنوی و یک فرماندهٔ نظامی آن است که همواره قانون (شریعت اسلامی) را معیار و ملاک ادارهٔ کشور قرار داده و همهٔ مردم، اعم از مسئول و ملکی را ملزم به رعایت آن نماید و آن را خط قرمز نظام اعلام نموده و با شدت تمام با قانونشکنان برخورد نموده و مطابق آموزههای شریعت آنان را مجازات نماید.
بزرگترین دغدغه و هدف یک رهبر دلسوز و یک حاکم عادل باید آن باشد که برای ایجاد نظم و ترتیب و پرهیز از هرجومرج، و حمایت از قانونمداران مظلوم و مبارزه با قانونشکنان قلدر و ستمگر و… یک قانون جامع و کامل که تمام ابعاد زندگی ملت را شامل گردد، تصویب نموده و همهٔ ارگانهای مربوطه را موظف به اجرای آن نموده و با قانونشکنان برخورد نماید، و چه قانونی جامعتر و کاملتر از قانون شریعت که همهٔ جوانب زندگی افراد را فراگرفته و برای همهٔ حالات ممکن، قوانین و احکام مناسب تصویب نموده و پیشگیریهای عادلانه را نیز در نظر گرفته است!؟
ادامه دارد…
دیدگاهها بسته است.