تأثیر فقر بر گسترش فساد در جامعه

برعکس، اسلام فقر را زمینه‌ی شیوع و گسترش فساد می‌داند و ایجاد فساد را از عمده‌ترین اهداف شیطان و انسان‌های شیطان‌صفت برمی‌شمارد. ازاین‌رو، پیروان خود را به کسب درآمد از راه شرعی تشویق می‌نماید

مقابله‌ی اسلام با فقر و فساد

بخش سوم

 

اقتصاد و دین در معنابخشیدن به زندگى مادى و معنوى بشر و نیل‌شان به مدارج متعالی و بلندای کمالِ روحى نقش کلیدی و تعیین‌کننده‌اى دارند و به اصطلاح مکمّل یکدیگرند. از سوی دیگر، زندگى فردى و اجتماعى انسان‌ها بدون اقتصاد شکوفاشده و توسعه‌یافته بسى تلخ، دشوار و قرین نکبت و بدبختى است؛ زیرا اقتصاد بیمار زمینه‌ساز نابودی فراگیر و محوکننده‌ی ارزش‌هاى دینى و استیلاى سایه‌ی سیاه فقر، فساد، فحشا، جرم و جنایت بر زندگى بشر است.

چه‌بسا انسان‌هایى که دنبال تکه‌ی نانى برای سد رمق‌کردن هستند و فکرشان گروگان شکمشان است، نتوانند و فرصت پیدا نکنند به تعالى معنویتشان بیندیشند و از آرمان‌هاى انسانى و فضایل و مکارم اخلاقى تصوّر و ترسیم روشن و شایسته‌اى داشته باشند؛ چون که نیازهای مادی بشر یکی از واقعیت‌های زندگی است و باید برای تأمین آن تلاش و کوشش فردی و گروهی صورت بگیرد. ازهمین‌رو، دین و رهبران دینی همواره بر تأمین این نیازها از راه‌های صحیح آن تأکید نموده‌اند و انسان‌ها را به تلاش و کسب درآمد حلال تشویق کرده‌اند. اما با توجه به برخی روایات، این شبهه در ذهن زنده می‌شود و در میدان وسیع آن جولان می‌دهد که گویا اسلام فقر را می‌پسندد و از آن تجلیل می‌کند. این مطلب و پندار درست نیست و ریشه و اصلی در آموزه‌های اسلام ندارد؛ زیرا فقر تشویق‌شده‌ در اسلام فقر مادی نیست، بلکه فقر معنوی در برابر قدرت بی‌نهایت باری تعالی است.

برعکس، اسلام فقر را زمینه‌ی شیوع و گسترش فساد می‌داند و ایجاد فساد را از عمده‌ترین اهداف شیطان و انسان‌های شیطان‌صفت برمی‌شمارد. ازاین‌رو، پیروان خود را به کسب درآمد از راه شرعی تشویق می‌نماید و برای تحقق این منظور راه‌هایی را برای مبارزه با فقر معرفی کرده است. همچنین با فساد اقتصادی و مالی مثل رشوه، رانت‌خواری و اختلاس به‌شدت به مبارزه برخاسته و رواج رفاه‌طلبی و ثروت‌اندوزی را باعث فراموشی ارزش‌های دینی و به انحطاط‌کشیده‌شدن جامعه می‌داند.

از سوی دیگر، رفاه روزافزون و مادی‌گرایی و تسلّط لجام‌گسیخته‌ی پول و سرمایه اگر به وسیله‌ی ایمان به خدا و پایبندى به فضایل اخلاقى و ارزش‌هاى معنوى مهار نشود، آدمى را چنان در باتلاق خوردوخواب بیهوده و خشم و شهوت اشباع‌نشدنی فرومى‌برد که بکلى تمام کرامت‌هاى روحى و استعدادهاى تکامل‌بخش و خدادادى خویش را به فراموشى مى‌سپارد و به شکل حیوانى ثروتمند و رفاه‌طلب مسخ مى‌شود؛ همان حقیقت روشنى که قرآن کریم درباره‌اش مى‌فرماید:

«اِنَّ الاِ نْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَاهُ اسْتَغْنى؛ به یقین انسان طغیان مى‌کند، از اینکه خود را بى‌نیاز ببیند.» (علق: ۶-۷)

اسلام برای رفع فقر در جهان برنامه‌های زیادی مانند پرداخت زکات و صدقه ارائه کرده است. علاوه‌بر این، اسلام تأکید دارد تا همه‌ی افراد برای کار تلاش کنند و عضو فعال جامعه باشند. از سوی دیگر، همه‌ی افراد را به کمک به یکدیگر و مهربانی و همدلی توصیه می‌کند و می‌کوشد تا با افزایش روحیه‌ی همدلی آثار فقر و ناداری را ازبین ببرد و جامعه را به‌سوی تساوی سوق دهد.

همچنین به افراد فقیر توصیه می‌کند تا با خویشتنداری و صبر با مشکلات مالی بسازند و با توکل بر ذات پاک خداوند دنبال راه‌اندازی کاری باشند تا با فقر مبارزه نمایند.

به راستی اگر دستورات اسلام به درستی رعایت می‌شد و انسان‌ها باور به امداد غیبی می‌داشتند و برای حل مشکلاتشان از عقل و دانش خود بهره می‌بردند و به خدا توکل می‌کردند، آنگاه با چنین شرایط مساعدی، آیا جهان اینگونه نظاره‌گر زشتی‌ها و پلیدی‌ها می‌بود؟!

اصول اسلام برای ریشه‌کن‌کردن فقر در جامعه همان روشی است که در زمان خلیفه‌ی راشد و امیرالمؤمنین عمر فاروق و حضرت عمربن عبدالعزیز رضی‌الله‌عنهما باعث شده بود بحرانی به نام فقر در جامعه باقی نماند و زکات‌های جمع‌آوری‌شده به‌خاطر نبود مستحقان دریافت زکات روی دستشان باقی بماند؛ زیرا به سه کانون مشخص اختصاص دارد:

۱. فقرا؛ شخص فقیر در صورت توانابودن باید کار کند و اینکه در چه زمینه و چطور کار پیدا کند، مسئولیت دولت و اجتماع است که برایش از نظر مادی و نیازهای آموزشی کمک کند تا اوضاع و احوالش بهتر و مساعدتر شود؛ چنانکه خداوند متعال فرموده است: «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ» (ملک: ۱۵) «وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ» (هود: ۶۱) «وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ» (اعراف: ۱۰) «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»(اسراء: ۷۰) «اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَرَاراً وَالسَّمَاء بِنَاء وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَتَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» (غافر: ۶۴) «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ» (ذاریات: ۵۸) «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاهُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (جمعه: ۱۰) «وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّه» (مزمل: ۲۰) «وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَماً کَثِیراً وَسَعَه» (نساء: ۱۰۰)

۲. اجتماع اسلامی؛ اینکه اجتماع اسلامی برمبنای احکام نازل‌شده از سوی خداوند و با هدف اجرا و تطبیق آن باید فقرا را تحت تکفل خود بگیرد و این تکفل شامل نکات زیر می‌شود: الف: انفاق بر نزدیکان؛ ب: مراعات حقوق همسایگان؛ ج: پرداخت زکات واجب (در صورتی که دولت آن را جمع‌آوری نمی‌کرد.) د: پرداخت حقوق فوری ثروت مانند: کفارات، نذورات، اعانه‌ی مضطر و غیره؛ ه: صدقه‌های اختیاری مؤقت و دائمی مانند موقوفات خیریه. چنانکه خداوند فرموده است: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (نحل: ۹۰) «وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً» (نساء: ۳۶) «فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (روم: ۳۸) «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیراً» (اسراء: ۲۶)

۳. مخصوص‌بودن به دولت‌های اسلامی؛ زیرا بر آنها واجب است که افراد بی‌بضاعت و ناتوان اجتماع را، چه مسلمان چه اهل ذمه، تحت تکفل بگیرند. موارد این تکفل عبارتند از: الف: زکات اولین مورد اساسی و دایمی برای خزانه‌ی اسلامی است و برای مساعدت به فقرا گرفته می‌شود. ب: موارد مثل خمس غنایم، خراج، جزیه، گم‌شدگان ارث‌های بی‌وارث و املاک و ابنیه‌ی دولتی. ج: موارد اضافی شامل مالیات تکمیل‌کننده که بر اموال ثروتمندان جهت تأمین حوایج فقرا تعیین می‌شود، در صورتی که مال زکات کفایت نکند.

با توجه به تفصیلات بالا درخصوص اموال جمع‌آوری‌شده توسط دولت‌های اسلامی برای رفع نیازهای اولیه‌ی فقرا و مسدودساختن دروازه‌های گسترش فقر و فاقه در جامعه، اسلام آرا و نظریات ذیل را مردود می‌شمارد و از اصل منتفی می‌داند:

۱. کسانی که فقر را مقدس و ثروت را گناه می‌شمارند؛

۲. کسانی که فقر را قضا و قدری حتمی می‌دانند که راه فراری از آن نیست و علاجی برای آن جز رضایت و قناعت نیست؛

۳. کسانی که علاج فقر را فقط از نقطه‌نظر نیکی و صدقه‌ی اختیاری می‌دانند؛

۴. اندیشه‌ی سرمایه‌داری مطلق برای فقرا و حقوقشان بر اغنیا و بر دولت و علاج سرمایه‌داری معتدل و شبیه‌ی آنها؛

۵. کسانی که با ثروتمندانی که ثروتشان شرعی و کسانی که ملکشان حلال است، مبارزه می‌کنند و علاج فقر را ازبین‌بردن اغنیا می‌دانند و جنگ طبقاتی را سامان‌دهی می‌کنند.

اسلام تمام نظریاتی را که از صراط مستقیم به بیراهه رفته و گرایش افراطی و تفریطی دارند، رد می‌کند و علاج فقر را با گام‌های استوار و وسایل عملی و واقعی مداوا و معالجه می‌کند.