تأثیر فقر بر گسترش فساد در جامعه/ بخش اول

فقر یا تنگدستی حالات و شرایطی است که در بحبحوه‌ی آن، افراد توانایی تهیه و تأمین ضروریات اساسی زندگی را نداشته و برای خرید آنها دچار کمبود درآمد هستند. به عبارت دیگر، فقر یعنی نداشتن مال و دارایی یا درآمد کافی برای رفع نیازهای اساسی. توضيح معنای کلمه‌‌ی فقر نسبتاً دشوار است؛ زیرا معنای آن بستگی به مکان زندگی، فرهنگ کشور، مردم و عوامل ديگر دارد

در میان آسیب‌های اجتماعی، فقر اهمیت و سابقه‌ی تاریخی بسیار زیادی دارد. امروزه بسیاری از مردم جهان از پدیده‌ی فقر رنج می‌برند. نگارندگان در این سلسله‌ی یادداشت‌ها در پی بررسی علل و عوامل مؤثر بر ازدیاد فقر و رابطه‌ و تأثیر آن بر گسترش فساد در سطح خرد و کلان و مقابله‌ی اسلام با فقر و فساد هستند. فقر یک مشکل ساختاری در بدنه‌ی جامعه است که افراد را گرفتار دام پهن خودش می‌سازد؛ زیرا فرد فقیر به میل و خواست خود در یک خانواده‌ی فقیر متولد نمی‌شود. ساختارهای کلان اجتماعی که به دور باطل فقر دامن می‌زنند، با دخالت مفرط و مخفیانه‌ی سلطه‌گران جهانی، منطقه‌ای و ملی به وجود آمده‌ است. این سلطه‌گران علاقه‌ای به ازبین‌بردن این ساختارها ندارند و امکان تحرک اجتماعی را از افراد فقیر سلب می‌کنند؛ ازهمین‌رو، فقر نتیجه‌ای جز فساد به بار نمی‌آورد.

تعریف فقر

فقر یا تنگدستی حالات و شرایطی است که در بحبحوه‌ی آن، افراد توانایی تهیه و تأمین ضروریات اساسی زندگی را نداشته و برای خرید آنها دچار کمبود درآمد هستند. به عبارت دیگر، فقر یعنی نداشتن مال و دارایی یا درآمد کافی برای رفع نیازهای اساسی. توضیح معنای کلمه‌‌ی فقر نسبتاً دشوار است؛ زیرا معنای آن بستگی به مکان زندگی، فرهنگ کشور، مردم و عوامل دیگر دارد؛ به‌طور مثال: اشخاصی که در خانه‌های کوچک در حومه‌ی شهرهای بزرگ جهان مانند نیویورک زندگی می‌کنند، ممکن است در مقایسه با همسایگان خود فقیر باشند، اما در مقایسه با مردم بی‌بضاعت در محله‌های فقیرنشین کشورهای درحال توسعه، وضعیت مالی‌شان زیاد هم بد نیست.

شیوع و گسترش فقر در جامعه وابسته به عوامل مختلفی می‌باشد که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره می‌شود:

۱. بی‌برنامگی دولت‌ها؛ یکی از عوامل اساسی فقر در کشورها بی‌برنامگی دولت‌ها یا عدم استراتژی دقیق و همه‌جانبه برای بیرون‌رفت از فقر است.

۲. زیرساخت‌های اولیه‌ی ضعیف؛ فقدان زیرساخت‌ها می‌تواند مردم را در فقر نگه دارد و بر قدرت اقتصادی جوامع و کشورها تأثیر بگذارد. از زیرساخت‌های اساسی می‌توان به جاده‌ها، شبکه‌های آب و برق، راه‌آهن، حمل و نقل عمومی و مخابرات اشاره کرد. بدون این زیرساخت‌‌ها، جوامع نمی‌توانند به سایر نقاط جهان دسترسی داشته باشند. فقدان جاده‌های کافی یعنی عدم ایجاد بسترهای مناسب برای توسعه‌ی شبکه‌های تجاری که به نفع ملت است. عدم دسترسی به خدمات اولیه، آموزش و فرصت‌های شغلی به تداوم فقر کمک می‌کند.

۳. بی‌کاری؛ یکی از علل اصلی فقر عدم دسترسی به مشاغل و وفور بی‌کاری است. در سطح جهانی عواملی مانند تغییرات آب و هوایی، درگیری‌ها و چالش‌ها می‌توانند نقش مخربی در ازبین‌بردن فرصت‌های شغلی و کاری ایفا کنند. در بسیاری از مناطق جهان کمبود شغل و بی‌کاری تنها نگرانی نیست، بلکه حتی بسیاری از افراد پس از استخدام با چالش‌هایی مانند شرایط کاری خطرناک و نامناسب، استثمار، تبعیض و دستمزد ناعادلانه مواجه می‌شوند. رفع این مسائل نیازمند منابع و تعهد هم در داخل کشور هم در سراسر زنجیره‌ی تأمین جهانی است.

۴. جنگ‌ها؛ جنگ‌ها و اختلافات داخلی در کشورها باعث ازبین‌رفتن تمامی زیربناهای اقتصادی و بیجاشدن هزاران نفر می‌‌گردد و باعث می‌شود روند عادی زندگی مردم مختل شود.

۵. خشک‌سالی و آفات طبیعی؛ آفات طبیعی مانند سرازیرشدن سیلاب‌ها، امراض نباتی، هجوم ملخ‌ها و خشک‌سالی‌ها می‌تواند فقر را گسترش دهد؛ زیرا باعث ازبین‌رفتن منابع غذایی شده و سبب می‌گردد مردم با کمبود مواد غذایی و سایر مشکلات معیشتی مواجه گردند.

۶. تورم پولی؛ تورم بار بسیار زیادی را بر دوش خانواده‌های فقیر تحمیل می‌کند؛ زیرا اغلب آنها مصرف‌کنندگان دست‌به‌دهان هستند. در مقایسه با خانواده‌های ثروتمندتر، حتی افزایش اندک در میزان قیمت‌ها، پیامدهای زیادی بر شیوه‌ی مصرف آنان دارد. تورم کنترل‌نشده علاوه بر ایجاد تله‌های فقر، خانواده‌های کم‌درآمد را مجبور می‌کند با خوردن غذاهایی با کیفیت پایین‌تر سد رمق کنند که بالقوه بر رشد شناختی فرزندان‌شان نیز تأثیر بدی می‌گذارد. افراد فقیر بیشتر در معرض تورم هستند؛ زیرا آنان ابزار لازم برای حفظ قدرت خرید خود را ندارند. دسترسی آنان به بازارهای مالی محدود است و نمی‌توانند برای رفع نیازهای اولیه به بدهی یا وام روی آورند. آنان معمولاً به بازارهای غیررسمی وابسته هستند و درآمدشان از این بخش تأمین می‌شود. در نتیجه تحت پوشش نهادهای دولتی یا خصوصی نیستند که از کارکنان خود در برابر افزایش قیمت حمایت کند.

۷. بی‌سوادی؛ یکی دیگر از عوامل ایجاد فقر در جامعه، بی‌سوادی است که در امر گسترش فقر نقش مهمی را ایفا کند. بسیاری از افراد که باید به مکتب بروند، اما بر اثر فقر به تکدی‌گری و کارهای شاقه رو می‌آوردند.

۸. توزیع نابرابر منابع؛ نابرابری در توزیع منابع باعث فقر سیستماتیک می‌شود؛ در حالی که کسانی که منابع بیشتری دارند ثروتمندتر می‌شوند و به خدمات دسترسی بهتری پیدا می‌کنند.

۹. تبعیض؛ تبعیض، نابرابری (نژادی و سایر سوگیری‌ها) افرادی که به دلایلی با هر نوع تبعیض یا تعصب مواجه می‌شوند، دسترسی کمتری به فرصت‌های رهایی از فقر دارند.

ادامه دارد… .