بی‌خاصیت گرداندن کشورهای اسلامی

دنیای غرب همیشه سعی دارد که هر گونه شده در قانون‌گذاری کشورهای اسلامی دخالت داشته باشد و اوضاع را آن‌گونه که طبع‌شان می‌‌کشد، پیش ببرد و این کشورهای اسلامی را تبدیل به گاوهای شیردهی بکند که هر وقت دلشان خواست از شیر آن استفاده بکنند و اگر نافرمانی کرد سرش را بریده و گوشتش را میل بکنند.

سران غرب از دیر زمانی‌ست که دنبال فرصتی بودند که بتوانند خواسته‌های خویش را بر کشورهای اسلامی تحمیل بکنند که بعد از شکست خلافت عثمانی این فرصت برای آنان مهیا گردید و توانستند زمام امور را در کشورهای اسلامی به دست بگیرند و نفرات برگزیدۀ خویش را بر کرسی‌های قدرت بنشانند و به آن‌ها بگویند که اجازه دارند که چه کارهایی را انجام بدهند و چه کارهایی را انجام ندهند و اولین کار همین بود که توانستند آن‌ها را نسبت به مسایل دینی بی‌خاصیت بگردانند و امر و نهی مملکت به دست اربابان باشد بدین ترتیب کشورهای اسلامی‌ای پا به عرصۀ وجود گذاشتند که فقط اسم‌های اسلامی را به یدک می‌کشیدند ولی قوانین اسلامی در قانون اساسی آن‌ها جایگاهی ندارد و با دلایل واهی از اجرای قوانین اسلامی طفره می‌روند و منکرات به صورت آزاد در آن کشورهای اسلامیِ دلخواه غرب به وفور یافته می‌شود و بدون هیچ ترسی انجام می‌گیرد و همه چیز آزاد است و کسی حق ندارد دربارۀ احکام اسلامی کسی را امر و نهی بکند و ضرب‌المثل اشتباهِ (عیسی به دین خود موسی به دین خود) در آن کشورها جای خوش کرده است و چنین کشورهایی که نسبت به مسایل دینی خود هیچ حسی ندارند و خاصیت خود را از دست داده‌اند محبوب غرب گشته‌اند که غرب از دیر زمانی بود که رویای آن را در سر می‌پروراند.

اینک امارت اسلامی بعد از سال‌ها تلاش و جهاد شجاعانه، توانست پرچم لااله‌الا‌الله را بر جغرافیای افغانستان به اهتزاز در بیاورد و کشوری اسلامی بر پایه‌ و احکام اسلامی طرح ریزی بکند که این کار برخلاف مزاج غرب افتاد و طاقت و توان دیدن آن را نداشته و تحملش برای آنان سخت است و بعد از توشیح قوانین امر به معروف و نهی از منکر امارت اسلامی افغانستان توسط امیرالمؤمنین حفظه‌الله‌تعالی دنیای غرب با رسانه‌های خویش غوغا به‌پا کردند که قوانین امر به معروف طالبان منجر به جرایم علیه بشریت است

غرب می خواهد به این طریق امارت اسلامی را تحت فشار قرار بدهد و رفته‌رفته او را به طرف دام‌های از پیش پهن شده بکشد و از افغانستان هم کشوری اسلامی بی‌خاصیت بسازد که نباید به مسایل دینی توجه داشته باشد و به نحوی او را به سوی تفکر، جدایی دین از سیاست بکشاند که بزرگ‌ترین هدف غرب از این مخالفت‌ها و کش‌وقوس‌ها همین است