مسئولیت

اقتدار و قاطعیت در کنار زهد و تقوا

در سیرت و سنت رسول خدا -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- آموزه‌های بسیار ظریف و دقیقی نهفته است که شناخت و به کارگیری آن‌ها می‌تواند بهترین و کامل‌ترین راهنما برای ساختن دنیا و آبادکردن آخرت مسلمانان باشد. نه تنها در بخش عبادت و اخلاق بلکه در بخش سیاست و کشورداری هم چنین آموزه‌های ظریف و باریکی وجود دارد که […]

در سیرت و سنت رسول خدا -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- آموزه‌های بسیار ظریف و دقیقی نهفته است که شناخت و به کارگیری آن‌ها می‌تواند بهترین و کامل‌ترین راهنما برای ساختن دنیا و آبادکردن آخرت مسلمانان باشد. نه تنها در بخش عبادت و اخلاق بلکه در بخش سیاست و کشورداری هم چنین آموزه‌های ظریف و باریکی وجود دارد که حاکمان مسلمان و سیاست‌مداران مؤمن می‌توانند با تأسی و الگوپذیری از آن‌ها، دنیا و آخرت ملت خود را ساخته و آباد کنند.

یکی از این آموزه‌های ناب آن است که برای انتخاب یک مسئول و فرمانده، نه تنها زهد و تقوا و پارسایی و درویشی فرد مورد نظر را مورد توجه قرار داد، بلکه اقتدار، قاطعیت و ظرفیت فرد را هم باید در نظر گرفت.

یک فرد زاهد، پارسا و خداترس که توان مدیریت درست نداشته و قدرت و قاطعیت کافی برای اجرای دستورات و مجازات خلاف‌کاران نیز نداشته باشد، قطعا شایستهٔ انتصاب و لایق مسئولیت نخواهد بود. چنین فردی توان اصلاح و کنترل نفس خویشتن را دارد و می‌تواند از فساد اقتصادی و اخلاقی، دزدی و اختلاس، رشوه و زیرمیزی، غرق‌شدن در رفاه و خوش‌گذارانی نفس، خود را برهاند؛ اما نمی‌تواند جامعه و ملت را از شر اشرار و از فساد تبهکاران و مفسدان نجات دهد.

آری. برای مبارزه با فساد و مقابله با جرم و جنایات، یک مسئول باید توان کافی و قاطعیت کامل داشته باشد و در صورت نیاز بدون کوچک‌ترین چشم‌پوشی و ترس، وارد معرکه شده و ریشهٔ فساد را خشکانده و ظلم و چپاول را در نطفه خفه کند.

به همین دلیل است که در سیرت و سنت آن‌حضرت -صلی‌الله‌علیه‌وسلم- می‌بینیم که از سپردن مسئولیت به ابوذر غفاری [الگو و اسوهٔ زهد و تقوا] خودداری نموده و علت آن را ناتوانی و ضعف ایشان عنوان می نماید: عن أبی ذرٍ -رضی الله عنه- قال: «قلت یا رسول الله ألا تستعملُنی؟ قال: فضرب بیده على منکبی. ثمّ قال: یا أَبا ذرّ إنّک ضعیفٌ، إنها أمانه وإنها یوم القیٰامه خزی وندامه، إلّا من أخذها بحقّها وأدّى الذی علیه فیها» رواه مسلم.

در این حدیث صحیح آموزه‌های بسیاری نهفته است که می‌تواند سبب سعادت و سربلندی مسلمانان شود:

اول: هنگامی که یک رهبر و زعیمِ عالم، عادل، حکیم، فرهیخته و… زمام امور را به دست گرفته و در صدد انتخاب مسئولان و انتصاب فرمانداران و والیان است، فرهیختگان و نخبگان جامعه باید به او اعتماد داشته و به دیدگاه او احترام گذارند و هیچ‌گونه دخالتی نکنند.

دوم: مسلمان عالم و عاقل، پذیرفتن مسئولیت را یک موفقیت و پیروزی تصور نکند، بلکه آن را یک زحمت طاقت‌فرسا و یک خدمت خسته‌کننده بداند؛ زیرا که مسئول در دنیا و آخرت در قبال انجام مسئولیت خود بازخواست خواهد شد و در صورت کوتاهی و غفلت و ناتوانی محاکمه و مجازات می‌گردد.

سوم: یک رهبر و زعیمِ مسلمان برای انتخاب هر مسئول، باید شایسته‌سالاری را مد نظر داشته باشد، و شایسته‌ترین فرد و لایق‌ترین کس را انتخاب نموده و مسئولیت را به او محول کند و از انتخاب و انتصاب افراد ناتوان، غافل، سهل‌انگار، خائن و ظالم جدا خودداری کند.

چهارم: رهبر مؤمن پس از یافتن شرایط مورد نظر و جمع‌بندی و تصمیم گیری، در سپردن مسئولیت به فرد مورد نظر قاطعیت لازم را داشته باشد و از ملامت ملامت‌گران و از انتقاد و تخریب هیچ‌کسی نهراسد.

پنجم: مهم‌ترین مطلب آن است که شایسته‌سالاری در اولویت باشد؛ یعنی اگر فرد شایسته‌ای پیدا شد که توان و استعداد انجام کار را داشت و امانت‌دار و عالم و عادل بود؛ مسئولیت باید به چنین فردی سپرده شود، گرچه وی یک فرد غیر بومی و بیگانه باشد، چنان‌که پادشاه مصر برای نجات کشور خود به یک زندانی غیر بومی -یوسف علیه‌السلام- اعتماد نموده و مسئولیت سنگینی را به وی محول کرد و ایشان هم با درایت و امانت‌داری فوق‌العاده‌ای، کشور مصر و بسیاری از مناطق هم‌جوار را از بحران قحط‌سالی نجات داد.

آری یک فرد شایسته، توانا، قاطع و امانت‌دار می‌تواند یک کشور و مملکت را از بحران نجات دهد.

هفتم: شایستگی فردی و عبادی شخص، نباید مانع عزل و برکناری او باشد، چنان‌که فاروق‌اعظم -رضی‌الله‌عنه- افرادی همانند سعد‌بن‌ابی‌وقاص -رضی‌الله‌عنه- که از عابدترین و امانت‌دار‌ترین افراد بودند را به خاطر وجود افراد توان‌مندتر و قاطع‌تر عزل نمود و مسئولیت را به آنان سپرد؛ چون صلاح ملت و مملکت در همین عزل و نصب بود.

شایستگی فردی و عبادی این بزرگ‌واران به نفع خود، و شایستگی و توانایی دیگران به نفع اجتماع و مردم بود، لذا امیرالمومنین فاروق -رضی‌الله‌عنه- با حفظ حرمت این عزیزان، عزل‌شان نمود تا افراد توان‌مندتری مسئولیت را به دست گرفته و با توان و قدرت بیشتر خدمت نمایند.

کوتاه سخن این‌که: داشتن قاطعیت و توان اجرای قانون و قدرت برخورد با مفاسد و بزهکاری‌ها، و بازداشت و تنبیه مفسدان، از فاکتورهای بسیار مهم برای هر مسئول و سیاست‌مدار و فرمانده می‌باشد که همین قدرت برخورد با مجرمان و توان اجرای قانون سبب می‌شود که جامعه شهری و شهروندان از مفاسد و بزهکاری در امان بمانند.

کامل‌ترین نمونهٔ آن در تاریخ اسلام، روزهای نخستین صدیق اکبر -رضی‌الله‌عنه- است که پس از شورش دشمنان و ارتداد برخی نومسلمانان، وضعیت بسیار بغرنج و پیچیده‌ای در پایتخت مسلمانان و مناطق اطراف پیش آمد؛ ولی درایت، قاطعیت، توان و قدرت صدیق اکبر -رضی‌الله‌عنه- سبب شد که در سریع‌ترین زمان ممکن اوضاع سیاسی و اجتماعی بهبود پیدا کرده و آرامش و امنیت به جامعه برگردد.

آری! در این شرایط زهد، تقوا و پارسایی به تنهایی نمی‌‌توانست علاج درد و درمان بیماری باشد، بلکه قاطعیت، شجاعت و شهامت و دلاوری سبب نجات اسلام و شکست دشمن گردید.