افغانستان و عاقبت ابرقدرت‌ها (۵)

در مجموع تنها ۲۲ کشور هرگز مورد تهاجم و استعمار انگلیس قرار نگرفته‌اند. پس از پیروزی مردم مسلمان افغانستان برای سومین بار در تقابل رو در رو با ارتش بزرگ استعمار انگلیس، انقلاب مردمی دیگر کشورها نیز با این اتفاق تاریخی آغاز شد که منجر به برچیده شدن حاکمیت این کشور از منطقه شد

نقطه مشترک عاقبت ابرقدرت‌ها پس از شکست در افغانستان

 

ابرقدرت‌ها غیر از شکست خفت‌بار در افغانستان، در یک چیز دیگر نیز باهم اشتراک دارند و آن از دست دادن قدرت، حیثیت و ابرقدرت بودن است. انگلیس که در زمان خود تنها ابرقدرت دنیا محسوب می‌شد و بنیان آن از قرن ۱۵ میلادی گذاشته شده بود و تا قرن بیستم ادامه داشت، در دوران طلایی خود، به مدت یک قرن،بزرگ‌ترین ابرقدرت تاریخ به شمار می‌رفت به طوری که مساحت نواحی مستعمره تحت حکومت انگلیس در سال ۱۹۲۲ به بیش از ۳۳ میلیون کیلومتر مربع و جمعیت آن نیز به بیش از ۴۵۰ میلیون نفر می‌رسید. بدین‌ترتیب، ابرقدرت انگلستان بر بیش از یک چهارم خشکی‌ کره زمین و یک چهارم جمعیت جهان در آن دوران تسلط داشت. وسعت این امپراتوری به حدی بود که گفته می‌شد «آفتاب در بریتانیا غروب نمی‌کند». در مجموع تنها ۲۲ کشور هرگز مورد تهاجم و استعمار انگلیس قرار نگرفته‌اند. پس از پیروزی مردم مسلمان افغانستان برای سومین بار در تقابل رو در رو با ارتش بزرگ استعمار انگلیس، انقلاب مردمی دیگر کشورها نیز با این اتفاق تاریخی آغاز شد که منجر به برچیده شدن حاکمیت این کشور از منطقه شد و قدرت آن به افول نهاد و بعد از چند سال مجبور شد که به مهم‌ترین مستعمره خود یعنی هندوستان، استقلال بدهد. همراه با هندوستان، بسیاری از مستعمرات در آفریقا، حوزه کارائیب و اقیانوسیه، خلیج فارس و خاورمیانه نیز اعلام استقلال کردند که آخرین مورد آن، بازگشت هنگ کنگ به چین در سال ۱۹۹۷ بود.

یکی از ابرقدرت‌های دوره جنگ سرد که بزرگ ترین قدرت نظامی از لحاظ شمار سلاح‌های هسته‌ای نیز بود در افغانستان زخمی کاری برداشت و پس از مدت کوتاهی یعنی(۳۱ دسامبر ۱۹۹۱) «امپراتوری کمونیستی» بدون اینکه صدمین سال تاسیس خود را تجربه کند از هم فروپاشید.ارتش سرخ که پیش از این شکست ناپذیر به نظر می‌رسید در افغانستان شکست خورد‌ و همان‌طور که قبلا اشاره کردیم با شکست شوروی اروپایی شرقی آزاد شد و کشورهای آسیایی میانه بعد از هفتاد سال طعم آزادی را چشیدند و دیوار برلین فروریخت و آلمان شرقی و غربی با هم یکی شدند و جهان از شر دیکتاتوری کمونیسم آزاد گردید و ابرقدرت بودن آن برای همیشه از بین رفت.

تاکنون هر ابرقدرتی که پی افغانستان به تنش خورده دیگر سر بالا نیاورده و عظمت و تاج و تخت خود را از دست داده است.

اما سوال اساسی اینجاست که چرا دنیا درس نمی‌گیرد هنوز که هنوز است که سیاستمداران این کشورها دسیسه می‌کنند تا بار دیگر خود به افغانستان بیایند یا افراد مورد حمایت خود را بر مردم افغانستان تحمیل کنند که در هر دو صورت عاقبت واضح است و در نیم‌قرن گذشته آن را تجربه کرده‌اند.

طبیعت افغانستان با اشغال سازگار نیست و مردمش از این طبیعت رنگ گرفته و بسان صخره می‌مانند وقتی اراده بکنند شکست دادنشان دیگر محال است. در اندیشه‌ها و افکار این ملت، ایستادگی، مجاهدت و مبارزه ریشه دوانیده است و هیچ نیرویی نمی‌تواند این ملت را از مبارزه در مقابل اشغال‌گران و تجاوزگران باز دارد.

بعد از شکست این سه ابر قدرت، حالا جهان باید درک کنند که از راه جنگ و خون‌ریزی هیچ وقت بر مردم افغانستان، چیره نمی‌شود.هر قدرتی که بخت خود را آزمایش کرد، در فرجام ناکام شد و بیخ خود را برکند.

جهان باید از درِ مسالمت‌آمیز، وارد فصل تازه با افغانستان شود و حکومت اسلامی، ملی و مردمی افغانستان را به‌رسمیت بشناسد.

شکست ابرقدرت‌ها همواره تغییر معادلات سیاسی، نظامی و فکری را به‌همراه داشته است، امری که الآن شاهدش هستیم. ایالات متحده آمریکا که با خفت هرچه تمام در افغانستان شکست خورد دیگر آن نام پوشالی را یدک نمی‌کشد، و در اذهان مردم جهان اثری از نام و نشان سنگین آمریکا نیست، و مکتب امپریالیسم که آمریکا رهبری آن را به عهده داشت، دیگر کارایی سابق خود را ندارد.

 

رئیس‌جمهور امریکا «اشغال» افغانستان به دست ایالات متحده را تصمیمی اشتباه خواند و به اسرائیل هشدار داد که دست به اقدام مشابه در مورد غزه نزند.

 

جو بایدن گفت: «بعد از حمله حماس به اسرائیل، به اسرائیل رفتم و به مقام‌های اسرائیلی از جمله بنیامین نتانیاهو و کابینه جنگ او گفتم: اشتباهی را مرتکب نشوید که آمریکا بعد از اسامه بن‌لادن در افغانستان مرتکب شد. ضرورتی نیست که جایی را اشغال کنید. به دنبال کسانی بروید که کار را انجام داده (حمله کرده است). هرچند شما ممکن است برای این کار مورد انتقاد قرار بگیرید.»

 

رئیس‌جمهور امریکا تاکید کرد: «من کاملا مخالف اشغال و تلاشم براین بود که افغانستان را متحد کنیم. وقتی اسامه بن‌‌لادن را کشتیم، باید از افغانستان خارج می‌شدیم، چون هیچ‌کسی نمی‌تواند افغانستان را متحد کند. من به سراسر افغانستان سفر کرده‌ام؛ از کشتزارهای خشخاش تا شمال آن کشور.»

گفتنی است که ارتش آمریکا با شکستی مفتضحانه روبرو شد و سعیش در آخرین لحظه این بود که خروجش از منجلاب افغانستان آبرومندانه باشد. اما همه دیدند که با چه رسوائی و خفتی دربرابر چشمان مردم دنیا افغانستان را ترک کردند.