افغانستان نوین!/ بخش چهارم

من کنار وزیر نشستم و در کنار او مرد جوانی به نام عزیزالرحمن فضلی، معاون بخش خاورمیانه و جهان عرب، فارغ‌التحصیل دانشگاه بین‌المللی اسلامی در اسلام‌آباد نیز نشسته بود؛ همان دانشگاهی که رئیس‌جمهور فقید پاکستان، ضیاءالحق -رحمه‌الله- ‌می‌خواست دانشگاه دانش و دعوت در جنوب آسیا باشد.

وزیر خارجهٔ افغانستان از دست‌آوردهای بعد از آزادسازی کشور می‌گوید

 

در ساختمان وزارت امور خارجهٔ افغانستان در مرکز کابل، پایتخت، دیدار من با امیر خان متقی وزیر امور خارجهٔ امارت اسلامی افغانستان بود که در آن باغ‌های زیبا و درختان سر‌به‌فلک‌کشیده وجود دارد که برای بازدیدکنندگان خود تاریخ طولانی را روایت می‌کنند که به سال ۱۷۴۷ می‌رسد، و هویت سیاسی افغانستان به شکل کنونی آن توسط بنیان‌گذار آن، احمد‌شاه ابدالی یا به قول افعان‌ها احمدشاه درّانی (دُرّ دوران) شکل گرفت. به هر حال، این اولین دولت مدرنی است که در جهان سوم شکل گرفت و مرزهای فعلی خود را حفظ کرد.

 

من کنار وزیر نشستم و در کنار او مرد جوانی به نام عزیزالرحمن فضلی، معاون بخش خاورمیانه و جهان عرب، فارغ‌التحصیل دانشگاه بین‌المللی اسلامی در اسلام‌آباد نیز نشسته بود؛ همان دانشگاهی که رئیس‌جمهور فقید پاکستان، ضیاءالحق -رحمه‌الله-

‌می‌خواست دانشگاه دانش و دعوت در جنوب آسیا باشد.

 

امیرخان متقی را از زمان جهاد افغانستان علیه شوروی در سال‌های ۱۹۷۹-۱۹۸۹ می‌شناختم، و او در حزب نهضت انقلاب اسلامی، به رهبری مولوی محمدنبی محمدی -رحمه‌الله- حضور داشت. ما خبرهای نظامی و سیاسی نهضت را از ایشان می‌گرفتیم، و این درست زمانی بود که من برای روزنامه‌های لندنی «الشرق الاوسط» و «الحیاه» کار می‌کردم، و این شناخت ما تا زمانی که طالبان قدرت را در کابل از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ به دست داشتند، ادامه داشت.

 

وزیر خارجهٔ افغانستان از آن‌چه دولتش در طول سه‌سال عقب‌نشینی نیروهای ائتلاف غربی متشکل از ۳۸ کشور به رهبری ایالات متحدهٔ آمریکا انجام داده بود، بسیار خوشحال به نظر می‌رسید؛ ائتلافی که برای دو دههٔ کامل از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ به دنبال حذف جنبش بود؛ اما نتیجه‌ای نداشت. یک عقب‌نشینی آشفته با طعم آشکار شکست در برابر چشمان همگان، و با پخش زنده در فضای مجازی، که عقب‌نشینی پر هرج‌ومرج آیالات متحده آمریکا از ویتنام را برای آمریکایی‌ها کم‌رنگ نمود.

 

وزیر خارجهٔ در ادامه از تلاش‌های قطر در دورهٔ مذاکرات بین جنبش و نیروهای آمریکایی قدردانی نمود و تأکید کرد که «واقعیت کنونی در بهترین حالت برای افغان‌ها و به‌ویژه برای مردم کابل است که ما به فضل خدا توانستیم (به قول خودش) پس از این‌که کمر داعش را شکستیم و توانستیم مخالفان مسلح را بیرون کنیم، برای مردم پایتخت و به‌طور کلی افغانستان امنیت را تامین کنیم، همان‌طور که پانزده‌ماه متوالی حتی یک بار هم صدای گلوله، حتی در مناطقی که به عنوان سنگرهای سابق مخالفان شناخته می‌شوند، شنیده نشده است».

 

وزیر خارجه از صحبت در مورد امنیت و صلح هیجان زده می‌شود و به ما می‌گوید: «من گاهی بدون اسکورت یا افراد مسلح در مرکز کابل می‌گردم و امنیت و اعتماد مردم را به نظام جدید از نزدیک لمس می‌کنم‌، و وقتی به ولایت‌های دیگر دور از پایتخت می‌رویم، به وضوح تردد خودروها را درجاده‌های عمومی می‌بینیم که نشان‌دهندهٔ وضعیت فعال اقتصادی در کشور است».

 

در این‌جا وزیر رسانه‌ها را در نادیده‌گرفتن همهٔ این موفقیت‌ها سرزنش می‌کند، به‌ویژه در مورد امنیت که بسیار پی‌شرفت کرده است، تا جایی که در واقع با برخی کشورهای همسایه قابل مقایسه می‌باشد و موضوعی‌ست که سایر موضوعات‌ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره به آن وابسته‌اند.

 

اما وقتی از موضع کشورهای همسایه در قبال امارت اسلامی افغانستان صحبت می‌کردیم، وزیرخارجه افغانستان، تاجیکستان را به عدم رسیدگی به آن‌چه لازم است و عدم تمایل به عدم افزایش اعتماد متقابل سرزنش می‌کند، زیرا اکثر مهاجمانی که اقدامات خراب‌کارانه انجام داده‌اند، متعلق به تاجیکستان هستند و خاطرنشان کرد: «افغانستان هزاران کیلومتر، با کشورهای همسایه مرز دارد؛ اما با وجود داشتن این‌همه مرزهای باز، مخالفان نتوانستند حتی یک وجب را در کنترل خود درآورند، ما کنترل خود را بر تمام خاک افغانستان گسترش دادیم».

 

زمانی که از تنش پنهان در روابط پاکستان و افغانستان صحبت به‌ میان می‌آید، وزیر خارجه بر موضع افغانستان مبنی بر تمایل به روابط برادرانه و دوستانه با پاکستان تاکید می‌کند؛ اما برای رفع همهٔ آثار تنش و اختلاف، باید گام‌های عملی و جسورانه برداشته شود و پاکستان باید مشکلات خود را با تحریک فعال طالبان پاکستان در مناطق قبیله‌ای‌اش حل‌وفصل کند.

 

وزیر امور خارجه می‌افزاید: «امارت اسلامی از تلاش‌های مذاکرات مستقیم دولت پاکستان و طالبان آن کشور حمایت کرد و ما در شرف حل مشکل بودیم؛ اما ناگهان همه چیز بهم ریخت، و من معتقدم این تنش به درد هیچ‌یکی از این دو کشور و ملت نمی‌خورد. ما گفتگو را در هر حال ترجیح می‌دهیم و شاید این تنش به نفع داعش و بقیهٔ گروه‌های جنایت‌کار در منطقه باشد».

 

وقتی اتهامات رسمی پاکستان و فراهم‌کردن پناهگاه در افغانستان برای طالبان پاکستانی که به بمب‌گذاری در خاک این کشور دست می‌زنند را به وزیر می رسانم، می‌گوید: «این اتهام غیر منطقی است، زیرا همه می‌دانند که این انفجارها در عمق ۵۰۰ کیلومتری خاک پاکستان و دور از مرز افغانستان رخ می‌دهند» و خاطرنشان می‌کند که «این یک مشکل داخلی است و باید بر همین اساس حل شود».

 

دربارهٔ تنش دیگر اسلام‌آباد و کابل، یعنی حضور مهاجران پاکستانی وفادار به طالبان پاکستانی و مخالف اسلام‌آباد در افغانستان از وزیر می‌پرسم که اوچنین پاسخ می‌دهد: «این موضوع محصول امارت اسلامی افغانستان نیست؛ بلکه این موضوع به دوران اشغال آمریکا برمی‌گردد. با این‌ وجود، ما معتقدیم که باید راه حل‌وفصل همه‌جانبه‌ای وجود داشته باشد که منافع دو ملت برادر را تامین کند. و این چیزی‌ست که ما همیشه به آن دعوت می‌دهیم.