نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
خط فرضی دیورند، سالهاست موجب اصلی درگیریهای افغانستان و پاکستان است یا به تعبیری، بهانه کشمکشهای این دو سرزمین، به نوعی خط فرضی دیورند است که هرازگاهی بهانهای شده است تا پاکستان از خطوط خود بگذرد و در خاک افغانستان مواضعی را که نه پیوند مستقیمی با دیورند دارند و نه در دادن و گرفتنش نقشی، مورد هجوم قرار داده و تلفات و مالی و جانی به ملت افغانستان وارد کند.
این تاخت و تازها چندین دهه است به شکل وحشیانهای ادامه دارد و چهبسا سکوت دولتهای پیشین افغانستان، تنها جواب قانعکننده پاکستان بر عقبنشینی او بوده است و چهبسا همین سکوتهای ذلیلانه باعث شده است همسایه ناجوانمرد، فرصتها را غنیمت شمرده و دوباره تجدید قوا کرده و موشکپرانی بر خاک افغانستان را از سر بگیرد و روزها و هفتهها بر این یاغیگریها و یورشها ادامه دهد و قلدرمآبانه پا در خاک افغانستان بگذارد.
اما بیخبر از اینکه دایما یکسان نبود حال دنیا، باری دیگر، در دورهٔ حکومت امارت اسلامی، در زمانی که جزایر قدرتی در افغانستان وجود ندارد و تنها یک قدرت، تحت یک پرچم، یک اندیشه و یک ملت در افغانستان حکم میرانند، دوباره براساس عادت سالهای گذشتهاش این اشتباه را تکرار کرد. اشتباهی که پاسخش را سربازان امارت اسلامی در ساعاتی دادند که هنوز خون قربانیانش نخشکیده بود و هنوز شادی پاکستانیها تمام نشده بود آنهم چه جوابی که فرار را بر قرار ترجیح داده و حتی از سنگرهای خود نیز گریختند و کیلومترها عقب نشستند.
این موضوع، تلنگری است که نباید افغانستان را بیصاحب، بیقدرت، بیدولت و بیتدبیر و ضعیف تصور کرد و نباید اراده این ملت را دست کم گرفت و نباید صبر این ملت را آزمود و نباید شیر را از خواب بیدار کرد، وگرنه ماجرا آن میشود که شد.
دیدگاهها بسته است.