افغانستان به شاروالی‌هایش می‌بالد!

توجه: مقالات وب‌سایت الاماره دری تنها نظر نویسندگان است و لزوماً این وب‌سایت نیست.

با وجود تحریم‌های ظالمانه و بلوکه‌شدن اموال مردم افغانستان و با وجود موانع و محدودیت‌هایی که حکومت جدید با آن روبه‌رو است و با وجود این‌که هنوز حکومت امارت اسلامی از سوی هیچ کشوری به‌رسمیت شناخته نشده‌است و با وجود تبلیغات گمراه‌کنندهٔ رسانه‌ها بر ضد امارت اسلامی و با وجود این‌که هراز گاهی رسانه‌ها به دروغ و فریب از آشوب‌ و آشفتگی در کشور خبر می‌دهند تا ذهن مردم افغانستان را مشوش نموده و در دل‌های‌شان نسبت به آینده، ناامیدی و بدبینی ایجاد کنند، با وجود تمام این موارد بازهم امارت اسلامی بدون توجه به طعنهٔ دشمنان و وانمودکردن‌شان به‌این‌که امارت اسلامی از مدیریت کشور و گسترش امنیت، آرامش و ثبات عاجز است، با گام‌های استوار، نبوغ استثایی مسئولین و دوراندیشی فراوان‌ و حکمت پایدارشان راه پیشرفت و شکوفایی را می‌پیماید و مسیرهای آینده را ترسیم می‌کند و گردنه‌ها و موانعی را که راهش را بسته‌اند و مانع حرکتش به‌سوی جهش‌وپیشرفت شده‌اند از سر راه دور می‌کند.

هدفم از این نوشتار این نیست که در مورد پروژه‌های بزرگی بنویسم که همه با آن آشنا هستند و نویسندگان در مورد آن قلم‌فرسایی کرده‌اند، مانند «کانال قوش‌تپه»؛ پروژهٔ بزرگی که هزینهٔ حفر و تکمیلی آن به میلیون‌ها دالر می‌رسد و همهٔ آن از خزانهٔ دولت، بدون هیچ کمک خارجی و مساعدت بین‌المللی انجام می‌گردد و «پروژهٔ تاپی برای انتقال گاز» که سه کشور؛ افغانستان، پاکستان و هندوستان را باهم پیوند می‌دهد و پروژهٔ مهم و حیاتی «کاسا ۱۰۰۰» که ۱۳۰۰ میگاوات انرژی برق را از قیرغیزستان و تاجکستان ازطریق افغانستان به پاکستان منتقل می‌کند و پروژهٔ «تاپ» که یکی از پروژه‌های بزرگ برای انتقال گاز بین ترکمنستان، افغانستان و پاکستان است. عبور این خط برق برای کشور فواید دیگری به همراه دارد که از آن جمله می‌توان دریافت ۳۰۰ میگاوات برق برای افغانستان را نام برد و پروژه‌های راه‌آهن که آیندهٔ افغانستان با آن شکوفا شده و در منطقه، نقش اساسی ایفا خواهد کرد. ان‌شاء‌الله.

من نمی‌خواهم از دست‌آوردهای بزرگ و کارهایی ستودنی‌ای که امارت اسلامی افغانستان در این سه سال از حکومت خود بدان اقدام کرده‌است بنویسم؛ مثل: مبارزه با اعتیاد و فقر، درمان معتادان در شفاخانه‌ها و بازگرداندن‌شان به خانه سالم و تندرست و جمع‌آوری گدایان و متکدیان و تعیین حقوق برای نیازمندان‌شان و ارائهٔ کمک برای فرزندان شهدا و یتیمان و بیوه‌زنانی که جنگ تحمیلی و خان‌مان‌سوز امریکا و هم‌پیمانانش بر این ملت مظلوم، آنان را به جا گذاشت. امارت اسلامی در ارائهٔ این کمک‌ها بین فرزندان مجاهدین و فرزندان کسانی که با اشغال‌گران هم‌دست بودند، به‌طور یکسان عمل می‌کند.

من نمی‌خواهم این‌جا در بارهٔ دگرگونی‌های اقتصادی، تحولات تجاری و سرمایه‌گذاری‌های ارزش‌مند در بخش‌های مختلفی بنویسم که از زمان سرکارآمدن امارت اسلامی اتفاق افتاده‌است، همانند ساخت بیش از هزار شرکت در ولایت هرات، پروژه‌های احداث سدها که در حفظ و نگهداری آب‌ها و تولید انرژی برقیِ سهم بسزایی دارد و نمی‌خواهم از تلاش‌هایی بنویسم که برای پیشرفت کشور انجام گرفته‌است طوری که افغانستان برای اولین بار، در تولید میل‌گرد به‌خودکفایی رسیده و توانسته‌است به برخی از کشورهای همسایه صادرات نیز داشته باشد و نه هم از افزایش درآمدهای ملی و از روابط دیپلوماتیکی که امارت اسلامی توانسته‌است آن را با کشورهای همسایه و سایر کشورهای منطقه تقویت کند و توانسته‌است در تعدادی از کشورها، سفارت‌هایش را بازگشایی نماید.

من در این یادداشت می‌خواهم در مورد فعالیت‌های مسئولین شاروالی‌‌ها در ولایت‌ها و شهرهای کشور و تحولات بی‌سابقه‌ای که این روزها در کشور شاهد آن هستیم، بنویسم. این واقعا یک کار بزرگ و دست‌آورد کلانی است گرچه رسانه‌ها به آن نپرداخته‌اند.

این‌جا می‌خواهم برخی از فعالیت‌های را بیان کنم که شاروالی‌ها در ولایت‌های مختلف انجام داده‌اند:

۱. کنترل ساخت‌وسازها و نظارت بر ساختمان‌هایی که جدیدا ساخته می‌شوند. شاروالی‌ها توانسته‌اند در این زمینه، در ولایت‌های مختلفی، تغییرات ایجاد کنند. آنان تلاش کرده‌اند تا از ساخت‌وساز‌هایی که برخلاف قوانین درست می‌شوند جلوگیری کنند و سطح کیفیت پروژه‌های نوساز را بالا ببرند و بناهایی را که معیاری نبوده و یا بر سر راه‌های اصلی و خیابان‌ها ساخته شده‌اند و یا این‌که زیاد کهنه شده‌اند، تخریب نموده تا دوباره از نوساخته شوند؛

۲. چراغانی کردن خیابان‌ها، چندسال جلوتر هرگاه در شب به بازارها می‌رفتیم سراسر تاریکی و تیرگی بود و هیچ چیزی را مشاهده نمی‌کردیم؛ اما حالا به‌فضل خداوند متعال و به‌لطف تلاش‌های مسئولین شاروالی‌ها می‌بینیم که شهرهای ما زیبا و روشن هستند و روزبه‌روز بر شکوه، زیبایی و درخشندگی آن‌ها افزوده می‌شود و توجه مردم را جلب می‌کند. چراغانی کردن خیابان‌ها یکی از مسائل مهم و حیاتی برای سلامتی و راهنمایی ترافیک در شرایط نامساعد جوی و در شب‌های تار است؛

۳. آماده‌سازی، آسفالت‌، هموارساختن و ترمیم جاده‌ها؛ بیشتر راه‌هایی که به‌سبب بارهای سنگین و موترهای باری بزرگ شکاف برداشته بودند و یا به‌خاطر جنگ‌هایی که بیش از دو دهه تداوم داشت خسارت دیده بودند، اصلاح شده و بقیهٔ شکاف‌ها و شکستگی‌ها نیز به‌زودی اصلاح خواهند شد، ان‌شاء‌الله؛

۴. صفاکاری خیابان‌ها و کوچه‌ها؛ کارگران نظافت شب‌وروز به صفاکاری و تمییزکردن خیابان‌ها و کوچه‌های شهر مشغول هستند. این کارگران با کارهایی که انجام می‌دهند واقعا توجه مردم را به‌سوی خود جلب نموده‌ و مستحق تعریف و تمجید شده‌اند. این حق آنان است که ما آنان را پاس داریم؛ زیرا آنان برای زیباساختن چهرهٔ شهرهای ما تلاش می‌کنند؛

۵. نصب سطل‌های زباله و اشغال‌دانی در کنار خیابان‌ها و کوچه‌ها تا مردم، اشغال‌ها و کثافت‌ها را به جای انداختن در خیابان‌ها، کوچه‌ها و جدول‌های آب که به بدبوی و امراض مهلک منجر می‌شوند، در این زباله‌دانی‌ها بیندازند و باعث مزاحمت برای عابرین نشوند؛

۶. کنترل قیمت‌ها و تعیین نرخنامه‌ها توسط شاروالی تا فروشندگان و خریداران متضرر نشوند. اگر نظارت و کنترل شاروالی بر نرخ‌ها نباشد، تاجران، فروشندگان و صاحبان فروشگاه‌های بزرگ بدون کدام مانعی قیمتِ کالاها و اجناس را بالا می‌برند؛

۷. نظارت بر مواد غذایی و مصرفی، نظارت بر تأمین شهروندان از آن‌ها، نظارت بر قیمت‌های اجناس و قیمت خدمات عمومی و نظارت بر ترازوها، پیمانه‌ها و معیارها، با همکاری مراجع ذی‌‌ربط؛

۸. باز‌پس‌گیری اراضی غصب‌شده توسط زورگویان و دولت‌مردان قبلی؛ کسانی که آن زمان هیچ مانعی سر راه‌شان نبود و بر زمین‌های دولتی برای اهداف شخصی‌شان ساختمان‌های بلند و آپارتمان‌های فاخر می‌ساختند؛ اما حکومت جدید تصمیم گرفت تا این زمین‌ها را پس بگیرد، به‌رغم مخالفت‌‌های‌شان این زمین‌ها دوباره از آنان گرفته شد؛

۹. تعیین جاها و مکان‌های خاص برای دست‌فروشانی که کالاهای‌شان را در جاده‌ها عرضه می‌کنند و جلوگیری از فشارآوردن بر ماشین‌ها و عابران در خیابان‌های اصلی تا در شهرهای کلان که باشندگان آن زیاد هستند باعث شلوغی، مزاحمت و آشوب نشود و هم‌چنان جلوگیری از آلودگی صوتی ناشی از سرو‌صدا و دادوفریادهایی که مردم را آذیت می‌کند؛

۱۰. ارائهٔ برنامه‌های آموزشی و دوره‌های تعلیمی جهت تقویت فرهنگ شهرنشینی در بعضی از ولایت‌ها؛ این قضیه، یکی از مهم‌ترین مسائل نزد بسیاری از شهروندان است‌. بسیاری از مردم که از روستاها و قریه‌ها به شهرهای کلان نقل مکان کرده‌اند، هنوز فرق زندگی در قریه و شهر را نمی‌دانند‌؛ به‌همین‌خاطر برنامه‌های آموزشی و دوره‌های تعلیمی جهت آشنایی با فرهنگ‌ شهرنشینی در تمام ولایت‌ها برگزار شده‌است و مردم با فرهنگ شهرنشینی و چگونه زیستن در شهرهای کلان آشنا شده‌اند. موضوعی که در حل بسیاری از مشکلاتی که شاروالی‌ها با آن کلنجار می‌روند نقش دارد و باعث می‌شود فعالیت‌های شاروالی‌ها در صفاکاری خیابان‌ها و کوچه‌ها و زیباسازی هرچه بیشتر شهر روز‌به‌روز گسترش یابد و غیر از این، فعالیت‌های چشم‌گیر و گام‌های استوار و ارزش‌مندی که قابل شمارش نیست.

به‌لطف تلاش‌های مسئولین شاروالی‌ها و سایر مسئولین ذی‌ربط، می‌بینیم که چهرهٔ شهرها و بازارها روزبه روز تغییر می‌کند و در می‌یابیم که «شهر یافتنی نیست، بلکه ساختنی است.»

وقتی با مردم در بارهٔ فعالیت‌های شاروالی‌ها و تلاش‌های بی‌وقفه‌شان صحبت می‌کنیم می‌بینیم که آنان این تلاش‌ها را می‌ستایند و به آن ارج می‌نهند و برای مسئولین دعای خیر می‌کنند و خواهان توفیق روز‌افزون جهت آبادانی و زیباسازی بیشتر شهرها هستند. در رأس همهٔ این‌ها، مسئولین شاروالی کابل را می‌بینیم که برای توسعهٔ شهر کابل فعال‌تر و پرانرژی‌تر عمل می‌کنند و برای پیشرفت آن، تلاش‌ بیشتری دارند طوری که چهرهٔ شهر کابل کاملا تغییر کرده و نسبت به گذشته، با شکوه‌تر و زیباتر شده‌است. بیشتر باشندگان کابل به این امر اعتراف می‌کنند و می‌گویند: ما در چندین دهه، شاهد چنین فعالیت و تلاشی که حالا در کابل، صورت می‌گیرد، نبوده‌ایم. امیدواریم که سایر مسئولین شاروالی‌ها در ولایت‌های دیگر از این مسئولین الگوبرداری کرده و در تلاش مضاعف و کار خستگی ناپذیر، روش آنان را برگزینند.

این موضوع می‌رساند که تلاش‌های مسئولین برای آبادانی کشور و خدمت به مردم افغانستان که از آسیب‌های جنگ تحمیلی امریکا و هم پیمانانش رنج بردند، ادامه دارد؛ رنج مردم از نابودی‌‌‌ای است که نیاز به ترمیم، بازسازی، اصلاح، تلاش‌های مضاعف و کوشش‌های پیگیرانه‌ای دارد تا کشور دوباره سرپای خود ایستاد شود.